به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ یکی از نکات جالب درباره جایگاه همایون شجریان و موقعیت او در فضای موسیقی ایران خودداری بسیاری از استادان درباره صحبت از او است. استادانی که بیشترشان با وجود اینکه همایون شجریان را بهعنوان یکی از قلههای موسیقی پاپ- سنتی این روزهای این سرزمین قبول دارند، ولی انتقاداتی نیز به کار او قائلند، اما درباره این اتفاقات صحبتی نمیکنند، شاید به خاطر تجارب تلخ قبلی که انتقاد از همایون شجریان در فضای دوقطبی هنر ایران برایشان بهدنبال داشته و به عبارت بهتر مورد هجوم شماری از هواداران مجازی قرار گرفتهاند.
فریدون شهبازیان موسیقیدان، آهنگساز و رهبر ارکستر که با خوانندگانی مانند استاد محمدرضا شجریان، علیاصغر شاهزیدی، عارف، سیمین غانم، علیرضا افتخاری، نادر گلچین، اکبر گلپایگانی، عبدالحسین مختاباد، حسامالدین سراج و محمد اصفهانی همکاری داشته، یکی از افرادی است که درباره همایون شجریان صحبت نمیکند. او در این زمینه میگوید: «من چون با شجریان پدر زیاد کار کردهام و تقریبا در تمام دوران حرفهایم همکار ایشان بودهام، قطعا نمیتوانم درباره سطح کیفی همایون شجریان صحبت کنم!»
حسامالدین سراج، خواننده صاحبنام موسیقی سنتی ایرانی و نوازنده سنتور و سهتار اما به بهانه دیگری درخواست «شهروند» برای گفتوگو درباره همایون شجریان را رد میکند: «در شرایط حال حاضر نمیتوانم درباره خوانندگی و اجرای همایون شجریان صحبت کنم. به خصوص که این روزها کنسرتهایش در حال برگزاری است و میدانیم که هر حرفی در چنین شرایطی شائبه تبلیغاتیبودن میآورد!»
کیوان ساکت نیز با اشاره به اینکه «تجربیات مشابهی داشتهام که دردسرهایش هنوز تمام نشده!» از صحبت درباره این موضوع خودداری میکند. او میگوید: «برای مردم ما رنگ خاکستری وجود ندارد. یک چیزی یا سیاه سیاه است یا سفید سفید و برای کسی که بخواهد بگوید که میان سیاهی و سفیدی طیفهای مختلف خاکستری وجود دارد، جز دردسر و فحاشی و حملات سراسری چیزی دیگر در انتظار نخواهد بود. مثلا درباره همان ماجرای روز ملی موسیقی که من گفتم اگر قرار است تولد یک آهنگساز، موزیسین و خواننده را بهعنوان روز ملی موسیقی انتخاب کنیم، دهها نفر سزاوارتر از استاد شجریان برای این نامگذاری وجود دارد که البته این صحبتها جز هجومی عجیب در فضای مجازی چیزی برایم نداشت و در آخر کار هم تبدیل شدم به کیوان ساکت خائن و ضد مردم.»
این آهنگساز، نوازنده تار و سهتار، نویسنده و مدرس دانشگاه با ذکر خاطرهای دور این موضوع را ادامه میدهد: «یک بار پرویز مشکاتیان به من گفت که هیچ وقت خودت را درگیر مقابله با طرز فکر و طرز تلقی مردم درباره چیزی نکن و هر زمان مورد پرسش قرار گرفتی، از کنارش بگذر. من هم مدتهاست که دارم سعیمیکنم این پند را به کار بگیرم.»
کیوان ساکت اما به هر حال درباره همایون شجریان باور دارد که «همایون از جمله هنرمندانی است که میتوان از او -در کنار تعدادی دیگر از خوانندگان- بهعنوان هنرمندی موجه یاد کرد. از جمله هنرمندانی که در میان مردم نیز دارای جایگاه ارزشمندی است و همواره تلاش کرده تا علاوه بر وجوه هنری که دارد در عرصههای دیگر نیز حضور موثری داشته باشد. همایون شجریان همچنین هنرمندی است که آمادگی زیادی برای خوانش آثار متفاوت دارد.»
حمید متبسم، آهنگساز و نوازنده تار و سهتار و از بنیانگذارانِ گروه دستان که در ارکستر بزرگ سازهای ایرانی با همایون شجریان همکاری داشته، به خاطر همین همکاری سابق نمیخواهد «به هیچ قیمتی درباره ایشان» صحبتی کند. این آهنگساز با اشاره به اینکه «اصلا کار هنرمند صحبتکردن درباره هنرمندان دیگر نیست»، میگوید: «بهخصوص درباره خوانندهای مانند همایون که هم مردم دوستش دارند -و البته بخشی از این دوست داشتن هم به خاطر خاطراتی است که پدرش ساخته- و هم اینکه همین عشق گاهی بهانهای میشود برای هوادارانی که ممکن است انتقاد را مترادف با توهین به او و زیر سوال بردن جایگاه پدرش بدانند.
سالار عقیلی و حمیدرضا نوربخش، مدیر خانه موسیقی دیگر موزیسینهایی هستند که از صحبت درباره موضوع این گزارش خودداری میکنند. خبرنگار شهروند از یکی از نزدیکان مدیر خانه موسیقی پیامی گرفته که حکایت از این داشت که آقای نوربخش اگر قرار باشد حرف تند و منفی بزند، بهعنوان شاگرد استاد شجریان درست نیست درباره فرزند استاد این کار را انجام دهد و البته اگر هم قرار بر تعریف و تمجید باشد، اینبار بهعنوان مدیر خانه موسیقی درست نیست درباره خوانندهای که در حال برگزاری کنسرت است، تعریف و تمجید کند!
فاضل جمشیدی خواننده، محقق موسیقی و از مدیران اسبق خانه موسیقی اما خاطراتی از استاد شجریان روایت کرده که حکایت از این دارد که خود استاد بر این باور بود که همایون این توانایی را دارد که از پدر پیشی بگیرد: «زندهیاد شجریان مدعی بودند که بهدنبال کشف صدا و شیوه جدید در بین شاگردانشان هستند و معتقد بودند که این شاگردان میتوانند به فراتر از ایشان تبدیل شوند. من این را در زمان تهیه کتاب «راز مانا» -که برای انجام گفتوگوهای مورد نیاز به منزل استاد میرفتیم- متوجه شدم که استاد به ضرس قاطع به اینکه شاگردانش باید از او عبور کنند و کپیاش نشوند، باور داشت. آقای شجریان، نمونه عینی این نظریه را در پسرش پیاده کرده که میبینیم که در مورد همایون دو نکته را رعایت کرده است. اول اینکه او را بهخوبی آموزش داد، آنقدر که خودش تایید کرده و گفت همایون خیلی خوب میخواند و حتی در سن مشابه او، من به آن خوبی نمیخواندم. دوم اینکه همایون را بهگونهای تربیت کرد که کپی خودش نشود. بنابراین با اطمینان میتوان گفت که نمونه خواننده مورد نظر استاد، همایون شجریان است!»