سایه مرگ در “سایه خوش”
گزارش «شهروند» از مردم زلزلهزده هرمزگان که بعد از خانهخرابی، سرگردان شدهاند
بامداد بود. همه در خواب بودند. کسی از خشم زمین خبر نداشت. هیچکس نمیدانست که تا لحظاتی دیگر دنیایشان آوار میشود و از زندگی برایشان فقط هیچ میماند. خانههایشان خراب شد و بیسرپناه ماندند. اهالی روستاهای بندرخمیر در هرمزگان درست از ساعت 2 بامداد شنبه، زندگیشان را در خیابان و چادرها آغاز کردهاند. اینبار مصیبت و ماتم گریبان مردم زلزلهزده هرمزگان را گرفت و چند روستا بهطور کامل تخریب شد. زمینلرزهای که تنها پنج کشته برجای گذاشت، ولی زندگی چندین هزار خانواده را نابود کرد. حالا خانوادهها با بچههایشان، مات و مبهوت خاک و آواری که هستند که تا چند ساعت قبل همه زندگیشان آنجا بود. داروندارشان رفت و در میان آوار، سرگردان شدهاند. زمینلرزه بالای 6 ریشتر روستاهای سایه خوش و کلاتو را بهطور کامل از بین برد و خانههای چند روستای دیگر نیز آسیبهای جدی دیدند.
به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ این زلزله 6.1 ریشتر بود که بامداد روز شنبه ساعت 2:02 منطقه مهران در مرز میان بندرخمیر و خلیجفارس و شهرستان بندرلنگه را لرزاند. این زلزله در عمق 10کیلومتری زمین رخ داد. از مناطق زلزلهزده خبر رسید که ریزش کوه در مناطق مختلفی از محور بندرخمیر به بندرلنگه رخ داده است. این زمینلرزه بهدلیل شدت بالا باعث خساراتی به خانههای مردم روستایی شد، اما ارزیابی دقیق میزان خسارات نیازمند زمان بیشتری است.
شدت زلزله به حدی بود که در بندرعباس، میناب، رودان و حتی تا راس الخمیه امارات نیز احساس شده است. بیشترین خسارت در روستای سایهخوش بود که تمام کشتهها نیز در همین روستا زندگی میکردند. ۱۰۵ نیروی عملیاتی، سه بالگرد امدادی، ۲۵ خودروی عملیاتی و چهار تیم سگهای زندهیاب در منطقه زلزلهزده غرب هرمزگان حضور یافتند و عملیات جستوجو و نجات خاتمه یافته و مرحله توزیع اقلام امدادی و اسکان اضطراری آغاز شده است.
اعزام بالگرد به کانون زلزله
دکتر حسین فرشیدی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در اینباره گفت: «زلزله سایهخوش باعث مرگ پنج نفر شد. همچنین 49 نفر نیز مصدوم شدند که 17 نفر از آنان پس از دریافت خدمات ترخیص شدند و بقیه بستری هستند. بالگرد امدادی از بندرعباس به پرواز درآمده و سعی میکنیم مصدومان منطقه را از طریق بالگرد به مرکز استان منتقلکنیم تا بتوانیم خدمات هرچه بهتری به آنان ارائه کنیم.»
اولین محموله تجهیزات پزشکی
فاطمه نوروزیان، سخنگوی دانشگاه علومپزشکی هرمزگان در اینباره گفت: «اولین محموله تجهیزات پزشکی عازم منطقه زلزلهزده شد. ۱۰۱ کارتن انواع سرم و ست سرم به همراه ۸۰۰ بسته ماسک از طریق معاونت غذا و دارو به منطقه زلزلهزده فرستاده شده است. بهمحض مشخصشدن سایر نیازهای پزشکی، اقلام مورد نظر به منطقه ارسال خواهد شد.»
12 نفر در بیمارستان بستری شدند
مهرداد حسنزاده، مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان در توضیح بیشتر این ماجرا گفت: «شمار فوتیهای زلزله در بخش مهران استان هرمزگان به پنج نفر رسید که شامل سه مرد و دو زن هستند. در حال حاضر نیز 12 بیمار بستری هستند و مابقی مصدومان بهصورت سرپایی مداوا شدند.»
او با اشاره به ارسال شمار بیشتری از آمبولانس از بندرعباس به کانون زلزله، از مردم خواست از تردد بینشهری در محورهای غربی هرمزگان خودداری کنند تا نیروهای امدادی بتوانند امکانات و تجهیزات لازم را به منطقه منتقل کنند.
حسنزاده تاکید کرد: «بالگرد امداد هوایی نیز به محض روشنشدن هوا به سمت مناطق زلزلهزده به پرواز درخواهد آمد تا هم در انتقال بیماران و هم تجهیزات و امکانات لازم به کمک یگانهای امدادی بیاید.»
٣هزار و ۵٠٠ نفر متاثر از زلزله
مجتبی خالدی، سخنگوی اورژانس کشور در اینباره گفت: «جمعیتی که در حلقه اصلی زمینلرزه تحتتاثیر هستند، حدود ٣هزار و ۵٠٠ نفرند. حال دو نفر از مصدومان وخیم گزارش شده است. گفته میشود که منطقه سایهخوش برق ندارد. اورژانس بندرعباس در آمادهباش کامل بوده و رئیس اورژانس بندرعباس به سمت محل وقوع زمینلرزه حرکت کرده است. تمام استعداد وزارت بهداشت برای بررسی وضعیت این زمینلرزه و رسیدگی به مصدومان احتمالی به کار گرفته خواهد شد. احتمال افزایش مصدومان این زلزله وجود دارد و برابر آنچه فرماندار بندرلنگه خبر داده، ساختار خانهها بسیار آسیب دیده است.»
سخنگوی سازمان اورژانس کشور ادامه داد: «آمبولانسهایی از استانهای فارس و بوشهر در حال اعزام به محل هستند و سعی میکنیم لجستیک اعزامی اورژانس و تیمهای درمانی به شکلی باشند که در بندرعباس مشکل و کمبودی ایجاد نشود. تمام تلاشمان بر این است که شبکهای را ایجاد کنیم تا مصدومان زودتر به بیمارستان برسند.»
خانهخراب شدیم
محمد پیلهور یکی از آنهایی است که خانهخراب شده؛ تمام زندگیاش زیر آوار مانده و خودش و همسر و فرزندانش سرگردان خیابان و کوچه ماندهاند. مردی که پس از چند ساعت از زمینلرزه، همچنان آنقدر شوکه است که به سختی میتواند حرف بزند. هنوز هم باور ندارد که زندگیاش در عرض چند ثانیه نابود شده است. او به خبرنگار شهروند میگوید: «خانه ما حیاطدار تقریبا 400 متری بود. خودم و همسرم و پنج فرزندم در آنجا زندگی میکردیم. خانهای آجری بود. از بچگی در این خانه زندگی کردم. دو پسر و سه دختر دارم. کوچکترین فرزندم یکسال و نیمه است. از لحظهای که زلزله آمد، از خانه فرار کردیم.
زمینلرزه اول خانه را تخریب نکرد. 6 ریشتر بود، ولی خانهمان در حد معمول خراب شد، یعنی پلهها و بخشی از دیوارها ریخت. ما هم در خواب بودیم که بلافاصله با همسرم بچهها را برداشتیم و از خانه بیرون زدیم. بعد از آن زمینلرزه دوم رخ داد. همانجا در مقابل چشمانم دیدم که تمام خانه و زندگیام آوار شد. خانهام ریخت و با خاک یکسان شد. از همان لحظه در آفتاب و گرما ماندهایم. هلالاحمر و مردم کمکمان میکنند. ولی مگر میشود چیزی را جبرانکرد. یک چادر به ما دادهاند. اما گرمای اینجا طاقتفرساست. من راننده ماشین سنگین هستم، با سختی خرج خودم و همسر و بچههایم را تامین میکردم. حالا که دیگر ماندهام با خانهای که فقط سنگ و کلوخ و خاک از آن به جا مانده است.»
عزیزانمان را از دست دادیم
محمد پیلهور بعضی از اعضای خانوادهاش را هم در این زلزله از دست داده است: «همسر برادرزنم که 55 ساله است، به همراه پسر 18 سالهاش در زیر آوار جان دادند. آنها خواببودند که زلزله آمد. آنها هم در همین روستای سایهخوش زندگی میکردند. برادرزنم نجات یافته، اما همسر و فرزندش را از دست داده است. امیر در اتاق خودش خواب بوده که این اتفاق رخ داده. برادرزنم علاوه بر خانه و زندگیاش، اعضای خانوادهاش را هم از دست داده و زندگیاش برای همیشه نابود شده است. خانه و زندگی ما دیگر هیچوقت درست نمیشود. من که خودم تصمیم دارم کلا از این روستا بروم. اینجا همه چیز نابود شده و دیگر هیچ چیز مثل سابق نمیشود. هنوز 10 ماشین زیر آوار هستند و تمام سرمایه و زندگی مردم از بین رفته است.»
مردم ترسیدهاند
مشهود انوری، دهیار روستای ناهنگ است. او که برای کمک به روستای سایهخوش رفته بود، در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» وضعیت آنجا را روایت کرد: «روستای ناهنگ آسیب خیلی جدی ندید. البته در اینجا هم بخشی از خانهها تخریب شده، ولی در مقایسه با روستای سایهخوش، میزان خسارت خیلی کمتر است. روستای سایهخوش صددرصد تخریب شده است. روستای سایهخوش 2هزار نفر جمعیت دارد. پنج نفر جان خود را از دست دادند. از طرفی روستای کلاتو نیز تقریبا 90درصد تخریب شد. روستای نرمستان و دژبان هم درصد تخریب بسیار بالایی دارند. در میان فوتیها دو تا پسر جوان که پسرخاله بودند، دیده میشود.
یک مادر و فرزندش هم جان باختند. یک زن مسن هم جزو قربانیها بود. آنها همگی در خانه خواب بودند که زیر آوار ماندند. از آنجایی که زلزله اولیه شدید بود، مردم همگی از خواب بیدار شده و از خانههایشان بیرون رفتند. زلزله دوم هم حدودا یک ساعت بعد از آن آمد و دیگر از خانهها هیچ نماند. اگر زلزله اول نبود، قطعا تعداد قربانیها خیلی بیشتر بود و کشتار وحشتناکی رخ میداد. همچنان هم بدون توقف ما شاهد پسلرزه هستیم. همه وحشت کردهاند و مردم ترسیدهاند. حتی مسئولان هم وحشت کردهاند. برق نیست. گرمای هوا هم شدید است. از همه جا کمک میرسد، ولی زندگیهای بسیاری در اینجا نابود شده است.»
خسارت در روستای کلاتو
اما میزان خسارت، فقط در روستای سایهخوش زیاد نبود. روستای کلاتو نیز خسارت بسیار زیادی دید. محمدرضا رمضانلی، دهیار روستای کلاتو در اینباره به «شهروند» میگوید: «افکار عمومی همه معطوف روستای سایهخوش شده است. درست است که در روستای کلاتو فوتی نداشتیم، اما کل روستای کلاتو تخریب شده است. درواقع چند تا روستاست که تخریب زیادی داشته است. کلاته 34 خانوار جمعیت دارد که صددرصد خانههایش تخریب و آواره شدهاند. اینجا با خاک یکسان شده. هوا بهشدت گرم است. اهالی کولرهایشان له و تخریب شده است. مردم به کمکهای واقعی نیاز دارند. چون در این گرما و بدون سرپناه معلوم نیست که چه بلایی سرشان بیاید.»
در جستوجوی وسایل زیر آوار
علی کلاتو یکی از روستانشینهای کلاتو است. او خانهاش کاهگلی بود و حالا با خاک یکسان شده است. این مرد به «شهروند» میگوید: «خانه ما کاهگلی بود. دو اتاق خواب، یک حمام و دستشویی و یک سالن داشت. من خودم و همسرم و دو فرزندم آنجا زندگی میکردیم. دو پسر دارم. یکی چهار ماهه و دیگری چهار ساله است. زمان زمینلرزه بیدار بودیم. همان لحظه زلزله را احساس کردیم. به نسبت شدید بود. بخشی از خانهمان هم تخریب شد. به هر حال توانستیم بیرون برویم. بعد از چند دقیقه ناگهان جلوی چشمانم خانهام فرو ریخت. از همان لحظه زلزله در خیابان ماندیم. بچه کوچک دارم و از گرما داشت هلاک میشد.
تا اینکه همسر و فرزندانم را به خانه یکی از بستگانم بردم. خودم به اینجا آمدهام و در میان آوار بهدنبال وسایلی که ممکن است سالم مانده باشد، میگردم. چون باید از این به بعد در چادر زندگی کنیم. مردم اینجا پول زیادی ندارند. وضعیت زندگیشان خوب نیست. باید با همین وسایل تکه و پاره در چادر بمانیم تا خانههایمان درست شود. خیلیها حتی مثل من بستگانی ندارند تا همسر و فرزندانشان آنجا بمانند. در این گرما ماندهاند و معلوم نیست که چه بلایی سرشان بیاید.»
سرگردان و آواره ماندهایم
حسین کلاتو نیز در روستای کلاتو تمام زندگیاش را از دست داده است. او هم مثل تمام همروستاییانش در میان آوار به دنبال وسایل زندگیاش میگردد. با چوب برای خودشان سرپناهی درست کرده است. او میگوید: «خانه ما بلوک و سیمان و سنگ بود. دو اتاقخواب و یک سالن داشت. من دو پسر 14 و 6 ساله دارم. وقتی زلزله اول آمد، خواب بودیم. بلافاصله بیدار شدیم و بیرون آمدیم. همانجا مردم میگفتند که در روستای سایهخوش، افرادی زیر آوار ماندهاند. من همسر و فرزندم را به پارک بردم و خودم با ماشین عازم سایهخوش شدم برای کمک.
آنجا بودم که زمینلرزه دوم آمد و فهمیدم خانه خودم هم با خاک یکسان شده است. حالا به اینجا برگشتهام. با چوب و زیرانداز سرپناهی درست کردهام. مردم هم برایمان غذا و آذوقه میآورند. بهدنبال وسایل سالم در میان آوار میگردم. مردم اینجا واقعا فقیرند و هیچ پولی برای اجاره خانهای دیگر ندارند. در چادر هم نمیشود در این گرما زندگی کرد. خانههایمان هم که حالا حالاها درست نمیشود. نمیدانیم باید چه کار کنیم. سرگردان و آواره ماندهایم.»
انتهای پیام/