تاریخ فراموششده
گزارش «شهروندآنلاین» از آرامگاه شهدای ١٦ آذر در امامزاده عبدالله به بهانه روز دانشجو
روز ۱۶ آذر به نام روز دانشجو در تقویم نامگذاری شده است. در واقع این روز به یاد سه دانشجویی است که در اعتراض به دیدار رسمی نیکسون، معاون رئیسجمهوری آمریکا با شاه پهلوی آن هم چندی پس از کودتای ننگین آمریکایی ۲۸ مرداد توسط رژیم ستمشاهی به شهادت رسیدند. «شهروندآنلاین» به همین مناسبت به بازخوانی گزارشی از آرامگاه شهدای ١٦ آذر در امامزاده عبدالله پرداخته است.
پیرمرد زُل زد به روبهرویش و با صدای گرفته و بلند گفت: «دنبال چی اومدی؟ حالا ۶۶ سال از اون سال گذشته، الان حوالی آذر هم اینجا سوت و کوره. چه برسه به طول سال.» حرف پیرمرد را سرفه مکررش قطع کرد، پیرمرد اینبار با مکث کوتاه آهستهتر گفت: «اون اوایل، جوونا شبِ ۱۶ آذر که میشد، شمع دست میگرفتن و از در و دیوار امامزاده عبدالله(ع) بالا میرفتن. آخه ساواک قدغن کرده بود رفتوآمد رو. ولی الان؛ بگذریم جوون. از همینجا صد متر جلوتر برو، اولین کوچه، دست چپ، تابلو داره، اسم خورده، کوچه امامزاده عبدالله(ع).»
سردر کوچه، روی یک تابلو نارنجیرنگ با قلم درشت نوشته شده: کوچه امامزاده عبدالله(ع). وارد کوچه که میشوی، چشمها خیره میشود به گنبد فیروزهای بقعه امامزاده عبدالله(ع)؛ گنبدی که درست در مرکز گورستان تاریخی قرار گرفته. در سمت راست کوچه یک گلفروشی و در سمت چپ یک سنگتراشی قرار دارد. هر دو دکان عمری صد ساله دارند. حاج عبدالله، سنگتراش هفتادوهشت سالهای است که از سیزدهسالگی در این کوچه سنگ تراشیده است.
او دل پری دارد، حرفهایش را با شکوه شروع میکند: «ببین جوان این گورستان دیگر آن گورستان قدیمی امامزاده عبدالله(ع) نیست. این خیابان پر بود از گُل شمشاد. برداشتند گورستان را به قولی آپدیت کردند. اینروزها آدمها باید ساعتها به دنبال نشانی از مزار عزیزانشان در گورستان بگردند که شاید آن را بیابند.» صدا در گلوی پیرمرد میپیچد: «چند سال پیش حیاط اصلی امامزاده عبدالله(ع) با بولدوزر صاف شد، حوض وسط امامزاده را جمع کردند، بعضی از قبرهای قدیمی را شکستند و حیاط را سنگ کردند. حالا سنگقبرهای قدیمی کنده شده و سنگهایی یکدست را جایشان گذاشتهاند.»
دریغ از یک تابلو و یک نشان
حاجعبدالله از اهالی محله هاشمآباد شهرری است، یک شاهعبدالعظیمی قدیمی. او از سالهای دور میگوید از روزهایی که به قول خودش همه چیز اصالت داشتند: «دکان ما آن روبهرو بود. همان روبهرو سنگمزار دکتر سحابی را آماده کردیم. آن زمان سنگها هم اصالت داشت، بعضی از سنگها وزنشان یک تن بود. چرخدستی میآوردیم و سنگ را روی آن سوار میکردیم و چرخ را میکشیدیم.»
سنگتراش حرفهایش را با گرفتگی صدا ادامه میدهد: «بعضی از مردم با درشکه برای زیارت میآمدند. البته روزهای منتهی به ١٦ آذر اینجا پر از مأمور بود. اجاز نمیدادند آدمها به حیاط پشتی امامزاده بروند. در آن زمان به قدری محيط خفقان بود كه اجازه برگزاری مراسم را نمیدادند.» حاج عبدالله گلایه دارد. حرف گورستان که پیش میآید، اخم میکند و با ابروهای گرهخورده میگوید: «حالا میروی داخل میبینی، اصغر تفکری بازیگر قدیم، شهیدی، سحابی همه اینجا دفن شدهاند؛ اما دریغ از یک تابلو و یک نشان. بعضی از مقبرهها دزدیده شده، بعضی تخریب شده، داخل برخی از آرامگاههای خانوادگی پر شده از زباله، ته سیگار و سُرنگ. حالا بروی داخل خودت میبینی.»
در جستوجوی سه قطره خون
گورستان امامزاده عبدالله(ع) ۱۴ هکتار وسعت دارد و از چند حیاط تشکیل شده است. آرامگاههای خانوادگی با معماری قاجاریه، پهلوی اول و دوم شکل گرفته است. نبود تابلو و نشان، یافتن مزار چهرههای سرشناس را سخت کرده است. مزار سه دانشجوی شهید در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در شمالغربی آرامگاه قرار دارد. از لابهلای سنگهایی که بر اثر مرور زمان مستهلک شدهاند، باید گذشت تا وارد حیاط پشتی امامزاده شد، برخی از ورودیها بسته شده است. نداشتن تابلو یا نقشه آرامگاه یکی از مشکلات امامزاده عبدالله(ع) است. وضع آرامگاههای خانوادگی هم مناسب نیست.
اگر از بخش غربی وارد قطعهای دیگر در گورستان شوید، با نگاهی به سنگهای سوخته و شکسته، سه سنگ گور تقریبا نو و براق «محمد بزرگنیا»، «احمد قندچی» و «مهدی شریعترضوی» در میان این همه سنگ از بین رفته، کار سختی نیست. تصویر رنگورو رفته هر سه آنها در کنار هم قرار دارد و بیاختیار آدم را به آذر ۳۲ میبرد. داخل برخی مقبرهها تخریب شده و شیشههایش شکسته است. هر حیاط یک نگهبان دارد، یکی از نگهبانان قدیمی امامزاده که دوست نداشت نامش فاش شود، میگوید: «من این شغل را از پدرم به ارث بردهام. از اوایل دهه ٥٠ سرایدار این آرامگاهها شدم؛ اینجا پر شده از معتادان. برای ساماندهیشان مسئولان اینجا به همه جا نامه نوشتند، اما به نتیجه نرسیدند.» نگهبان معتقد است: «بعد از تخریب اینجا، قبرها بهحدی گود شدهاند که میتوانید یک جنازه جدید در آنها خاک کنید.»
چهرهها خفته در خاک امامزاده
قبرستان امامزاده «عبدالله» نامش با تاریخ و فرهنگِ طهرانِ قدیم گره خورده، آنقدر که نشان هر کس را بگیری به این قبرستان در شهرری ختم میشود. مجموعه گورستان امامزاده عبدالله(ع) چهاردهم اردیبهشت ۷۸ در فهرست آثار ملی كشور ثبت شده است. گورستان این امامزاده ۱۴ هکتار است و به سبک دوران صفویه و قاجار ساخته شده است. هنوز گورستانهای معتبر و قدیمی بسیاری در داخل شهرهای بزرگ باقی ماندهاند. گورستانهایی که شناسنامه شهر هستند و خاطراتی جدانشدنی با شهر دارند.
اینجا نامهای مردگان در هم آمیخته است. تا چند سال پیش میشد بر قبرهای این گورستان نامهایی را دید که این روزها اثری از آنها نیست. نامهایی که هر کدام صفحهای از تاریخ معاصر ایران را میتوانند خوانش کنند. نامهایی همچون «تقی ارانی»، «احمد اخگر»، «حسین امیرفضلی»، «مهدی برکشلی»، «ادیب پیشاوری»، «عبدالحسین تیمورتاش»، «شیخ خزعل»، «علی دشتی»، «صادق سرمد»، «اسکندر میرزا اولین رئیسجمهوری پاکستان»، «علیاکبر شهنازی»، «عمادالکتاب» «پوران شریعترضوی»، «عباس مسعودی»، «توران میرهادی» «دوستعلی معیری»، «حسین قوللرآغاسی» و «محسن مقدم مهدی طباطبایی». اما این روزها جستوجوی نامها در زمین ١٤ هکتاری امامزاده عبدالله(ع) ممکن نیست.
در جستوجوی قبری که پیدا نمیکنیم
برای جستوجو باید سراغ مسئول امامزاده عبدالله(ع) رفت. در اتاق دست چپ دفتر امامزاده عبدالله(ع) چند نفر در حال بررسی نقشهها هستند و ادامه روند عملیات عمرانی را مرور میکنند.
سعید کریمی، تولیت آستان مقدس امامزاده عبدالله(ع) در اینروزهاست. او ١٠ روز است که متولی این حرم شده است. کریمی توضیح میدهد که اینجا تابلو داشته و به مرور زمان از بین رفته است: «من این مسأله را پیگیری خواهم کرد، چهرههای دفنشده در این امامزاده مشاهیر کشور هستند و باید گرامی داشته شوند.»
او ادامه میدهد: «هر ساله در حوالی آذرماه سالگرد شهدای سه قطره خون در این آرامگاه برگزار میشود و امسال هم هماهنگیهایی با فرمانداری و وزارت علوم داشتهایم.» کریمی ادامه میدهد: «در مورد آرامگاه خانوادگی ما محتاط هستیم، مبادا تغییر مقبرهها باعث دلخوری بازماندگان قبور شود. اما باید رسیدگی کرد و ما این را هم حتما دنبال خواهیم کرد.» قدم میزنم در بین تکهسنگها و خیره میشوم به آنها که حالا بخش از یاد رفته این تاریخ چندصد سالهاند. اینجا بخشی از تاریخ فراموششده ما است که این روزها انگار هیچکس قصد حرفزدن در مورد آن را ندارد. در حوالی ۱۶ آذر در امامزاده عبدالله(ع) همه قبرها ساکتاند؛ ساکت و بینشان.