مسئول غسالخانه آبدانان منجی شد. منجی نوزاد ۵۰ روزهای که ُمهر فوت روی شناسنامهاش ثبت شده بود. ضربانهای ضعیف نبض نوزاد، تکانهای سینه آدین پسر بچه ایلامی حکایت از یک معجزه داشت. شامگاه پنجشنبه فیلمی از زنده شدن یک نوزاد در غسالخانه همه را شوکه کرد. نوزاد پسری که گفته میشد به دلیل نارسایی مادرزادی جان باخته است.
شهروند آنلاین: اعجاز در غسالخانه آبدانان خبرساز شد و جوانی که مقدمات احیا و نجات را در جمعیت هلال احمر آموزش دیده بود جان نوزاد 50 روزه را نجات داد.
معجزه هنگام غسل
مرتضی بیگی ۳۱ ساله مسئول غسالخانه شهر آبدانان منجی این پسر ۵۰ روزه است. مردی که از ۵سال گذشته در این غسالخانه مشغول به کار بوده و تا به امروز با چنین صحنهای مواجه نشده است. مرتضی از جزئیات زنده شدن این نوزاد به «شهروند» میگوید. «از وقتی کرونا آمده بهطور مداوم سر کار نمیرویم. خانوادههای متوفی به شهرداری اطلاع میدهند و شهرداری ما را در جریان قرار میدهد. ساعت ۷ غروب بود که با من تماس گرفتند. پیکر نوزادی را جهت غسل و انجام مسائل شرعی تدفین به غسالخانه آبدانان آوردند و تحویل دادند. کودک داخل پتو پیچانده شده بود. لباس به تن داشت. لباسهایش را بیرون آوردم اما احساس کردم سینهاش تکان میخورد. نبض داشت اما ضعیف. شروع به احیا کردم.
آموزش احیا در هلال احمر
مرتضی پیش از اینکه در غسالخانه مشغول به کار شود گچکار بود. میگوید: «چاق شده بودم که نتوانستم دیگر کارم را ادامه بدهم.» در این میان او اقدامات احیا و نجات را در جمعیت هلال احمر آموزش میبیند و ۵سال پیش به غسالخانه میرود.او در ادامه با اشاره به گذراندن دورههای امداد و کمکهای اولیه در جمعیت هلالاحمر شهرستان آبدانان و علاقه و پیگیری برای آموزش های امدادی می افزاید: «با این آموزش ها تا کنون سه بار، جان افرادی که در معرض خطر مرگ بر اثر حوادث مختلف بودهاند، نجات داده ام.»
صحنههای مرموز
پس از احیا و ماساژ قلبی نفس آدین برگشت، چشمهایش باز و بسته شد. شوری در غسالخانه بهپا شد. دایی، عموها و پدر نوزاد سر از پا نمیشناختند. این صحنهها از سوی اقوام نوزاد هم به ثبت رسید. با گذشت ساعتی فیلم زنده شدن نوزاد همه فضای مجازی را پر کرد. مرتضی بیگی که دو دختر ۵ و ۴ساله دارد در ادامه میگوید: «در این سالها تصویر مرموز از جابهجایی اشیا و حرکت غیرمعمول وسایل را دیده بودم اما همچین صحنهای را هرگز به چشم ندیدم . این نخستین باری بود که معجزه خدا را لمس کردم.»
۵۰ روز پیش
آدین ۲۴ مهرماه در بیمارستان رسول اکرم(ص) آبدانان به دنیا آمد اما با افت اکسیژن خون همراه بود.
هایپوکسی نوزاد در بیمارستانی بدون تجهیزات کافی مشکلساز بود. چارهای نبود نوزاد باید به بیمارستان طالقانی ایلام منتقل میشد. ۱۶روز در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بستری بود. پس از این مدت کودک بنا به نظر پزشک ترخیص شد اما باید دورههای گفتار درمانی و کار درمانی را میگذراند.
تشنج نوزاد
«آدین به خانه آمد. دورههای گفتار درمانی و کار درمانی بهطور مرتب انجام میشد. اما نهم آذرماه پسرم تشنج کرد و در بخش اطفال بیمارستان بستری شد.» اینها را مادر نوزاد ۵۰روزهای میگوید که خبر زنده شدن کودکش در سر تیتر خبرهاست.
زن ۳۱ ساله که آدین دومین تجربه مادریاش است و یک پسر بچه ۶ساله به نام آروین دارد، در ادامه به «شهروند» گفت: «اما باز به دلیل نبود امکانات تخصصی در بیمارستان رسول اکرم(ص) نوزادم را به بیمارستان امام خمینی(ره) استان ایلام منتقل کردیم.
اما آدین به جای بستری در بخش مراقبتهای ویژه در بخش عمومی اطفال این بیمارستان بستری شد. آدین به کما رفت و تنها دلخوش یک دستگاه تنفسی بودیم که بالا سر نوزادم قرار داشت که آن را هم شامگاه پنجشنبه یکی از پرستاران قطع کرد و گفت یک دستگاه اکسیژن بر سینه نوزاد گذاشته میشود.
چند دقیقه بعد آدین از هوش رفت؛ پرستاران را خبر کردم، اما هیچ دستگاهی نبود پریشان و سراسیمه از این اتاق به آن اتاق میرفتم تا یک دستگاه پیدا کنم. نهایت اکسیژنرسانی شد اما زمان از دست رفته بود.»
انتظار مرگ نوزاد
پزشک هم ناامیدشان کرد و گفت: «از بهبودی خبری نیست و فقط منتظر مرگ آدین هستیم.»
باید پیکر بیجان نوزاد را تحویل میگرفتند. دستور تسویه و اقدامات ترخیص داده و ۵میلیون تومان هزینه بیمارستان هم واریز شد. گواهی فوت صادر و جسد به سردخانه منتقل شد.
نشانههای حیات در مسیر
در مسیر انتقال متوجه شدم که نوزادم سرفه میکند اما احساس کردم توهمی بیش نیست. من در غسالخانه حضور نداشتم اما پس از برگشت نفس و ضربان قلب آدین، همسرم با من تماس گرفت. خوشحالیم از معجزه این زندگی ولی مسئولان بیمارستان و پزشکان قصور کردند.
در حال حاضر آدین را به بیمارستان طالقانی اهواز منتقل کردند. نوزادم وضع و شرایط خوبی ندارد. معالجات در حال انجام است امیدوارم خبرهای خوشتری در راه باشد.