این مأمور ویژه موساد باید برخی هوشمندیهای ژنتیک را به ارث میبرده، از بدو کودکی تحت تربیت سرویس اطلاعاتی اسراییل قرار میگرفته، میلیونها دلار برای او خرج میشده تا بتواند دقیقا خواسته گردانندگان را به بهترین شکل ممکن عملی کند
یاسر نوروزی: «در فرودگاه دستگیر شد. وقتی کیسه را از سرش بیرون کشیدند، با خانمی حدودا بیستوچهار پنج ساله، سبزه، با چشمانی قهوهای و ظاهری مطمئن مواجه شدیم…» حَیفا با اسم مستعار حَفصه دستگیر شده و طبق گزارشها به زندان منتقل میشود؛ «او باید مثل همه زندانیان، در تجاوزات و آزارهای جنسی جمعی شرکت میکرد. او حتی باید واداشتن زندانیان به قرارگرفتن روی یکدیگر و تشکیل تپهای از پیکرهای برهنه و عریان به شکلی بسیار توهینآمیز را تجربه میکرد…» حتی توسط رئیس زندان مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرد: «قلاده سگها را به گردنش بستم و او را کشاندم روی زمین و بردم به اتاق روبهرویی. برهنه شدم و برهنهاش کردم و شروع کردم به آزار و اذیتش!» (ص 27، 28 و 31)
از اینجا ماجرای یکی از خبرهترین نیروهای امنیتی موساد آغاز میشود؛ زنی که از دوره کودکی تحت آموزشهای ویژه «مِتساوا» بوده. بخش عملیات ویژه (مِتساوا)، مربوط به ترور کسانی است که دشمنان اسراییل تلقی میشوند. در این بخش، ایده اقداماتی شبهنظامی کلید میخورد و به اجرا درمیآید؛ اقداماتی نظیر ترور یا ربودن افراد ویژه. عملیات این دختر یعنی حیفا اما ترکیبی از تمام اینهاست. به شکلی کاملا وحشیانه وارد زندان و حتی شکنجه میشود تا هیچکس درباره او شک نکند؛ چون او دقیقا برای راهانداختن قائلهای آموزش دیده که سالها برای آن طراحی شده. میلیونها دلار برای حیفا خرج شده. حتی درباره شکلگیری نطفه او تحقیقات مفصلی صورت گرفته. اسپرم یکی از زبدهترین مأموران موساد در رحم مأمور خبره دیگری در عراق کاشته شده برای تولد حیفا. این مأمور ویژه موساد باید برخی هوشمندیهای ژنتیک را به ارث میبرده، از بدو کودکی تحت تربیت سرویس اطلاعاتی اسراییل قرار میگرفته، میلیونها دلار برای او خرج میشده تا بتواند دقیقا خواسته گردانندگان را به بهترین شکل ممکن عملی کند. حیفا طبیعتا موجودی است که عاطفه به شکلی غریب در او کشته شده، چراکه از آغاز اصلا پدر و مادرش را ندیده و در همان ابتدا برای قتل و ترفند و فریب و عملیاتهای ویژه تربیت شده: «ببین حیفا… ما حتی برای مرگ و بعد از مرگت هم برنامه داریم.» (ص 28)
پورجهرمی در کتاب «حَیفا» ماجرای این جاسوس زن اسراییلی را در زندانهای ابوغریب دنبال میکند و پرده از جریانی برمیدارد که شاید شروع شکلگیری داعش باشد: «این داستان، با پژوهشی یکساله به وقایع متعدد حقیقی و تاریخی مستند شده… دلیل منتشرنکردن تمام تحقیقات بهعملآمده در این مستند، پیشگیری از اشاره به مسائل ظریف امنیتی منطقه و خط مقاومت و… است که بنا به مشورت کارشناسان و مشاوران محترم، تصمیم گرفتم از انتشار تمام آن مطالب صرفنظر کرده و به همین مختصر اکتفا کنم.» (از مقدمه کتاب) با این حال همین «مختصر»ی که محمدرضا پورجهرمی به آن اشاره میکند، جزئیاتی دارد که نحوه عملکرد بعضی سرویسهای اطلاعاتی از جمله «موساد» را میتوان در آن پیگیری کرد. حیفا در زندان با کسانی که بعدها جزو سرکردگان داعش میشوند، آشنا میشود و چنان با تعالیم اسلامی آشناست که آنا را تحتتأثیر قرار میدهد؛ نماز میخواند، شبانهروز در ذکر و عبادت است و حتی تفسیر قرآن میگوید! برای همین هم هست که در قلب داعش نفوذ میکند، هرچند… قرار نیست کل ماجرا را شرح بدهیم و مابقی عملیات «حیفا» را فاش کنیم. این گزارش صرفا نوشته شده به مناسبت انتشار تازهترین کتابهای محمدرضا حداد پورجهرمی به نامهای «کف خیابون (2)»، «اردیبهشت»، «مثبت کرونا» و «سفرنامه کربلا» که بیستم آذر پیشفروش آنها آغاز میشود؛ کتابهایی که مثل آثار دیگر این نویسنده رمانهای اطلاعاتی- امنیتی، به چاپهای پی درپی خواهند رسید.
محمدرضا حداد پورجهرمی نویسنده کانال تلگرامی «دلنوشتههای یک طلبه» است؛ کانالی با قریب به 43هزار فالوور که پستهایش را دنبال میکنند و داستانها و بخشهایی از مستنداتش را میخوانند. پورجهرمی بعدها ماجرای این دختر جاسوس اسراییلی، «حیفا» را ادامه داد و در کتاب «نه» به خواهر دیگر همین جاسوس یعنی «میتار» پرداخت؛ کتابی که باز هم استقبال مخاطبان به همراه داشت. درباره آثار او البته انتقادهای تند و تیزی هم نوشته شده اما واقعیت آن است که مهم نیست اهل چه نوع تفکر یا باوری هستید؛ مهم این است که میتوانید برخی نظرات نویسنده را کنار بزنید و از دل آنها، پلاتها، مستندات و داستانهایی را دنبال کنید که نظیر آن در ایران کمتر نوشته شده. حتی میتوانید بخشهایی از کتاب را باور نکنید اما در هرحال نمیتوان از کنار آثار این نویسنده روحانی گذشت؛ آثاری که با تبلیغ نهچندان زیاد، حالا مخاطبان بسیار زیادی پیدا کرده. برخی جریانهای تبلیغ کتاب ممکن است او را نادیده بگیرند اما منتقدان به دور از هیاهوی سیاسی و خط و ربطهای فکری، باید بنشینند و علت استقبال خوانندگان از آثارش را تحلیل کنند؛ دلایلی که بهشدت جای بررسی دارند.