نامشان چند سال پیش بر سر زبانها افتاده بود. همانهایی که جنایتهای جنجالی و هولناکی را رقم زده بودند. جنایتهایی که تا مدتها همهجا صحبت از آن بود. حسین غول، قاتل وحید مرادی و عامل قتل عام هولناک بلوار نبرد، همانهایی بودند که تا مدتها اقدام ترسناکشان را کسی فراموش نمیکرد. یکی از آنها معروفترین گندهلات تهران یعنی وحید مرادی را در زندان کشت. یکی دیگر با حمله به پدر و پسری، پسر را کشت و پدر را زخمی کرد و فیلم این لحظات وحشتناک تا مدتها دستبهدست میچرخید. یکی دیگر از قاتلان اما هولناکترین جنایت را رقم زد. او دو دختر، پدرزن و مادرزنش را با چاقو کشت. آنها با وجود قتلهای جنجالی و هولناکی که مرتکب شده بودند، تلاش کردند تا بتوانند خودشان به زندگی برگردند. تلاشهایی که تا طلوع آفتاب صبح دیروز همچنان ادامه داشت، اما حالا پرونده زندگی آنها برای همیشه بسته شده است. این سه مرد جنجالی سحرگاه دیروز به همراه قاتلی دیگر بالای چوبهدار رفتند و پرونده جنایی و زندگیشان برای همیشه بسته شد. اما صبح دیروز قاتلی دیگر توانست درست در ثانیههای آخر از خانواده مقتول مهلت بگیرد. او برخلاف چهار نفر دیگر، به سلول خود بازگشت.
سیما فراهانی _ شهروندآنلاین| همه با وحید مرادی و ماجرای پرونده جنجالیاش آشنایی دارند. همان شرور معروفی که در خانهای در بالای شهر، دوست خودش را به قتل رساند و زندانی شد، اما طولی نکشید که نفسش را در زندان قطع کردند. وحید در حال تلاش برای گرفتن رضایت بود که در درگیری در زندان به دست یکی از همبندیهایش کشته شد. سعید که خود به اتهام قتل زندانی بود، دومین جنایتش را مرتکب شد و وحید مرادی را کشت.
درگیری در زندان
یازدهم تیرماه سال ۹۷ بود که این درگیری خونین در محوطه هواخوری زندان رجاییشهر رخ داد. تلاش زندانبانان برای پایاندادن به درگیری خونین میان زندانیان بینتیجه ماند. وحید با پنج ضربه چاقو از پا درآمد. با تکمیل تحقیقات پلیس، ١٧ نفر از زندانیان که در درگیری منتهی به قتل شرکت کرده بودند، بازداشت شدند. ١٧ متهم پشت درهای بسته و غیرعلنی محاکمه شدند. در پایان جلسه، قضات دادگاه سعید را به قصاص محکوم کردند. سایر متهمان نیز به زندان محکوم شدند.
سعید چندی بعد توانست رضایت اولیای دم قتل اول را که به اتهام آن در زندان بود، جلب کند. با وجود این، همچنان حکم قصاص او در پرونده قتل وحید مرادی پابرجا و قطعی بود. با گذشت پنج سال، صبح روز سهشنبه، دو خانواده قاتل و مقتول در دادسرای جنایی حاضر شدند تا در جلسه صلح و سازش شرکت کنند. تیم صلح و سازش تلاش خود را برای جلب رضایت اولیای دم شروع کردند، اما نتیجهای حاصل نشد. خانواده سعید مدام اشک میریختند و التماس میکردند، اما نتیجهبخش نبود. سعید صبح دیروز به اتهام قتل گندهلات معروف تهران، پای چوبه دار رفت و اعدام شد تا پرونده وحید مرادی و سعید نیز برای همیشه بسته شود.
قتلعام هولناک
دومین قاتلی که صبح دیروز پای چوبه دار رفت و تلاشهایش برای بازگشت به زندگی نتیجه نداد، یکی از هولناکترین قتلعامهای پایتخت را رقم زده بود. او مهرماه سال 97 دو دخترش، پدرزن و مادرزنش را با چاقو کشت. نیمههای شب سهشنبه، 24 مهرماه، بود که مرد میانسال از سر کار به خانهاش در بلوار نبرد برگشت. همسرش یک هفتهای میشد که قهر کرده و به خانه برادرش رفته بود. پدرزن و مادرزنش هم برای اینکه نوههایشان تنها نمانند، به خانه دخترشان آمده بودند.
وحید 47ساله بعد از خوردن شام، به آشپزخانه رفت؛ شیرموزی درست کرد و آن را به اعضای خانه داد. هیچکس خبر نداشت قرار است در این خانه حمام خون راه بیفتد. دو دختر و مادربزرگ و پدربزرگ شیرموز را خوردند و دقایقی طول نکشید که خواب سنگینی سراغشان آمد. هر دو دختر به اتاقشان رفتند و خوابیدند. مادربزرگ و پدربزرگشان هم در سالن رختخواب پهن کردند و به خواب رفتند. وحید اول به اتاق دخترهایش رفت. کنار دختر بزرگترش به نام سولماز که 19سال داشت، نشست. با چاقویی که در دست داشت، دخترش را کشت. بعد سراغ دختر کوچکترش رفت. او را نیز با همین شیوه به قتل رساند. بعد از آن به سالن رفت. اول پدرزنش را خفه کرد و بعد هم با چاقو چندین ضربه به مادرزنش زد.
اعترافات تکاندهنده
او سعی کرد خودش را نیز بکشد، اما زنده ماند و برادرش او را به پلیس لو داد. این مرد در اعترافاتش گفت: «همسرم از خانه قهر کرد و رفت. هیچ خبری از او نداشتم. هرچه از پدرزن و مادرزنم میپرسیدم که همسرم کجاست، آنها جوابی به من نمیدادند. چهار سال بود که با همسرم اختلاف داشتیم. حتی یکبار از هم جدا شدیم، ولی به خاطر دخترهایمان دوباره به صورت موقت ازدواج کردیم، ولی درگیریهای ما پایانی نداشت؛ برای همین خسته شده بودم. روز حادثه از پدرزن و مادرزنم خواستم به خانه ما بیایند تا دخترهایم تنها نباشند. بعد از آن نیز نقشه قتل را اجرا کردم.»
با اعترافهای تکاندهنده این مرد، او به پزشکی قانونی معرفی شد و كارشناسان سلامت رواني او را تاييد كردند. این مرد به اتهام قتل پدرزن و مادرزنش به قصاص محكوم شد. او نیز سحرگاه ديروز پاي چوبه دار رفت و اعدام شد.
ماجرای حسین غول
سومین مردی که به دار مجازات آویخته شد، حسین غول بود. شرور سنگینوزنی که به خاطر هیکلش، به غول معروف شده بود. غولی که در نهایت قاتل شد و به خاطر مرام و رفاقت، دست به جنایتی خیابانی زد. حسین غول سوم خرداد سال 97 بود که پسری جوان را با شلیک گلوله کشت و به بانه فرار کرد. یک ماه تمام آنجا ماند و فقط بیسکویت خورد تا اینکه ماموران پلیس آگاهی پایتخت او را شناسایی و دستگیر کردند. این قاتل سنگینوزن که ادعا میکرد ٥ مدال کشوری بدنسازی کسب کرده، به اتهام درگیری، شرارت و حتی زخمیکردن مامور کلانتری به زندان افتاده بود.
درگیری به خاطر دوست
حسین غول پس از دستگیری در اعترافات خود گفت: «دوستم، مصطفی، زندگی مرا نابود کرد. سر مرام و معرفت و حرفهایی که به من زد، به قاتل تبدیل شدم. من اصلا نمیخواستم فرشاد را به قتل برسانم، اما به خاطر درگیری و کینهای که مصطفی از او داشت، قاتل شدم. مصطفی و مقتول با هم بر سر دختری درگیر بودند و سر همین موضوع مرتب کلکل میکردند و درگیر میشدند. تا اینکه یک شب، وقتی با مصطفی در قهوهخانه بودیم، فرشاد و دوستانش آمدند. دوباره مصطفی و فرشاد با هم درگیر شدند. من آن شب آنها را از هم جدا کردم و دعوا فیصله یافت. فردای همان روز، هر دو با هم آشتی کردند. بعد از آشتی، مصطفی سلاحی به من داد و گفت که لازمت میشود.
سه ماه گذشت تا اینکه روز حادثه من داشتم از جلوی مغازه قصابی فرشاد میگذشتم. لحظهای نگاهم به فرشاد افتاد و او گفت که چرا چپچپ نگاهش میکنم. همین سرآغاز درگیری ما بود که با وساطت مردم تمام شد. وقتی موضوع را به مصطفی گفتم، او با حرفهایش مرا وسوسه کرد که دوباره سراغ مقتول بروم. گفت تو حسین غول هستی؛ قدرتت زیاد است و همه باید این را بدانند. مصطفی گفت که فرشاد به او هم توهین کرده و من بهعنوان رفیقش باید کاری انجام دهم. همین حرفها باعث شد که به خانه بروم و سلاح را بردارم. همین مسأله باعث قتل شد.»
با اعترافات این پسر، شرور شرق تهران پس از مدتي به قصاص محکوم شد. حکم او پس از طي كردن پيچ و خمهاي قضائي، قطعي شد. حسين غول سحرگاه ديروز به سالن اجراي زندان رجاييشهر منتقل شد. او نيز براي زنده ماندن تلاش كرد، اما اولياي دم درخواست او نپذيرفتند و این جانی معروف به دار مجازات آويخته شد.
اعدام و مهلت
چهارمين مردی كه سحرگاه ديروز پرونده زندگياش بسته شد، قاتلی بود که فقط برای فروش یک انگشتر، دست به جنایت زده بود. این مرد سال 89 در جنوب تهران به خاطر فروش يك انگشتر با جواني درگير شد و جان او را گرفت. او نیز به قصاص محکوم شد و صبح دیروز هرچه تلاش کرد، نتوانست از اولیای دم رضایت بگیرد و اعدام شد.
اما سحرگاه ديروز، قاتل دیگری نیز برای اجرای حکمش به محوطه زندان منتقل شد. او درست در لحظات آخر توانست از خانواده مقتول مهلت بگیرد. اين مرد سالها قبل در جريان درگيري، جان زني را گرفته بود. او پس از این قتل، به قصاص محكوم شد و نامش در فهرست اعداميهای دیروز قرار داشت. او را هم پای چوبه دار بردند، اما از دو دختر مقتول خواست تا زندگياش را به او ببخشند. تلاشهاي این مرد نتيجه داد و توانست فعلا از خانواده مقتول مهلت بگیرد و بار دیگر به زندگی برگردد.