پشت دیوارهای غیرمجازها چه خبر است؟
«شهروند» از تخلفات منجر به قتل در کمپهای ترک اعتیاد و فعالیت کمپهای غیرمجاز گزارش میدهد
روزی یکبار شکنجه میشدیم؛ گفته مردی که برای آزادی از بند افیون مجبور بوده هر روز شکنجهها را تاب بیاورد؛ «در بدو ورود سگها را به جانمان میانداختند تا زهرچشم بگیرند.» اگرچه ماجرای کمپ دیگری در خراسان رضوی هم در دهه 90 خبرساز شد. «سه روز در شکنجهگاه بودم، انواع شکنجههای جسمی و روحی و روانی شدید را تحمل کردم و حتی مورد سوءاستفادههای مالی قرار گرفتم»؛ روایت مردی که همه اینها را به چشم دیده و تاب آورده بود؛ «آن صحنهها آنقدر وحشتناک بود که حتی در تصور انسان نمیگنجد. بستن دست و پا با زنجیر و انداختن معتادان در آب سرد حوض فقط بخشی از این شکنجهها بود.»
لیلامهداد- چهاردیواریهای تنهایی؛ کمپهایی که آدمهای عاصیشده از آنچه در مغز استخوانشان لانه کرده، به آنها پناه میبرند. هرچند هرازگاهی از سرناچاری و به اجبار محکوم به بودن میان این چهاردیواریها میشوند. اینجا آدمهای جدا شده از زندگی دور هم جمع میشوند تا به مرور بر زخمهایشان مرهم گذاشته شود و دوباره گرهای جدید به زندگیشان بزنند. چهاردیواری تنهایی تقسیم شده میانشان: اتاقهایی برای سمزدایی، اتاقهایی برای مورفینیها؛ سالنها و اتاقهای شیشهای هم برای مشاورهها و روال رواندرمانیشان.
آدمهای بیپناه به اینجا پناه آوردهاند؛ زیر سقفی مشترک. همه آنها به وقت شب، آخرین تصویری که در قاب چشمانشان نقش میبندد، سقفی است که به آن زل میزنند تا خواب آنها را بدزدد و شاید زمانی بیرون از این چهاردیواریها زندگی دیگری را مزمزه کنند.
هرچند گاهی سرنوشت سر ناسازگاری دارد با زندگی برخی از آنها تا حسرت زندگی نزیسته بر دلشان بماند و به کام مرگ بروند. همین چند روز پیش بود که دو مرگ ثبت شد، به تاریخ اردیبهشت 1402. مرگ دو مرد 24 و 30ساله پشت دیوارها و میلههای خلاصهشده در نام دو کمپ. دو جوان اسیر افیون که برای شروعی تازه پا در این کمپها گذاشتند و مرگ نصیبشان شد. مرگهایی که دوباره پشت دیوارهای سر به آسمان گذاشته، تکرار شدند؛ هرچند به رسم گذشته بازپرس جنایی در حال تحقیق درباره آنهاست برای مشخص شدن علت مرگ در این دو پرونده.
«سازمان بهزیستی مجوز مراکز ترک اعتیاد را صادر میکند. مشخص کردن تعداد کمپهایی که در هر محدود فعالیت میکنند هم کار سختی به نظر نمیرسد. جمعآوری این کمپها هم به نفع کمپهای مجاز است و هم خانوادهها با خیالی آسوده بیمارشان را به کمپها میسپارند.»
اتفاقات شوم در میان غیرمجازها
روزی یکبار شکنجه میشدیم؛ گفته مردی که برای آزادی از بند افیون مجبور بوده هر روز شکنجهها را تاب بیارود؛ «در بدو ورود سگها را به جانمان میانداختند تا زهرچشم بگیرند.» اگرچه ماجرای کمپ دیگری هم در خراسان رضوی در دهه 90 خبرساز شد. «سه روز در شکنجهگاه بودم، انواع شکنجههای جسمی و روحی و روانی شدید را تحمل کردم و حتی مورد سوءاستفادههای مالی قرار گرفتم»؛ روایت مردی که همه اینها را به چشم دیده و تاب آورده بود؛ «آن صحنهها آنقدر وحشتناک بود که حتی در تصور انسان نمیگنجد. بستن دست و پا با زنجیر و انداختن معتادان در آب سرد حوض فقط بخشی از این شکنجهها بود.»
این بخشی از ماجرای کمپهای ترک اعتیاد است که قارچگونه در گوشه و کنار شهر سبز شدهاند و هرازگاهی پروندهای به پروندههای جنایی اضافه میکنند تا زنگ خطر کمپهای غیرمجاز و تهدیدشان به صدا دربیاید.
قتل و در نهایت تشکیل پرونده جنایی؛ اتفاقی که به گفته یکی از کمپداران تهران بارها تکرار شده است. «محمد» کمپی در محدوده خاوران دارد: «در عین ناباوری، این اتفاق در مراکز ترک اعتیاد بسیار رخ میدهد، البته در کمپهای غیرمجاز.» به باور «محمد»، این مراکز مجوزی برای فعالیت در این عرصه ندارند، اما متاسفانه سالهاست به فعالیتشان ادامه میدهند و هرازگاهی اتفاقات شومی را رقم میزنند.
وسوسه هزینه پایین، دام کمپهاست برای شکار قربانیان
«محمد» دلایل مختلفی را در ادامه حیات این کمپها دخیل میداند: «برخی از خانوادهها دوست ندارند کسی متوجه شود یکی از اعضایشان اعتیاد دارد، برای همین به این کمپها رو میآورند.» اگرچه به گفته «محمد»، هزینهها هم در انتخاب این مراکز بیتاثیر نیست: «هزینه این کمپها و مراکز اغلب نسبت به کمپهای مجاز پایینتر است و همین مساله باعث شده برخی از شهروندان به این مراکز رو بیاورند.»
«محمد» معتقد است شناسایی و جمعآوری این کمپها کار سادهای است: «سازمان بهزیستی مجوز مراکز ترک اعتیاد را صادر میکند. مشخص کردن تعداد کمپهایی که در هر محدود فعالیت میکنند هم کار سختی به نظر نمیرسد. جمعآوری این کمپها هم به نفع کمپهای مجاز است، هم خانوادهها با خیالی آسوده بیمارشان را به کمپها میسپارند.»
کمپهای مجاز ملزم به داشتن پزشکاند و این به معنای جلوگیری از برخی اتفاقات احتمالی است: «کمپ مجوزدار دکتر دارد. اگر فوتی در کمپی باشد ابتدا پزشک کمپ باید نظرش را درباره علت مرگ بدهد، بعد از آن هم پزشکی قانونی کالبدشکافی میکند. ماجرا به همین راحتیها هم نیست.»
ما نداشتیم، اما بقیه کمپها چرا
در میانه اردیبهشت دو پرونده جنایی درخصوص مرگ دو جوان در کمپ ترک اعتیاد باز شد؛ «اگر مرگشان 24ساعت بعد از ورود به کمپ باشد به احتمال زیاد با متادون اُوردوز کردهاند.» «ابوالفضل» کمپش را چندسال پیش در شهر ری بنا کرده است: «برخی از معتادان قبل از ورود به کمپ، متادون بالا مصرف میکنند. متادون فرد را دچار خفگی میکند.»
«ابوالفضل» به گفته خودش هیچگاه تجربه اتفاقات مشابه را در کمپش نداشته است:«ایست قلبی، اُوردوز و… علت مرگ معتادها در کمپهاست، البته نه در کمپ ما، در بقیه کمپها.» کمپهای مجاز ملزم به داشتن پزشکاند و این به معنای جلوگیری از برخی اتفاقات احتمالی است: «کمپ مجوزدار دکتر دارد. اگر فوتی در کمپی باشد، ابتدا پزشک کمپ باید نظرش را درباره علت مرگ بدهد. بعد از آن هم پزشکی قانونی کالبدشکافی میکند. ماجرا به همین راحتیها هم نیست.» کالبدشکافی علت فوت را مشخص میکند: «حتی کمیسیون پزشکی مشخص میکند چند درصد کمپ، چند درصد پزشک کمپ و چند درصد خود معتاد در این زمینه مقصر بوده است.»
بازرسیها خیلی زیاد شده
بیمه سالانه یکی از پروتکلهای کمپهای مجاز است: «کمپ باید بیمه داشته باشد برای همه بیمارانی که آنجا بستری هستند.» به گفته «ابوالفضل»، بیمه کمپها سالانه است: «مثل بیمه ماشین است. سال گذشته 3 میلیون و 500هزار تومان بود.» «ابوالفضل» با تاکید بر این مساله که خدا را شکر کمپشان مشکلاتی از این دست نداشته، ادامه میدهد: «چند سال پیش یکی از بیماران زخم اثنی عشر گرفت که مشخص شد مقصر خود فرد است. در کمپهای دیگر پیش آمده که معتادان در دوره سمزدایی با بیماران دیگر درگیر شدهاند. هرچند زد و خورد در کمپ مجاز نیست و باید در این دوره، گفتاردرمانی داشته باشند.»
زد و خوردها و قتلها در کمپهای غیرمجاز اتفاق میافتد؛ «ابوالفضل» با تاکید بر این مساله ادامه میدهد: «بهزیستی ماهی دوبار برای بازرسی میآید. دوربینها را چک میکند. بازرسیها الان خیلی زیاد شده است. دوربینها 6ماهه هستند و باید در دوره بازرسی همه روزهای این 6ماه وجود داشته باشد. برای همین نمیتوان فیلمی را از دوربینها حذف کرد.»
تلاشهای بهزیستی بر ایجاد نظارت بیرونی است، به این معنی که افرادی در کل کشور انتخاب و برای بازدید فرستاده شوند. به همین منظور قرار است قراردادهایی با صنوفی بسته شود تا آنها به فراخور دیدگاه خودشان بازدیدهایی از این مراکز داشته باشند و گزارشهایی تهیه کنند
فقط یکهزار و 12 مرکز مجوز بهزیستی دارند
کمپها در سازمان بهزیستی به مراکز نگهداری میانمدت شهرهاند؛ «ما نمیگوییم کمپ.» به گفته معاون پیشگیری و درمان مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، پروتکل متداول میان کمپها و این مراکز با هم متفاوتاند. هرچند «فرهاد اقطار» از کمپهایی خبر میدهد که بدون مجوز در سطح شهرها و روستاها فعالیت میکنند: «اغلب این کمپها در بیرون از شهرها، روستاها و باغات قرار گرفتهاند و سازمان بهزیستی نیروی کافی برای شناسایی این مراکز ندارد.»
سازمان بهزیستی به حدود یکهزار و 12 مرکز مجوز داده است. به گفته معاون پیشگیری و درمان مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، گرفتن مجوز هم داستان و شرایط خاص خودش را دارد: «افراد خواهان مجوز باید دورههای خاصی را گذرانده باشند. سازمان بهزیستی خیلی سخت میگیرد تا اتفاقات ناگواری در این مراکز نیفتد.»
«اقطار» از 4مدل بازدید میگوید: «بازدید شهرستانها را داریم که ماهانه انجام میشود. در سطح استان هم هر 6ماه یکبار بازدید داریم. در بخش ستادی هم رندوم از کل مراکز، 10درصد بازدید میشوند.» تلاشهای بهزیستی بر ایجاد نظارت بیرونی است، به این معنی که افرادی در کل کشور انتخاب و برای بازدید فرستاده میشوند. به همین منظور قرار است قراردادهایی با صنوفی بسته شود تا آنها به فراخور دیدگاه خودشان بازدیدهایی از این مراکز داشته باشند و گزارشهایی تهیه کنند: «مراکز بهزیستی مکلفند سالانه ارزیابی از خودشان داشته باشند و گزارش کاری ارائه دهند تا سازمان بهزیستی به جمعبندیهایی برای تصمیمات جدید برسد.»
50درصد مراکز حداقل استانداردها را ندارند
«30درصد مراکز مجوزهای حداقلی بهزیستی را دارند، در حالی که 50درصد همان حداقل استانداردها را هم ندارند.» به گفته معاون پیشگیری و درمان مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، 30درصد کمپهایی که تازگی مجوز فعالیت گرفتهاند، استانداردهای حداقلی سازمان را دارند: «ارگانهای دیگر بر اساس نیاز به ما اعلام کردهاند که تعداد مجوزها را بیشتر کردیم چون نیاز بوده، اما اینها تا رسیدن به استانداردها فاصله دارند.»
«اقطار» با اشاره به اینکه نامهای سال گذشته نوشته مبنی بر اینکه این مراکز باید استانداردهای حداقلی را داشته باشند یا تبدیل به مراکز توانمندسازی شوند که در استانها شروع شده است: «این اتفاق تا یک ماه دیگر میافتد و اعلام خواهیم کرد.» «اقطار» ادامه میدهد: «اغلب اتفاقات در مراکزی میافتد که کمپ هستند، نظارتی بر آنها نیست و مجوز هم ندارند.» به گفته او، همه مراکز تحت پوشش بهزیستی تابلو و کد مختص خودشان را دارند: «شهروندان قبل از مراجعه به هر کمپی با شماره 09628 تماس بگیرند و از مجوز داشتن با نداشتن مرکز مطلع شوند. در صورت غیرمجاز بودن مرکز، با نیروی انتظامی تماس گرفته و آن مرکز پلمپ میشود.»
گاهی اوقات با دستور قوه قضائیه افرادی به جمعیت مراکز اضافه میشوند. به گفته «اقطار»، این افراد باری هستند بر دوش مراکز بهزیستی: «ظرفیت پذیرش مراکز بهزیستی مشخص است. به عنوان نمونه، اعلام میشود فلان مرکز ظرفیت پذیرش 50 نفر را دارد، در حالی که با دستور قضائی 50 نفر دیگر به آن اضافه میشود و این یعنی تحت فشار بودن این مراکز. البته در این مراکز نیروی انتظامی حاضر نیست و این مساله هم میتواند اسباب ایجاد مشکل شود. هرچند ما اجازه تعطیل کردن این مراکز را هم نداریم.» به گفته معاون پیشگیری و درمان مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، این افراد زیر سایه تبصره 2 ماده 16 به مراکز اضافه میشوند: «بیشتر مشکلات ما در این مراکز شکل میگیرد، چون افراد با اجبار دستور قضائی به این مراکز میآیند. این مشکل هم انشاءالله با تفاهمنامههایی که امسال قرار است بسته شوند، حل خواهد شد.»
«اغلب اتفاقات در مراکزی میافتد که کمپ هستند و نظارتی بر آنها نیست و مجوز هم ندارند.» به گفته معاون پیشگیری و درمان مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور همه مراکز تحتپوشش بهزیستی تابلو و کد مختص خودشان را دارند: «شهروندان قبل از مراجعه به هر کمپی با شماره 09628 تماس بگیرند و از مجوز داشتن با نداشتن مرکز مطلع شوند. در صورت غیرمجاز بودن مرکز با نیروی انتظامی تماس گرفته و آن مرکز پلمپ میشود.»
اتفاقاتی که سال 1401 در کمپها رقم خورد
11 اردیبهشت 1401
خبر: افشاگری پزشکی قانونی گرگان در پروندهای معمایی. پزشکی قانونی علت مرگ مددجوی ترک اعتیاد در گرگان را تراژدی قتل اعلام کرد.
دلیل مرگ: ایست قلبی و شوک ناشی از فشار به عناصر حیاتی گردن، البته پزشکی قانونی صدمات بدنی بر پیکر این مددجو را تایید کرده بود.
متهمان: 2 نفر از کارکنان کمپ
جرم: ضرب و جرح مددجوی کمپ
29 خرداد 1401
خبر: مرد معتاد برای ترک اعتیاد به کمپی در شرق تهران منتقل شد و به قتل رسید.
اعتراف: مقتول معتاد به مواد مخدر کوکائین بود و به همین دلیل برای ترک اعتیاد به کمپ منتقل شد. او از همان لحظهای که وارد کمپ شد، داد و فریاد میکرد و آرامش کمپ ترک اعتیاد را به هم ریخت. از طرفی، از ما میخواست به او مواد بدهیم و به حرفها و دستورات ما گوش نمیکرد. ما هم تصمیم گرفتیم او را تنبیه کوچکی کنیم و او را کتک زدیم. قصد قتل نداشتیم و فقط میخواستیم او ادب و ساکت شود. فکر نمیکردیم فوت کند.»
متهمان: 3نفر از مستخدمین کمپ
مقتول: مرد جوان معتادی که با سر و صورت کبود به بیمارستان منتقل شد.
26 تیر 1401
خبر: مرگ اسرارآمیز مرد معتاد در کمپ ترک اعتیاد غیرمجاز.
اعتراف: هدف تنبیه مرد معتاد بوده، اما منجر به مرگ او شده است.
متهمان: 3 مستخدم کمپ.
مقتول: مردی 36ساله که معتاد به کوکائین بود و برای ترک به کمپ اعتیاد منتقل شد که 24ساعت بعد با حال بد، بیهوش و زخمی به بیمارستان انتقال یافت، اما در نهایت جانش را از دست داد.
اول شهریور 1401
خبر: سه نفر از کارکنان کمپ ترک اعتیاد خصوصی در شیراز که معتادان را شکنجه میکردند، دستگیر شدند و این کمپ تعطیل شد. بهزیستی استان در گزارشی از وارد شدن صدمه بدنی به معتادان کمپ خصوصی در شهر صدرای شیراز خبر داد.
متهمان: 3نفر از کارمندان کمپ
آسیبدیدگان: دو نفر از معتادان که آسیب جدی به مچ دست و انگشتانشان وارد شده بود.
16 شهریور 1401
خبر: مرگ مشکوک مرد جوان 35ساله.
اعتراف: ناگهان سروصدای مرد جوان را از داخل اتاقش شنیدیم، اما بعد از چند ثانیه صدا قطع شد و وقتی بالای سرش رسیدیم، او را در حال تشنج دیدیم.
متهم: مسئول کمپ
مقتول: مرد جوانی توسط خانوادهاش به کمپ ترک اعتیاد سپرده شد، اما در همان محل با حال وخیم به بیمارستان الغدیر تهران منتقل شد و جان باخت.
30 آبان 1401
خبر: مرگ مشکوک مردی 25ساله در کرج.
اعتراف: در راه انتقال بابک به کمپ ترک اعتیاد با او درگیر شدیم و او را کشتیم. در میان راه دوستم اردشیر مدعی شد از بابک طلبکار است و از او خواست پولش را بدهد. به همین دلیل من و اردشیر با بابک درگیر شدیم و او را کتک زدیم. اما او در ماشینم جان سپرد.
متهمان: من و یکی از دوستانم بابک را که معتاد بود مقابل خانهاش سوار ماشین کردیم تا به کمپ ترک اعتیاد ببریم.
مقتول: مرد 25ساله معتادی که در مسیر انتقال به کمپ با دوستانش درگیر شد و در نهایت در همان مسیر فوت کرد.
23آذر 1401
خبر: برادر قهرمان پیشین کشتی فرنگی آسیا از تأیید مرگ مغزی منجر به فوت برادرش از سوی اداره کمیسیون پزشکی قانونی کشور بعد از 3 سال خبر داد.
اعتراف: با توجه به فیلم و مدارک و شواهد موجود، بستن دهان محسن با پارچه و انداختن چند پتو روی سرش و گذشت ساعتها در همین وضعیت با دهان بسته، منجر به عارضه مغزی و مرگ مغزی او شده است.
متهمان: کارکنان کمپ
مقتول: قهرمان پیشین کشتی فرنگی آسیا
5 دی 1401
خبر: ششمین متهم پرونده جنایت در کمپ وحشت در دادگاه از خود دفاع کرد و به تشریح قتل فجیع مرد معتاد پرداخت.
اعتراف: قتل پسر معتاد پس از شکنجه رقم خورد.
متهمان: کارکنان کمپ
مقتول: پسر جوانی که خانواده او را برای ترک به کمپ بردند؛ اگرچه به گفته خانواده مقتول، بهطرز وحشیانهای شکنجه و سپس کشته شده است.
18 بهمن 1401
خبر: رازگشایی از مرگ مشکوک پسر جوانی که برای ترک اعتیاد به کمپ رفته بود.
مقتول: پسر جوانی که برای ترک اعتیاد به کمپ منتقل شد، چند روز بعد با حالی وخیم به بیمارستان انتقال یافت و در نهایت فوت کرد.
ادعای خانواده مقتول: خانواده پسر جوان از مسئولان کمپ ترک اعتیاد شکایت کردند و مدعی بودند زمانی که پسرشان به کمپ رفته بود، مشکلی نداشت.