کیف آمریکایی/ سوگ ناتمام/ بلوای یک میرغضب

مرور روزنامه‌های صبح کشور

روزنامه های امروز به بررسي جلسه اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با حسین امیرعبداللهیان، شتاب آندلس‌سازی در بستر ترک فعل فرهنگی، محکوم شدن جمشید شارمهد به اعدام، خودکشی باکو، نشست بین‌المللی مونیخ در آلمان و… پرداخته بودند.

به گزارش شهروند آنلاین؛ سیاست ارزی جدید دولت در صدر توجه و تحلیل برخی از مطبوعات بود. روزنامه های امروز همچنین به بررسي جلسه اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با حسین امیرعبداللهیان ، شتاب آندلس‌سازی در بستر ترک فعل فرهنگی، محکوم شدن جمشید شارمهد به اعدام ، خودکشی باکو،  نشست بین‌المللی مونیخ در آلمان و… پرداخته بودند. با هم مروری داریم به برخی از این عناوین؛

 

اشک شرمن مهم است یا اشک شهید فخری‌زاده؟

روزنامه ایران:آقای عباس عراقچی عضو تیم سابق مذاکره‌کننده هسته‌ای در گفت‌وگو با یک برنامه اینترنتی که از سوی جریان اصلاح‌طلب راه افتاده گفته است: «برخی دوستان به من ایراد می‌گیرند که خانم شرمن (در مذاکرات) گریه کرد و تو دلت سوخت و کوتاه آمدی. کدام دیپلمات امریکایی تا حالا گریه کرده؟ چون خانم است فکر می‌کنید گریه کرده؟ یک مورد بیاورید که یک دیپلمات امریکایی آن هم یک دیپلمات ارشد مثل معاون وزیر خارجه، در یک مذاکره گریه کرده باشد. چرا نمی‌گویید عراقچی دیپلمات تربیت‌شده مکتب امام و رهبری طرف را به گریه انداخت؟» اشاره آقای عراقچی به بخشی از خاطرات وندی شرمن در کتاب «بدون هراس» است که سال 97 منتشر و در ایران ترجمه شد. شرمن در بخشی از خاطراتش تأکید می‌کند که با استفاده از قدرت زنانگی و اشک ریختن در حین مذاکرات، توانسته خواسته طرف امریکایی را به طرف ایرانی بقبولاند. به این بخش از خاطرات شرمن توجه کنید: «عراقچی گفت که خب من فکر می‌کنم این کارساز است و من با خودم گفتم پس ما به توافق رسیدیم. او گفت فقط یک چیز! این جمله همیشگی ایرانی‌هاست که می‌گویند «فقط یک چیز»، من خشمگین شدم. از به تأخیر افتادن و کش دادن مذاکرات که برنامه من برای بازنشستگی و بازگشت به هاروارد را به تأخیر انداخته بود، شروع کردم به فریاد کشیدن و گفتم شما همه چیز را به خطر می‌اندازید. اینجا بود که نتوانستم جلوی اشکم را بگیرم. همه ساکت شده بودند چون این وندی شرمنی بود که تا آن روز ندیده بودند. بعد از آن عباس گفت بسیار خب. ما قبول می‌کنیم.» اما واقعیت این است که امروز نه روایت شرمن از اشکی که ریخته مهم است و نه روایت آقای عراقچی، بلکه مهم این است که اگر اشک کسی به خاطر برجام مهم باشد، آن فرد شهید محسن فخری‌زاده است؛ دانشمند هسته‌ای که در سال 99 توسط موساد ترور شد و اتفاقاً به خاطر علم و دانشی که داشت، به خوبی متوجه ضرر و خطر برجام برای آینده کشور شده بود و به روایت فرزندش، برجام اشک او را در آورده بود. به این قسمت از سخنان پسر شهید فخری‌زاده در برنامه ثریا در آذر ماه 99 یعنی دقیقاً چند روز پس از شهادت این دانشمند هسته‌ای توجه کنید: «فشاری که در برجام به ایشان می‌آمد در هیچ عرصه‌ای از زندگی من مشابه آن را ندیدم.

 

کارناوال مونیخ!

روزنامه اطلاعات:آنچه که به نشست بین‌المللی مونیخ در آلمان، شهرت پیدا کرد و هدف‌گذاری شد، بررسی سالانه کارشناسان برجسته روابط بین‌المللی با حضور نمایندگان دولت‌ها و شخصیت‌های مشهور سیاسی در صحنه بین‌المللی بود تا ضمن نقد و بررسی، گامی پیشرو در جهت برقراری صلح و امنیت برداشته شود. اما امسال دولت آلمان این نشست را به کارناوال تبلیغی ـ سیاسی مبدل کرد. آن هم با دو ویژگی در دستور کارش؛ یکی ضدیت با پوتین و دولت روسیه در راستای خوش آمد برای «بایدن» و سیاست خارجی آمریکا که سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس را متحدان استراتژیکی خود در رهبری از کشورهای مدار غربی می‌خواند. براساس چنین برداشتی از سوی دولت آلمان، امسال از وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران دعوت نشد. البته از چندین ماه گذشته وزیر خارجه دولت آلمان در هر فرصتی که به دست می آورد با جملاتی در محکومیت جمهوری اسلامی، خود را در جنگ روانی ـ تبلیغی آمریکا ـ اسرائیل علیه ایران، شریک و همراه نشان می‌داد! و در کارناوال مونیخ نیز علیرغم عرف دیپلماتیک روابط کشورها از چندنفر معارض ایرانی که بساط زندگی خود را سال‌ها است در آمریکا پهن کرده‌اند برای شرکت در نشست مونیخ دعوت رسمی کرد! اقدامی که در عرف دیپلماتیک کشورها کم یا بی‌سابقه بود! در حالی که دولت آلمان می‌داند این افراد از دلارهای اهدایی آمریکا برخوردارند! و در چتر حمایتی «اِپک» سازمان صهیونیست‌های نیویورک قرار دارند. نشست مونیخ امسال به «کارناوال» ضدیت با روسیه و ایران با محمل حمایت از دولت اوکراین تبدیل شد. به دنبال آن، رئیس جمهوری آذربایجان و نخست وزیر ارمنستان به جدال پرخاشگرانه پرداختند که در رسانه‌های غربی بازتاب گسترده یافت.در کارناوال مونیخ از سه نفر معارض علیه ایران دعوت شد که برجسته‌ترین آنها، «رضا پهلوی» بود که به خاطر زندگی پنجاه ساله در آمریکا، قادر نیست به درستی به زبان فارسی سخن گوید! و آن دو دیگر خانم شرکت کننده نیز مهم‌ترین شاخصه سیاسی خود را، ملاقات با «پمپئو» وزیر خارجه ترامپ، قاتل سردار سلیمانی می‌دانند. البته مقام سیاسی آمریکا نیز راست‌گرای نژاد پرست افراطی در کنگره آمریکا بود! که در گفتگو درباره ایران مشارکت داشتند! برخی از خبرنگاران غربی در پایان این جلسه از آنها پرسیدند «شما از کجا نمایندگی حضور از سوی ایرانیان را دارید که سخنگوی ملت ایران در این نشست شده‌اید؟»

 

3 خبر خوب از گشایش در روابط خارجی

روزنامه همشهری:اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در جلسه عصر سه‌شنبه خود با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه گره‌گشایی از بن‌بست‌های مذاکرات هسته‌ای، پیشرفت توافقات چین و ازسرگیری روابط ایران و عربستان را پیگیری کردند. آخرین دور مذاکرات هسته‌ای ایران اواخر تابستان امسال در وین برگزار شد و نتیجه مشخصی در پی نداشت. همچنین پنجمین دور مذاکرات ایران و عربستان از اردیبهشت‌ماه تاکنون متوقف مانده است و دور ششم به تعویق افتاده است. برجام و مذاکرات عربستان بنا به اذعان مقامات داخلی با چشمداشت طرف خارجی به ناآرامی‌های چند‌ماه اخیر کشور و گمانه گرفتن امتیازات بیشتر پیشرفتی به‌دست نیاورده است.عضو هیأت رئیسه کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره محتوای جلسه با امیرعبداللهیان به تسنیم گفت: ازجمله این مباحث سفر رئیس‌جمهور و برخی اعضای هیأت دولت به چین و دستاوردهای عمدتاً اقتصادی قابل‌توجه این سفر بود. به‌طور مثال به‌گفته آقای امیرعبدالهیان در این سفر 2کشور حدود 50میلیارد دلار تفاهمنامه همکاری اقتصادی را نهایی کردند که ذیل آن 19قرارداد به امضای طرفین رسیده است. البته ملاحظات طرف چینی این بود که قراردادهای منعقد شده به واسطه جلوگیری از تحت‌فشار قرار گرفتن از سوی غرب، فعلا علنی نشود.علیزاده با اشاره به بحث دیگری که در جلسه امروز کمیسیون امنیت ملی مورد بررسی قرار گرفته، گفت: آقای امیرعبدالهیان در جلسه امروز (سه‌شنبه) همچنین درباره مذاکرات هسته‌ای گفت، مقامات عمانی اخیراً بارها تمایل خود را برای ایفای نقش میانجیگری بین ایران و آمریکا برای به سرانجام رساندن مذاکرات هسته‌ای بیان کرده است. در همین راستا پادشاه این کشور اعلام کرده که در تلاش است تا با پیام‌هایی که میان مقامات ایران و آمریکا تبادل می‌کند، در آینده‌ای نزدیک و با خبری خوش به ایران سفر کند.

 

کیف آمریکایی

روزنامه فرهیختگان:گاهی یک تصویر بهتر از هزار جمله پیام را منتقل می‌کند. در میدان جنگ تفاوت امیر و سرباز را درجه‌های نظامی مشخص می‌کند، اما در میدان سیاست، چنین تفکیکی سخت‌تر می‌شود بین شخصیت‌ها قائل شد‌. سختی این اقدام در سیاست‌خارجی بیشتر هم می‌شود. جایی که همه کشورها برای خود شأنی قائل بوده و تصاویر هم معمولا موضعی برابر از همه متبادر می‌کند. همین قائده باعث می‌شود تا کوچک‌ترین عدم‌توازنی سریعا به چشم بیاید. اگر رئیس‌جمهور الف یک لحظه دیرتر به محل ملاقات بیاید یا رئیس‌جمهور ب یک لحظه دیرتر برای استقبال برخیزد ده‌ها عکاس همان یک لحظه را ثبت کرده و آن عکس‌ها نیز صد‌ها پیام را به مخاطب رسانه‌ها می‌رساند که فلان کشور مطیع بهمان کشور است و بهمان دولت خرج‌خور فلان دولت. یکی از این عکس‌ها نیز در دو روز اخیر فضای رسانه‌های جهان را تحت تاثیر قرار داده است. در این عکس درحالی‌که جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا بر صندلی نشسته و امضای حکم می‌کند، زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین چون سربازی سرپا ایستاده و درحالی‌که به سقف می‌نگرد منتظر است تا رئیس دولت فخیمه آمریکا از نوشتن آسوده شده و سرباز خویش را فرمان دهد. اگرچه آنچه در این تصویر درحال رخ دادن است بخشی از یک پروتکل معمول در کاخ ریاست‌جمهوری اوکراین است و زلنسکی هم مطابق همین پروتکل ایستاده تا رئیس‌جمهور میهمان دفتر یادبود کاخ را امضا کند. همان‌طور‌که روسای‌جمهور آلمان و ترکیه این یادبود را امضا کرده‌اند و همان‌طور که پترو پوروشنکو، رئیس‌جمهور سابق اوکراین به انتظار ایستاده بود. اما به‌هرحال اکنون تصویر زلنسکی و بایدن به یک نماد از سلطه سیاست‌های واشنگتن و اطاعت کی‌یف تبدیل شده است. این تصویر نمادین به‌قدری با اوضاع این روزهای اوکراین به‌عنوان گوشت قربانی دولت‌های اروپایی تطابق دارد که نمی‌شود صرفا به دید یک پروتکل ساده به آن نگریست.

 

شتاب آندلس‌سازی در بستر ترک فعل فرهنگی

روزنامه جام‌جم :وقتی محصول آن سال و انگورهای مزارع وسیعی که به این کار اختصاص داده‌بودند به بار نشست، نوبت ادای نذر شراب بود. جوانان و نوجوانانی که زمانی افتخار می‌کردند پدران‌شان کشتی‌هایی را که با‌ آن سرزمین‌های جدید را فتح کرده‌بودند آتش زدند تا راه بازگشت و پشیمانی بر آنها بسته شود، حال به‌جای مبارزه در کنار زیبارویان محلی شراب نذری می‌نوشیدند.انگار نوبت بزم آخر فرار رسیده‌بود و در فرجامی تلخ، بنیاد ۸۰۰ساله حضور پدران و نیاکان آنها در کمتر از چشم‌به‌هم‌زدنی بر باد رفت. هنوز آهنگ شاد سازهای آندلسی اوج نگرفته‌بود که سرخی خون‌های غفلت، در کنار شراب‌های ارغوانی‌رنگ، بر زمین ریختند و صحنه عبرتی دیگری در تاریخ نقش بست. عبرت برای کسانی که تاریخ نمی‌خوانند و هشدار تکرار فاجعه برای نسل‌هایی که از شکست آندلس درس نمی‌گیرند. سناریوی آندلس قبل و بعد از فروپاشی آن برای حکومت‌های موفق دینی بسیاری اجرا شد و نتیجه گرفت. استفاده از جذابیت‌های جنسی و توسعه ولنگاری اخلاقی ابزار مزورانه تفکری است که در سده اخیر به‌عنوان مشخص قرائت صهیونیستی از یهودیت می‌شناسیم. رویکردی سیاسی که سابقه‌ای اندازه تاریخ ادیان سامی دارد. همان رویکردی که مسیح را در مقابل خاخام‌ها و دین‌فروشی‌شان قرار داد. هرگاه این جریان در طول تاریخ در حکومتی نفوذ کرد و بر آن مستولی شد، فاجعه‌ای انسانی را رقم زد؛ از داستان استر بخوان تا فتنه‌های صدر اسلام و جنگ‌های جهانی و الخ.عدم شناخت حربه‌ای که مختصات و مشخصات آن در سقوط آندلس قابل احصا است از سوی نهادهای فرهنگی حال حاضر منجر به ترک فعل‌های پرخطر این نهاد‌ها شده‌است. بر این اساس به‌عنوان راهبرد رسانه‌ای در سلسله‌مطالب متنوع به وجوه این سناریوی تاریخی پرتکرار  خواهیم پرداخت.  آندلس و حدیث مکرری که چشم بصیرت می‌خواهد!امروز شما جوانان هدف توطئه‌ای بسیار خطرناک هستید. این خطرات هرجایی که اسلام و ایمان است و نسل جوان دل به سوی معنویت و حقیقت دارد، وجود دارد. راه رهایی از آنها هم وجود دارد و این چیزی است که من و شما باید به آن فکر کنیم. من مثل پدر شما هستم. چه در سنین جوانی و چه در دوران‌های بعد، ده‌ها سال از عمرم را با جوانان گذرانده‌ام. می‌دانم جوانی چقدر مبارک و جوشش جوانی چقدر باارزش است. می‌دانم که کلید حل مشکلات کشور به دست جوانان است اما به شرطی که جوانان برای کشور ما باقی بمانند و اراده، روحیه و ایمان جوانان ما ــ چیزهایی که دشمنان ما آنها را هدف گرفته‌اند ــ محکم و پابرجا باشد.

 

بلوای یک میرغضب

روزنامه شرق:خسرو گلسرخی و کرامت‌ دانشیان در 29 بهمن 1352 به دست رژیم شاه اعدام شدند تا قدرت ساواک به رخ مخالفان کشیده شود. فیلم دادگاه گلسرخی و دانشیان برخلاف آنچه ساواک تصور می‌کرد، نتیجه‌ای معکوس باقی گذاشت؛ هر دو از ضرورت مبارزه برای رسیدن به برابری و آزادی گفتند و در خفقان دهه پنجاه صدای اعتراض شدند. بعدها رضا براهنی در شعری که بازتابی از زمانه‌اش بود نوشت:«جهان ما/ به دو چیز زنده است/ اولی شاعر/ و دومی شاعر/ و شما/ هر دو را کشته‌اید/ اول: خسرو گلسرخی را/ دوم: خسرو گلسرخی را».حدود نیم‌قرن پس از اعدام گلسرخی و دانشیان، یکی از بدنام‌ترین‌های دستگاه شکنجه و سرکوب پهلوی به بیرون خزیده و عکس‌هایی که از او منتشر شده، عده‌ای را چنان سر ذوق آورده که شکنجه‌گر سابق را ستایش می‌کنند که او در حال انجام وظیفه‌اش بوده است و اگر قرار به بازخواست است، نخست باید آنانی بازخواست شوند که به مبارزه مسلحانه روی آورده بودند و امنیت جامعه را به مخاطره انداخته بودند.نیازی به اثبات شکنجه‌گر بودن پرویز ثابتی نیست. جست‌وجویی ساده عملکرد او و به طور کلی حکومت پهلوی را در سرکوب گسترده مخالفان نشان می‌دهد. در واقع مسئله این نیست که آیا ثابتی و ساواک شکنجه می‌کردند و می‌کشتند یا نه؛ مسئله اصلی این است که جریان واپس‌گرایی که در سال‌های اخیر به لطف جعلیات ابررسانه‌ها برای رسیدن به قدرت دست‌و‌پا می‌زدند، حالا به نقطه‌ای رسیده‌اند که نه‌فقط می‌خواهند به گذشته جعلی‌شان برگردند؛ بلکه به دفاع از ننگین‌ترین بخش گذشته می‌پردازند.ساواک و جلادی مانند ثابتی نمادی آشکار از استبداد دوره‌ای است که با هیچ ترفندی نمی‌توان پنهانش کرد. اینکه حالا عده‌ای یادشان افتاده که می‌توان از ثابتی هم دفاع کرد و عکسش را هم سر دست گرفت، یادآوری این نکته است که هر شکلی از بازگشت به گذشته، بازگشت به دوره جلادان و شکنجه‌گرانی مثل ثابتی است. روایت جعلی که می‌گوید ساواک تنها با مخالفان مسلح برخورد می‌کردند دروغی آشکار می‌گوید و به یاد نمی‌آورد که بعد از کودتای 28 مرداد چه حجمی از سرکوب به جامعه تحمیل شد. هیچ نویسنده و شاعر و روزنامه‌نگار مستقلی در آن دوره نبود که با قدرت‌نمایی ساواک مواجه نشده باشد. رضا براهنی از مهم‌ترین کسانی است که شکنجه‌ها و سرکوب‌ها را در همان دوره افشا کرد و پس از مرگش به او تاختند که دروغ می‌گفت و زیاده‌روی می‌کرد؛ اما شواهد متعدد نشان می‌دهند که آنکه دروغ می‌گفت، نه براهنی بلکه ساواک و ثابتی بودند.

 

شارمهد لب گور

روزنامه وطن امروز:جمشید شارمهد، سرکرده گروهک تروریست تندر به اتهام افسادفی‌الارض از طریق طراحی و هدایت اقدامات تروریست به اعدام محکوم شد. به گزارش روابط عمومی دادگستری کل استان تهران، پس از اتمام رسیدگی به پرونده و انجام تحقیقات، دادگاه انقلاب تهران جمشید شارمهد، سرکرده گروهک تروریست تندر را به اتهام افسادفی‌الارض از طریق طراحی و هدایت اقدامات تروریستی به اعدام محکوم کرد. جمشید شارمهد متولد ۱۳۳۴ تبعه ایران و دارای تابعیت مضاعف آلمان و اقامت در آمریکا است. گروهک تروریست تندر اواسط سال ۱۳۸۲ توسط تعدادی از عناصر سلطنت‌طلب به سرکردگی فتح‌الله منوچهری و فرود فولادوند با رویکرد تئوریزه کردن تروریسم ضددینی در انگلستان تاسیس شد. این گروهک تروریست با بهره‌گیری از رسانه‌های دیداری، شنیداری و مجازی مطالب توهین‌آمیزی علیه دین مبین اسلام منتشر کرده است. پس از انتخاب شارمهد در سال ۸۵ به عنوان سرکرده، گروهک از رویکرد نرم به رویکرد سخت و تروریستی تغییر مسیر می‌دهد و به اقدامات تروریستی در اماکن مذهبی، اقتصادی و حساس می‌پردازد، به طوری که اقدامات جنایتکارانه این گروهک، موجب ناامنی جامعه و به خاک و خون کشیده شدن مردم شد. بر اساس مستندات پرونده، جمشید شارمهد قصد انجام ۲۳ اقدام تروریستی داشته که موفق به انجام ۵ مورد آن شد. هدایت و رهبری گروهک تروریست تندر، ارتباط با مقامات و افسران اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی، بمب‌گذاری در میان عزاداران حسینیه شهدای شیراز در ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ که منجر به‌ شهادت‌ ۱۴ نفر و مجروحیت ۳۰۰ تن شد، انفجار در کفشداری حرم مطهر امام خمینی(ره)، آتش‌سوزی در هتل جهان تهران هنگام ساخت و تهیه بمب جهت انفجار در حوزه علمیه آیت‌الله العظمی گلپایگانی(ره)، معاونت در تخریب عمدی از طریق آمریت در ایجاد انفجار دکل صدا و سیمای فارس، معاونت در اخلال در نظم عمومی از طریق ایجاد انفجار یک عدد بمب صوتی در شهرستان آبدانان استان ایلام، معاونت در تحریق عمدی از طریق آمریت در تحریق عمدی پالایشگاه نفت شهرستان شاهرود و مباشرت در افشای اطلاعات طبقه‌بندی شده مختصات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از طریق رادیو ماهواره‌ای تندر در ۱۴ آبان سال ۹۶ و انتشار آن در برنامه تلویزیونی گروهک تندر از جمله اقدامات و جرائم جمشید شارمهد است.

 

عقب نشینی پرچم دار تقابل با سپاه

روزنامه خراسان:در حالی که تظاهرات تعدادی از افراد ضد انقلاب در حاشیه نشست امنیتی مونیخ و همچنین در بروکسل با شعار قراردادن سپاه در فهرست تروریستی جریان داشت، به نظر می رسد این موضوع نمی تواند اروپایی های منفعت طلب را راضی کند تا کاری کنند که منافع آن ها را به خطر بیندازد یا تنش را در منطقه حساس غرب آسیا افزایش دهد . بر همین اساس  جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفت وگو با خبرنگار بی بی سی فارسی که اصرار داشت جمله ای از این پیرمرد کارکشته سیاستمدار در تایید تروریستی اعلام کردن سپاه بگیرد، آب پاکی را روی دستش ریخت و گفت : این صداهای معترضان در خیابان قوانین ما را تغییر نمی دهد و قوانین می گویند برای قراردادن سپاه در این فهرست به حکم قانون نیاز داریم . وی ادامه داد: ما قوانینی داریم و قانون این است که برای این که کسی را در فهرست تروریستی قراردهیم باید دادگاه حکم دهد و شما اگر درخواستی دارید باید طبق قانون ما عمل کنید. بورل پیشتر نیز در حاشیه اجلاس شورای وزیران خارجه اروپا گفته بود :«نمی‌توانید بگویید چون از شما خوشم نمی‌آید پس تروریست هستید.» همچنین «آنالنا بائربوک»، وزیر امور خارجه آلمان که این روزها کشورش پرچمدار ضدیت با ایران است گفت: کارشناسان آلمانی هیچ مبنای حقوقی برای قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های به اصطلاح «تروریستی» اروپا پیدا نکرده‌اند. بائربوک بعد از نشست وزیران خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل در جمع خبرنگاران گفت: «تا الان ما دلایل حقوقی در اتحادیه اروپا برای قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی را نداریم.» این در حالی است که آلمان در قلب اروپا، پرچمدار فشارها و فضاسازی‌های بین‌المللی علیه ایران شده بود  و در حضور پشت پرده آمریکایی‌ها، تصمیم بر این داشت که جلودار ابتکارات ضدایرانی در مجامع بین المللی باشد. وزارت خارجه آلمان روز ۳۰ دی‌ماه هم اعلام کرده بود که قرار دادن سپاه در چنین فهرستی با موانع حقوقی روبه رو است.این درحالی است که کریستوفر برگر، سخنگوی وزارت خارجه آلمان ۳۰ دی‌ماه در یک نشست خبری در برلین گفته بود: «موضع ما این است که چنین اقدامی از لحاظ سیاسی با عقل جور در می‌آید و وزیر خارجه‌مان چندین بار این موضوع را مورد تأکید قرار داده است.»به نظر می رسد اقدام علیه سپاه آن هم در این سطح که یک نهاد رسمی کشورمان به عنوان گروه تروریستی مطرح شود به سرعت می توانست حیات برجام را که این روزها حال و روز بدی هم دارد، به پایان برساند . اتفاقی که هنوز مطلوب اروپایی ها نیست و از عواقب سخت آن که می تواند خروج از ان‌پی تی و حرکت تهران به سمت نظامی کردن برنامه هسته ای اش باشد نگرانی های زیادی دارند.

 

نقد بخش خصوصی به طرح مولدسازی

روزنامه تجارت: بعد از قانونی اعلام شدن و تصویب مصوبه مولدسازی انتقادات نسبت به این سیاست از سوی کارشناسان و فعالان اقتصادی شدت گرفت. به گزارش «تجارت»، در روزهای گذشته مولد‌سازی یکی از بحث‌های مهم فضای اقتصادی کشور بوده؛ از آنجا که این مساله یادآور تجربه خصوصی‌سازی در سال‌های گذشته است انتقادهای زیادی را برانگیخته است. حالا این مصوبه در کانون توجه فعالان بخش خصوصی قرار گرفته است.روسای کمیسیون‌های اتاق ایران طی نشستی ضمن انتقاد از روند فروش اموال دولت در قالب مصوبه مولدسازی، پیشنهادهای خود را برای روند بهتر اجرای این مصوبه، ارائه دادند. روسای کمیسیون‌های تخصصی اتاق ایران معتقدند مصوبه مولدسازی اموال دولت با روشی که پیش گرفته است به سرانجام مطلوبی نمی‌رسد؛ اما دولت چنانچه منابع حاصل از فروش اموال خود را تنها در مسیر مولدسازی واقعی هزینه کند، شاید تا حدودی بتواند زمینه بهبود اقتصادی کشور را فراهم کند. در این جلسه احمد آتش‌هوش، رئیس کمیسیون حقوقی و حمایت‌های قضائی و مقرراتی اتاق ایران از منظر حقوقی موضوع مولدسازی را بررسی کرد. بر اساس اظهارات او نظم با اجرای قانون در سطح جامعه به وجود می‌آید. در این بین قوانین متضمن امنیت در حوزه‌های مختلف هستند و بر همین اساس اتاق ایران به طور مستمر خواستار توقف اتخاذ بخش‌نامه‌های خلق‌الساعه بوده است. او مصوبه مولدسازی را خلاف اصل حاکمیت قانون دانست و ادامه داد: این مصوبه به صورت شکلی، قانونی است؛ اما نفس آن نادرست است. طبق مصوبه موجود هیاتی 7 نفره طبق قانون شکل می‌گیرد و می‌تواند بدون محدودیت، قوانین دیگر را متوقف کند. همین امر خطرناک است. در آیین‌نامه اجرایی نیز شرایطی فراهم شده تا ماموریت شورای عالی شهرسازی محدود شود و ارزش املاک دولت بدون هیچ مطالعه و بررسی کارشناسی قابل افزایش باشد. تمام تشخیص‌ها هم به این هیات ۷ نفره سپرده شده و هرگونه مخالفت با آرای آن خلاف بوده و پیگیرد قانونی دارد. این فعال اقتصادی از نگاه حقوقی، مصونیت قضایی برای اعضای این هیات را نیز اقدام عجیبی توصیف کرد که تا کنون سابقه نداشته است. او ادامه داد: به جای اینکه چرایی اجرا نشدن خصوصی‌سازی و اصل ۴۴ مشخص و برطرف شود، هیاتی منصوب شده که فراتر از قانون، قابلیت واگذاری املاک دولت را به عهده دارند.

 

سوگ ناتمام

روزنامه اعتماد:«رسانه‌اي هست صداي مُنه برسونه؟ بخواهين كه انتقام ما رو بگيرن از اينا. خون‌آشام شب بچه‌هامون رو بردن و خوردن. بايد بگيرن، بيارنشون اينجا، پاي سينما متروپل اعدامشون كنن. لعنت بر تو حسينو! (1) دستت تو دست يزيد!» اينها را «عمو نعمت» در مراسم خاكسپاري پسرانش فرياد مي‌زند. روز شانزدهم فاجعه متروپل آبادان؛ پدر مويه مي‌كند، در ميان عزاداراني كه براي تشييع پيكرهاي عبدالرحمان و عبدالامير بهبهاني در آرامستان بهشت رضا جمع شده‌اند.  حالا 9 ماه از فاجعه متروپل و سه ماه از راي نهايي دادگاه مي‌گذرد. هيچكدام از مقصران، پاي آوار برج متروپل كه روزي سينما متروپل بود، محاكمه نشدند. اخبار متروپل، در ميان اخبار اعتراضات خياباني ماه‌هاي اخير به حاشيه رفته و فراموش شده است. داستان متروپل اما تمام نشده؛ داغ خانواده‌هاي جانباختگان هنوز تازه است؛ آنهايي كه با آوار متروپل بي‌خانمان شدند هنوز آواره‌اند و تعدادي از متهمان نيز همچنان متواري هستند.  ظهر دوم خردادماه بود كه برج شماره2 متروپل در خيابان اميري آبادان فروريخت و 43 نفر زير آوار آن جان باختند و 13 نفر هم مصدوم شدند. متروپل، ساختمان نيمه‌كاره 12 طبقه، از پروژه‌هاي هلدينگ خانوادگي عبدالباقي با مديريت حسين عبدالباقي بود كه مقامات رسمي اعلام كردند او هم در اين حادثه كشته شده. علت فروريزش اين برج را مشكلات طراحي و اجرايي، همراه با فساد و رانت گسترده عنوان كردند. در روزهاي نخست فاجعه، مقامات بسيار از رييس‌جمهور تا معاونان و اعضاي ستاد مديريت بحران كشور به آبادان آمدند، با خانواده‌هاي عزادار ديدار كردند و وعده‌ها دادند اما حالا هيچكس پاسخگوي خلف وعده‌ها نيست. هنوز يكسال نشده، گويا مسوولان خوزستاني در توافقي نانوشته، پرونده متروپل را بسته و در مقابل پرسش‌ها سكوت كرده‌اند . «كمال» يك ماه است به دنيا آمده. لاي قنداقي سفيد به خواب رفته، در آغوش مادربزرگش كه هنوز سياهپوش است. كمال فرزند سوم «هاشم بحراني» يكي از سركارگرهاي متروپل و از اهالي جزيره مينوست كه زيرآوار جان باخت. دانيال كلاس پنجم و زهرا كلاس دوم فرزندان ديگرش هستند كه 9 ماه فقدان پدر، برايشان به اندازه هشت سال طول كشيده. هيفا همسر 29 ساله هاشم، حالا مسن‌تر به نظر مي‌آيد. با نگاهي ناباور، انگار هنوز در شوك است. 2 ماهه باردار بود كه خبر متروپل را برايش آوردند. او فقط مي‌گويد: «خيلي سخته» بعد بغض راه گلويش را مي‌گيرد، چشمانش پر از اشك مي‌شود و سكوت.

 

آیت‌ا… جنتی رئیس ماند

روزنامه آرمان ملي: نخستين روز يازدهمين اجلاسيه مجلس خبرگان رهبري در حالي برگزار شد که اعضاي آن در نطق خود بر ضرورت جهاد تبيين، بيان دستاوردهاي انقلاب اسلامي و تقويت پول ملي تاکيد کردند. اين مراسم با سخنراني افتتاحيه رئيس مجلس خبرگان رهبري آيت‌ا… احمد جنتي آغاز مي‌شود و در ادامه جمعي از اعضاي اين مجلس نيز در نطق‌هاي پيش از دستور ديدگاه‌هاي خود را درباره مسائل روز کشور بيان مي‌کنند. در اين اجلاس چهره‌هايي همچون آيت‌ا… موحدي کرماني، سيد ابراهيم رئيسي، حسن روحاني، سيدمحمود علوي، غلامرضا مصباحي‌مقدم حضور داشتند.رئيس مجلس خبرگان رهبري يادآور شد که هم دين ما و هم آرمان‌هاي انقلاب و سنت و سيره پيامبر(ص) و ائمه به ما آموخته است که راضي نيستند حتي يکي از پيروان آنان گرسنه بماند. احمد جنتي در سخنراني افتتاحيه يازدهمين اجلاس مجلس خبرگان رهبري با اشاره به مشکلات معيشتي مردم و شرايط اقتصادي کشور اظهار کرد: هم دين ما و هم آرمان‌هاي انقلاب و سنت و سيره پيامبر(ص) و ائمه به ما آموخته است که راضي نيستند حتي يکي از پيروان آنان گرسنه بماند. آنان مقيد بودند که بايد شکم مردم سير باشد. وي افزود: مبادا بچه‌هاي يتيم، زنان بي‌سرپرست و افراد بي‌بضاعت نتوانند زندگي خود را تامين کنند. رئيس مجلس خبرگان رهبري با تاکيد بر اينکه بايد لوازم زندگي مردم فراهم شود، اظهار کرد: ما هم بايد در جايي که مي‌توانيم از افراد متمکن بخواهيم به مردم کمک کنند تا مبادا افراد بي‌بضاعت نتوانند حداقل زندگي را تامين کنند بايد به داد مردم رسيد تا در محضر پيامبر(ص) و امام علي(ع) شرمنده نباشيم.

 

  آقای جهانگیری! نامه اعتراض به خاتمی را حاج قاسم نوشت

روزنامه کيهان:اسحاق جهانگیری معاون روحانی در دولت سابق گفت: حاج قاسم می‌فهمید که برای حل مسائل کشور باید از ظرفیت خاتمی استفاده شود.وی در گفت‌و‌گو با سایت جماران گفته است: حاج قاسم هم دهاتی و هم شهری و هم استانی من بوده است. من در جهاد بودم و ایشان در سپاه بود و مثل دوتا برادر بودیم. ممکن است این حرفم را خیلی‌ها قبول نداشته باشند ولی خودم باور دارم که حاج قاسم در مسئولین جمهوری اسلامی، حالا در کنار رهبری که مسئله‌اش جداست، با هیچ‌کس رابطه‌اش صمیمی‌تر از من نبوده است… حاج قاسم همان بود که ساعت‌ها با من مذاکره کرد که چگونه راه‌حل پیدا کنیم این محدودیت‌ها و حصر را از روی آقای خاتمی برداریم. اتفاقاً در این جلسه من به دفتر ایشان رفتم. یک جمعه صبح به دفتر ایشان رفتیم با یک مقام امنیتی که در قید حیات است؛ سه نفری بحث کردیم که چگونه مسئله آقای خاتمی را حل کنیم.وی می‌افزاید: حاج قاسم می‌فهمید که برای حل مسائل این کشور باید همه پای کار باشند؛ خاتمی یک ظرفیت دارد و باید از آن استفاده شود. هر انسانی ممکن است چهار تا اشتباه هم کرده باشد. مگر دیگران اشتباه نکردند. مگر جایی بحث شده که خاتمی چه اشتباهی کرده و آن یکی اشتباه نکرده؟ من چه اشتباهی کردم که آن یکی مرتکب نشده است. ما همه‌ انسانیم و همه‌مان می‌توانیم اشتباه کنیم. امام(ره)عذرخواهی را به ما یاد داد… عذرخواهی که بد نیست. ما باید خودمان از مردم عذرخواهی کنیم؛ چه اشکالی دارد؟جهانگیری گفت: حاج قاسم اصلاً به خط و خطوط دولت کاری نداشت، ولی از دولت اشکال می‌گرفت؛ گاهی اوقات می‌آمد گله‌های تندی از دولت و از اشخاص داخل دولت به من می‌گفت. گاهی اوقات تلخی‌هایی در جلسه اتفاق می‌افتاد؛ برخی‌هایش را هم شاهد بودم و برخی هم وساطت می‌کردم و آشتی می‌دادم. وقتی می‌دیدم باید وقت بگذارم، وقت هم می‌گذاشتم که حل شود چون می‌دانستم که تبعات کشور زیاد می‌شود.سخنان آقای جهانگیری در حالی است که اولا خاتمی نه درباره خیانت سال 88 و نقش‌آفرینی در نقشه دشمن برای آشوب افکنی (آن هم با دروغ تقلب)، و نه درباره فریب مردم در انتخابات و تحمیل رئیس‌دولتی بی‌کفایت و غربگرا، از مردم و نظام عذرخواهی نکرده است. او با وجود این که در پستو بارها اقرار کرده تقلبی در انتخابات 88 رخ نداده، در آن هشت ماه فتنه و آشوب افکنی نقش‌آفرینی کامل طبق نقشه کودتای مخملین غرب داشت. او همچنین در سر کار آوردن تیم روحانی و تحمیل تورم‌های 100 تا 700 درصدی به مردم در اقلام مختلف سهیم بود؛ اما دریغ از یک عذرخواهی چنان که آقای جهانگیری ادعایش را می‌کند.

 

اصلاح ۹‌هزارتومانی دلار در آرایش ارزی دولت

روزنامه جوان: سیاست ارزی جدید دولت، فضای ارزی کشور را وارد مرحله جدیدی کرده است و اظهارات مسئولان نشان می‌دهد عزم خود را برای مدیریت جدی بازار ارز جزم کرده‌اند، البته مسئولان از بُعد سیاسی و تلاش‌های خارجی برای «بی‌ثبات» نشان دادن اقتصاد ایران در خلال جنگ سنگین اقتصادی غافل نمانده و به آن نیز پرداخته و تشریح کرده‌اند.     تلاش امریکا برای جلوگیری از ثبات بازار ارز سخنگوی دولت در مورد دلایل و ریشه‌های نوسانات اخیر در بازار سکه و ارز معتقد است: «تشدید جنگ ارزی بدخواهان با ملت ایران به خصوص پس از شکست پروژه آشوب، ۲۲بهمن تاریخی امسال و سفر راهبردی و پرثمر رئیس‌جمهور به چین، نشان می‌دهد آن‌ها پس از ناامیدی از خیابان و پی‌بردن به محاسبه غلط‌شان، مجدداً در جنگ ترکیبی خود بر جنبه اقتصادی تمرکز کرده‌اند. هدف از این کار، مشخصاً ایجاد جو روانی و نارضایتی و تولید سوخت جدید برای آشوب و ناآرامی در ایران است. اطلاعات دقیق حاکی است سرویس‌های جاسوسی امریکا و چند دولت مشخص، مأموریت یافته‌اند به هر شکل ممکن از ایجاد ثبات در بازار ارز ایران جلوگیری کنند.»  علی بهادری‌جهرمی می‌گوید: «دولت آرایش جدیدی در حوزه ارزی به خود می‌گیرد و این آرایش با بهره‌گیری از تجارب گذشته و دستاورد‌های ضدتحریمی طراحی شده است. با اجرای بسته جدید، هر گونه نیاز واقعی ارزی در مسیر قانونی و مشخص پاسخ می‌گیرد و خرید و فروش خارج از مرکز مبادله با بانک‌ها و کارگزاری‌های رسمی در حکم قاچاق ارز و طلا بوده و با آن برخورد جدی صورت خواهد گرفت.»     جنگ ارزی علیه مردم ایران به راه افتاده است همچنین سیداحسان خاندوزی، سخنگوی اقتصادی دولت روز سه‌شنبه در نشستی خبری گفت: «وقتی در مورد منابع و مصارف ارزی کشور به شکل بنیادین صحبت می‌کنیم، می‌بینیم که با مسئله خاصی در سال جاری مواجه نبوده‌ایم و روند بازار ارز تا مهرماه مؤید این بود که بازار به شکل مطلوبی مدیریت می‌شد، بدون اینکه شوکی وارد شود. بدخواهان مردم ایران در ماه‌های اخیر از طریق هراس‌آفرینی و القای انتظارات تورمی منجر به تغییر رفتار‌ها در داخل ایران شدند و در یک جنگ ارزی علیه مردم ایران شاهد هستیم که کانال‌های تلگرامی و شبکه‌های قمار اعدادی را برای ارز اعلام کردند که با متغیر‌های کشور هیچ تناسبی نداشت.

 

خودکشی باکو

روزنامه آرمان امروز: حمله مسلحانه يک شهروند به سفارت جمهوري باکو در تهران از سوي مقامات ايراني از همان ابتدا محکوم شد ولي به نظر مي‎رسد اين موضوع به بهانه‌اي تبديل شده است که مقامات باکو بخواهند از وضعيت به وجود آمده به نفع سياسي بازي خود و آنچه توهم فشار به ايران ناميده مي‌شود استفاده کند.موضوعي که به‌نظر در دستور کار مقامات باکو و به‌خصوص رييس دولت باکو قرار گرفته است که در آينده مي‌تواند مناسبات دو همسايه را وارد فاز جديد بکند.«الهام علي اف» از توهم خود بزرگ بيني دو سال اخير بيرون بيايد. رئيس دولت باکو بايد به اين موضوع توجه کند که ايران را نمي‌تواند با ارمنستان مقايسه کند.جنگ قره‌باغ اگر به گونه‌اي نابرابر مديريت شد و امتيازهايي را براي باکو به همراه آورد، در زمين، زمان و شرايطي متفاوت رخ داد که هرگز با بلند گويي‌هاي کنوني علي‌اف در قبال ايران، هم‌سنگ و برابر نيست و نخواهد بود. مقام‌هاي جمهوري باکو خوب است از لفاظي‌هاي توخالي که فقر تدبير را در خود دارد، دست کشيده و حرمت همسايه خود که حکم برادر بزرگتر را دارد، بيش از اين رعايت‌کند.مقام‌هاي دولت باکو در رويکردي مشابه و مستي ناشي از جنگ اخير قره‌‌باغ به حرمت شکني عليه برادر بزرگتر خود؛ ايران و تماميت ارضي آن پرداخته و گستاخانه چنان مي‌گويند، مي‌نويسند و نمايش مي‌دهند که گويي چشمان خود را دربرابر واقعيت‌ها بسته‌اند. اين رفتار نه امنيت باکو را تامين مي‌کند و نه از آسيب‌پذيري‌هاي پيدا و پنهان آن مي‌کاهد. مقام‌هاي جمهوري آذربايجان به واسطه القاي برخي دولت‌ها براي ايجاد آشفتگي و بي‌ثباتي  در قفقاز جنوبي به رفتاري مشغولند که پيامدهاي آن را به درستي درک نمي‌کنند. اين رفتار هرگز امنيت و بزرگي را براي مردم جمهوري باکو به دنبال نخواهد داشت. مقام‌هاي جمهوري آذربايجان خوب است بدانند که دوران آرمان‌گرايي به گونه تبليغات جاري در باکو  سپري شده است.

//انتهای پیام

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.