خبر خوش آزادی زندانیان در سراسر کشور به مناسبت عید غدیر دل همه را شاد کرد. در این میان، داوطلب هلال احمری در خراسان رضوینیز موجب رهایی 11 نفر از بند زندانشد. صحبت از امیر نادری است؛ مهندس جوانی که با وجود سن و سال کم، کاری کردهاست کارستان. البته خودش میگوید همه چیز لطف خدا بود و کرامت نگاه علی ابن موسی الرضا (ع). قصه زندگیاش را که برایمان روایت میکند معلوم میشود پدرش نقش موثری در زندگیاش داشته؛ پزشک و استاد دانشگاهی که دغدغهاشدرمان درد مردم است.
فاطمه عسگری نیا- شهروند آنلاین:کم سن و سال است، اما راه و رسمی که در زندگی در پیش گرفته همان راه و رسم پهلوانان ریشسفید قدیم است که گرهگشایی از کار مردم مرام و مسلکشان بود. امیر نادری هنوز وارد 40 سالگی نشده، اما از پدرش خوب یاد گرفته که دستگیری از نیازمندان عاقبتبهخیری در پی دارد:«پدرم متخصص بیماریهای عفونی و استاد دانشگاه است. حدود 41 سالی میشود که به عنوان پزشک مشغول خدمت به مردم است، اما تا به حال مطبداری نکرده و از مردم بابت طبابتش در بخش خصوصی پولی نگرفته؛ چراکه معتقد است همان رنج بیماری برایشان بس است و رنج دیگری نباید به مردم اضافه کرد.»
مهربانی و دستگیری از نیازمندان را وقتی آموخت که پدرش به جای فعالیت در مناطق خوش آبوهوای شهرشان، درمان مردم بیمار در مناطق محروم را انتخاب کرد:«آن دوران، خیلی کم سن و سال بودم، اما خوب بهیاد دارم که پدرم همیشه به سفرهای طولانی میرفت تا در مناطقی که پزشکان حاضر به رفتن نبودند درد مردم را علاج کند. او همیشه میگفت خیر و برکت زندگی در گرو دستگیری از نیازمندان است،آنهم دستگیری بدون منت.»
به خدا قول دادم
وقتی بزرگتر شد، او هم عهد و پیمانی با خدا بست:«وقتی کسب و کارم را در بخش خصوصی شروع کردم با خدا عهد بستم چنانچه در این کار موفقیتی حاصل شود، کمک به نیازمندان و فقرا را در اولویت کارم قرار دهم. خدا را شاکرم که این اتفاق افتاد و من با عمل به تعهدی که در درگاه الهی داشتم به آرامشی وصفنشدنی رسیدم.»
به همت این جوان نیکوکار مشهدی، که هنوز خودش طعم پدر شدن را نچشیده، 11 مرد زندانی از پشت میلهها خلاص و راهی خانه شدند تا حضورشان پایانی باشد بر چشمانتظاری فرزندان قد و نیمقدشان:«اولینبار است که در آزادی زندانیان نقش داشتم. حس و حال عجیبی دارد و دوست دارم بازهم این حال خوب تکرار شود.»
کمی به عقب برمیگردد؛ به روزی که تصمیم گرفت چند زندانی را آزاد کند:«بعد از اجرای موفق چند پروژه و کسب سود خوبی که عایدمان شد، نوبت آن بود که به قول و قرارم با خدا عمل کنم. دلم میخواست این پول در مسیری هزینه شود که گره اساسی از زندگی مردم باز کند. روزها موضوعات مختلف را بررسی کردم، اما به نتیجهای نرسیدم تا اینکه روزی در برنامهای تلویزیونی چند نفر از خیرین را دیدم که زمینهآزادی چند زندانی را فراهم کرده بودند. مستندی که از آزادی این زندانیها پخش شد و خوشحالی خانواده آنها مرا ترغیب کرد تا با کمک به رهایی زندانیان به قولم عمل کنم.»
از هلال احمر کمک گرفتم
همین تصمیم او باعث شد تا پایش به هلال احمر باز شود و نامش در لیست خیرین داوطلب جمعیت هلال احمر قرار بگیرد:«بعد از اینکه تصمیمم را گرفتم، باید از طریقی مشخصات زندانیان مورد نظر را پیدا میکردم. به همین دلیل از یکی از دوستانم،که در جمعیت هلال احمر شاغل است،کمک گرفتم. او وقتی از نیت من با خبر شد، از تعامل سازمان داوطلبان هلال احمر با سازمان زندانها و ستاد دیه گفت و پیشنهاد داد از طریق جمعیت هلال احمر این کار را انجام دهم.»
امیر کاملا به جمعیت هلال احمر اعتماد داشت؛ به همیندلیل پیشنهاد دوستش را چشمبسته قبول کرد:«هلال احمر برای من نماد بشردوستی و دستگیری از نیازمندان است. گرچه تا قبل از این، سابقه همکاری با این جمعیت را نداشتم، اما در حوادث و بحرانها دیده بودم که چگونه به یارینیازمندان میآید و جان انسانها را نجات میدهد. بنابراین پیشنهاد دوستم را پذیرفتم و او طییکی، دو روز لیستی 11 نفره از زندانیان بدهکار مالی برایم آورد.»
وقتیفهرست زندانیان جرایم غیر عمد به دست امیر میرسد، ارقام برخی بدهیها او را شوکه میکند:«باورم نمیشد پدری سالهای سال به خاطر 8 میلیون تومان بدهی، از خانه و زندگیاش دور باشد. از تصمیمی که گرفته بودم خوشحال شدم و همانجا با خودم و خدا قرار گذاشتم کمکها را معطوف این حوزه کنم تا هر بار دل خانوادههای بیشتری شاد شود.»
پرداخت 370 میلیون تومان بدهی زندانیان
با 370 میلیون تومانی که این نیکوکار مشهدی برای آزادی زندانیان پرداخت، 11 زندانی مرد در روز عید غدیر به خانه برگشتند:«بخش قابل توجهی از بدهیهایی که پرداخت شد 30 میلیون تومانی بود. کمترینش 8 میلیون تومان و بیشترینش 80 میلیون تومانی بود.»
امیر قبل از اینکه وارد وادی آزادی زندانیان شود به حمایت از چند موسسه خیریه و فرزندان ایتام تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) میپرداخت:«کارهای داوطلبانه و خیرخواهانه را دوست دارم، چون معتقدم هر کدام از ما انسانها در برابر افراد نیازمند و گرفتار جامعه مسئولیم. اگر ما برای آزادی زندانیان کمک نکنیم، خانوادههای زیادیبه دلیل زندانیبودن سرپرست خانواردر معرض آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند. ما برای پیشگیری از هر اتفاق بدی باید دست به دست هم دهیم و درمسیر آزادی زندانیانقدم برداریم.»
نادری حالاقرار است داوطلب پرو پا قرص هلال احمری باشد. کسی که میخواهدبا مشارکت در طرحهای اجتماعی و محرومیتزدایی هلال احمر یاریرسان مردم شود.