شازند، تابستان و بهار پرحادثهای دارد؛ گردشگران و کوهنوردانی که به خیال تفریحوسرگرمی به این منطقه کوهستانی میزنند اغلب از حوادث و خطری که تهدیدشان میکند خبر ندارند؛ احتمال سقوط از ارتفاع، گم شدن در کوهستان و … این روزها با افزایش صعودها در کوهستان بیشتر شده است. نمونهاش پاراگلایدرسواری که روز شنبه حوالی قله، دچار حادثه شده بود یا چوپانی که روز قبل از آن، از سنگ صخرهای سقوط کرده و امدادگران باید او را به منطقه امنی منتقل میکردند. تیم امداد کوهستان شهرستان شازند استان اراک، در کنار دو تیم امداد جادهای این شهرستان و البته امدادگران تخصصی، حوادث متعدد این شهرستان را پوشش میدهند.
شهروند آنلاین_ مرضیه موسوی:قله «شهباز» مرتفعترین قله استان اراک در شهرستان اراک جا خوش کرده است؛ قلهای که صعود به آن گرچه از جبهه شمالی ساده به نظر میرسد، اما برای رسیدن به ارتفاع بیش از 3 هزار متری آن از جبهه جنوبی، باید دیوارههای صخرهای را پشت سر بگذارید. «قربان نان بده»، مسئول امدادونجات شهرستان شازند میگوید: «وجود مرتفعترین منطقه کوهستانی اراک در شازند باعث شده تا تعداد حوادث کوهستان در این منطقه بهخصوص در نیمه نخست سال زیاد باشد. برای همین هم تیم امداد کوهستان قوی و کاربلدی در شازند تشکیل شده و کوهنوردان زبدهای در آن به صورت داوطلبانه به پوشش حوادث کوهستان میپردازند.»
قله شهباز در طرح صعود سیمرغ قرار داشت و به همین دلیل در سالهای گذشته تعداد بیشتری از کوهنوردان حرفهای به آن صعود میکنند. با وجود ممنوعیت کوهنوردی در این منطقه در زمستانها از سوی فدراسیون کوهنوردی، باز هم حوادث زمستانه شازند، پای امدادگران را به کوهستان سختوخشن کوه باز میکند. مسئول امداد شهرستان میگوید: «منطقه کوهستانی شازند قلههای مختلفی دارد و صعود به برخی از این قلل، در تابستانها چندان دشوار به نظر نمیرسد. برای همین افراد غیرحرفهای در این فصل از سال زیاد در این منطقه تردد میکنند، اما در زمستانها بهدلیل بارش سنگین برف و خطرناک بودن محیط این کوهستان، صعود به این منطقه ممنوع اعلام شده است. این موضوع باعث شده تعداد حوادث زمستانه ما بسیار کمتر شود، اما همچنان به صفر نرسیده و هر سال در فصل سرما، مجبور به اعزام نیروهای کاربلد به این منطقه هستیم.»
کتک میخوریم
«صابر ملکی» یکی از کوهنوردان شازند است که به صورت داوطلبانه با امداد کوهستان همکاری میکند. ماموریت در ارتفاع بیش از 3 هزارمتری را از سختترین ماموریتهای حوزه امدادونجات میداند که در نیمهنخست سال معمولا هرهفته پیش میآید و باید برای کمک به افراد حادثهدیده و گرفتار، خودش را به همراه تیم تخصصی به این منطقه برساند. این امدادگر 39 ساله که 10 سال از حضورش در امداد کوهستان میگذرد میگوید: «جبهه جنوبی شازند، در مسیری تقریبا 50 کیلومتری، شاهد وجود پرتگاهها و دیوارههای سختی هستیم که حدود 90 درصد از محیط کوهستانی این منطقه را به خود اختصاص داده است. حالا تصورش را کنید که عدهای کوهنورد برای ماجراجویی از جبهه جنوبی به قله صعود کنند! یا افراد ناآشنا با کوهستان به این منطقه پا بگذارند و در آن گرفتار شوند!» سقوط از ارتفاعی با این ویژگیها را مساوی با خردشدن استخوانها و شکستگیهای بسیار میداند و میگوید: «سال گذشته در همین جبهه جنوبی شازند، چند کوهنورد جان خود را به دلیل سقوط از ارتفاع از دست داده بودند؛ افرادی که همگی از فرق سر تا نوک پا، همه استخوانهایشان دچار شکستگی شده بود.»
علاوه بر امداد کوهستان، بهعنوان غواص هم در محیطهای آبی به ماموریتهای امدادی و جستوجو اعزام میشود. وجود سدهای خاکی و دریاچههای ایجادشده پشت این سدها، باعث شده تا حوادث زیادی هم در این حوزه در شازند رخ دهد. او میگوید: «در یکی از ماموریتهای جستوجو در سد، خانوادهای که برای تفریح پای سد آمده بودند دچار حادثه شدند. ظاهرا مرد خانواده قصد دور زدن با پیکان را در نیریدیک سد داشته و بعد از اینکه کنترل خودرو از دستش در رفته بود، خودرو به سمت سد کشیده میشود. فرزند و همسر مرد توانسته بودند خود را از خودرو بیرون بکشند اما راننده نتوانسته بود و خودرو در آب سد با عمقی حدود 20 متر فرو رفته و غرق شده بود. من همانطور که داشتم لباس غواصی را تنم میکردم ناگهان متوجه شدم یکی از بستگان این مرد سنگ بزرگی را به طرف من پرتاب کرد و میگفت چرا کاری نمیکنید؟! تا یک ماه بعد از آن ضربه، پاهایم به شدت درد میکرد، اما میدانم که آن روز کسی که این کار را انجام داد تحت فشار زیاد و حمله عصبی بود. هروقت سرصحنه حادثهای میرویم که خانواده فرد حادثهدیده بیتابی میکند یاد این خاطره میافتم و به بچههای امدادگر میگویم حرفهایی که این افراد از شدت اندوه و استرس به زبان میآورند را به دل نگیرید! گرچه خود امدادگران هم لحظات سختی را در عملیاتها سپری میکنند. کسی که به ارتفاع 3 هزارمتری صعود کرده باشد میداند در این ارتفاع حتی راه رفتن ساده هم چقدر سخت است! چه برسد به اینکه بخواهی فردی که دچار تروما شده را بسکت کنی و روی دست، بیش از هزار متر پایینتر، آن هم در کوهستان، منتقل کنی. این کاری است که در هر عملیات، امدادگران تخصصی ما انجام میدهند بدون اینکه چشمداشتی داشته باشند.»
خسته نمیشویم
گرچه «خسرو عاجلو» از زمان آغاز فعالیتهای کوهنوردیاش شخصا دچار حادثه نشده، اما کمک به همنوعی که در نقاط دور از دسترس در کوهستان دچار حادثه میشوند به او انگیزه کافی برای آغاز امدادگری را داده بود. به همین دلیل هم خیلی زود به تیم امداد کوهستان شازند پیوست و حالا بهعنوان نجاتگر یکم این جمعیت، مشغول امدادرسانی است. او درباره حوادث اخیر منطقه کوهستانی شازند میگوید: «حوادث در این فصل از سال پشت سر هم و بهکرات رخ میدهند. روز جمعه فردی که بر اثر سقوط از ارتفاع مچ پایش پیچ خورده بود و امکان حرکت نداشت را در ارتفاع 3 هزارمتری پیدا کرده و به 1900 متری رساندیم. شاید در حرف ساده به نظر برسد اما بسکت کردن و حمل یک مصدوم در چنین ارتفاعی واقعا کار دشواری است.»
هنوز پایشان به شهر نرسیده، حادثه دیگری در ارتفاعات اعلام شد؛ پاراگلایدرسواری که به دنبال ماجراجویی در آسمان کوهستان بود، سقوط کرده و دچار شکستگی از ناحیه کمر شده بود. عاجلو میگوید: «وقتی مربی پاراگلایدر از سمت جنوب پیست به سمت شمال قله در حرکت بود، نزدیک کوه با گردبادی که اطراف قله میوزید روبهرو شده و طنابهای چترش به هم پیچیده بود. همین باعث شد تا سقوط کند و آسیب جدیای از ناحیه کمر ببیند. حوادثی از این دست با رعایت نکاتی ساده و اولیه قابل پیشگیری هستند. با اینحال حادثه خبر نمیکند و جان افراد به همین راحتی به خطر میافتد.»
از سختیهای امداد کوهستان میگوید: «بهدلیل عملیاتهای سنگینی که در آن شرکت میکنیم، دچار آسیبدیدگی دیسک کمر شدهام. با اینحال لذتی که در نجات جان انسانها وجود دارد نمیگذارد تا در این راه احساس خستگی کنیم.»
انتهای پیام//