پولاد امین، شهروندآنلاین| این روزها شاهد دور آخر کنسرتهای خوانندگان در آخرین روزهای باقیمانده به ایام سوگواری محرم و صفر هستیم؛ یا به عبارت بهتر، آخرین نفسهای اجراهای زنده که حالا دو، سه روز مانده به آغاز ماه محرم به اوج رسیده است.
اجراهای آخرین هفته پیش از ماه محرم که با حضور خوانندگانی چون علیرضا قربانی در اصفهان و کاشان، پرواز همای در سنندج و سقز و کرمانشاه، مسیح و آرش و البته فرزاد فرزین در کیش، رضا صادقی در رشت و شهریار، آرون افشار در گنبدکاوس، روزبه بمانی در زاهدان، محسن یگانه در بندرعباس، علی یاسینی در همدان و خرمآباد، سهراب پاکزاد در رشت و نیز سینا درخشنده، حمید حامی، امید حاجیلی، بهنام بانی، سالار عقیلی و البته ادامه کنسرت همایون شجریان به رهبری ارکستر آرش گوران در تالار بزرگ وزارت کشور به اوج رسیده؛ حکایت از فضایی ویژه در بازار موسیقی ایران میکند که بر این باور است که خوانندگان و گروههای موسیقی در آخرین فرصتهایی که پیش رو دارند، باید نهایت تلاش خود را برای اجرای کنسرت- به هر مقدار و تعداد که میتوانند- به انجام برسانند (که البته اینکه این فضا ریشه در چه شرایطی دارد، به جای خود مورد پرداخت قرار خواهد گرفت).
به این دلیل هم هست که در این سه روزی که تا آغاز ماه محرم مانده، هجوم خوانندگان و کنسرتگذاران به سالنهای مختلف شهر شدت عجیبی گرفته است. تا حدی که امروز، یعنی پنجم مردادماه، شاهد بلیتفروشی بیش از هفت کنسرت بزرگ در تهران با قیمتهای بیشتر از 390 هزار تومان هستیم که از میان آنها میتوان به کنسرت داود آزاد در تالار وحدت، محسن یگانه در تالار اسپیناس تهران، محسن ابراهیمزاده در مرکز همایشهای برج میلاد تهران، سعید سلیمان در ایوان شمس، گروه «لیان» به سرپرستی محسن شریفیان در فرهنگسرای نیاوران، فستیوال پیانوی کلاسیک در موزه موسیقی ایران و البته ادامه کنسرت همایون شجریان در تالار بزرگ وزارت کشور هستیم.
فردا، ششم مرداد هم شاهد کنسرت گروه «لیان» به سرپرستی محسن شریفیان در فرهنگسرای نیاوران، محسن یگانه در تالار اسپیناس تهران و فستیوال پیانوی کلاسیک در موزه موسیقی ایران خواهیم بود و با این اجراها تعطیلی دو ماهه موسیقی در ایران آغاز خواهد شد.
منابع مالی جدید موسیقی
در سالهای بعد از انقلاب، پیش از اینکه شاهد خواننده- ستارهها در شکل و شمایل فعلی و به تبع آن برگزاری کنسرتهای متعارف موسیقی پاپ باشیم، تنها منبع درآمد موزیسینها- در هر جایگاهی- منحصر میشد به فروش کاست و بعدتر سیدی اجراهای موسیقی. این مهمترین محل درآمد موسیقی ایران بود که البته رقم چندان قابل توجهی نیز نمیشد. ولی با ورود خوانندههای جدید به عرصه موسیقی و تغییر ذائقه مخاطبان و البته بالا رفتن عجیب هزینه تولید آلبوم -که در حال حاضر بالغ بر یک میلیارد تومان میشود- اجرای کنسرت نیز تبدیل به یک منبع درآمد مهم برای اهالی موسیقی شد. همین هم باعث شد برگزاری کنسرت به یک صنعت بسیار بسیار پولساز تبدیل و حتی پای روابط و جریانات مافیایی نیز به این عرصه باز شود.
گردش مالی
نگاهی حتی کوتاه و گذرا بر آمار کنسرتهای برگزار شده در ماههای اخیر، قیمت متوسط بلیت و البته تعداد سانسهای برگزار شده، البته بدون هزینههایی چون اجاره سالن، هزینه ضبط و اجرا، نشان میدهد گردش مالی کنسرتهای موسیقی در ایران به اعداد و ارقامی عجیب و غریب بالغ میشود که نگاهی گذرا بر آن تکاندهنده است.
بهرغم اینکه کنسرتهای برگزار شده از نظر بزرگی سالن و تعداد بلیتهای فروختهشده وضعیت متفاوتی دارند و به عبارت بهتر در سالنهای هماندازه و با خریداران همتعداد روی نمیدهند؛ ولی با این حال اگر تعداد متوسط حاضران در کنسرتهای سالنهایی مانند وزارت کشور، تالار وحدت، سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی، برج میلاد، اریکه ایرانیان و البته هتل اسپیناس را تنها در حدود هزار و پانصد نفر؛ و سالنهای شهرستانها را هم تنها و تنها هزار نفر در نظر بگیریم (که البته در بسیاری از شهرستانها اجراها با تماشاگران به مراتب بیشتری روی صحنه میروند) آمار و ارقامی حیرتانگیز به دست میآید.
در واقع طبق این برآورد، اگر قیمت میانگین بلیت کنسرت را 350 هزار تومان در نظر آوریم (که البته از 300 تا 500 هزار تومان قیمتگذاری میشوند که بیشتر صندلیها بالاتر از 400 هزار تومان هستند) میتوان گفت که هر اجرای زنده موسیقی در تهران حدود هشتصد میلیون تومان و در شهرستان نیز حدود پانصد میلیون تومان در هر سانس عایدی دارند و چون در این بحث دنبال گردش مالی کنسرتهای موسیقی هستیم و نه درآمد تهیهکنندگان و خوانندگان، بنابراین هزینههایی چون اجاره سالن، هزینه ضبط و اجرا نیز ذیل همین عایدی کلی قرار میگیرند. به عبارت بهتر در هر کنسرتی که در تهران برگزار میشود بیش از هشتصد میلیون تومان جابهجا میشود و البته این رقم در شهرستانها هم حدود پانصد میلیون تومان است.
درآمد کنسرتهای سالانه
در یکی، دو سال اخیر شیوع کرونا و مسائل مرتبط با این همهگیری تعداد کنسرتهای برگزار شده در ایران را به نحو قابل توجهی کاسته است. با این حال در دو، سه ماه اخیر، با کاهش تعداد مبتلایان و عادیشدن نسبی زندگیها دوباره تعداد اجراهای موسیقی در کشور بالا رفته است. در این زمینه اگرچه دفتر موسیقی وزارت ارشاد در سال گذشته برخلاف سالهای قبل تعداد کلی کنسرتهای سالانه ایران را اعلام نکرده؛ ولی با توجه به حدود هفت هزار اجرای انجامشده در سالهای 97 و 98 به سهولت میتوان گفت که در یک سال اخیر شاهد حداقل دو هزار اجرای زنده روی استیج بودهایم که به این معنی است که گردش مالی بازار موسیقی ایران در سالی که کرونا و موارد مرتبط با آن حداقل هفتاد درصد از اجراهای سالیانه را کاسته، حداقل 1500 میلیارد تومان بوده است. گردش مالی بسیار عظیمی که طبیعتا برای هر شخص یا گروه و مافیایی میتواند جذاب و وسوسهکننده به شمار آید.
در این زمینه باید به صحبتهای محسن رجبپور، مدیر برنامههای حامد همایون اشاره کرد که در سال 96 گفته بود که «در کشوری که دنیا فکر میکند کنسرتی در آن برگزار نمیشود، خواننده طرف قرارداد ما تنها در مدت پنج ماه حدود ۲۳۹ اجرا داشته». این یعنی درآمد حدود دویست میلیارد تومانی یک خواننده تنها در چند ماه و به همین دلیل هم هست که هیچکس، نه فعالان دنیای موسیقی، نه مسئولان و دستگاههای متولی و نه هیچکس دیگر خواهان شفافیت مالی در این عرصه نیستند!