اندوه بزرگی است چه باشی، چه نباشی، آقای خطیر!
علی خطیر دقیقا کجای فوتبال ماست؟ چه سابقهای دارد؟ موفقیتش چه بوده؟ آخرین دستاوردش چیست؟ پایش چگونه به سطح اول فوتبال ما باز شد؟ الان که استعفا داده/شده چه نسبتی با استقلال و شرایط دارد؟ و هزاران سوال بیپاسخ دیگر که باید در ذهن مرور کنیم و البته به جواب روشنی هم نرسیم.
آقای استعفاشده -و به قول خودش سکوتکرده- دقیقا بعد از شکست تلخ دربی یادش میافتد سکوت جایز نیست، هواداران نیاز به سخنان گرانبهای ایشان دارند و حس تکلیف میکند که در گفتوگو با تسنیم به «کاپیتان استقلال» (و نه هر کس دیگری مثل سیدحسین حسینی) حمله کند و دقیقا فعالیتهای اجتماعی او را به بهانههای نامشخص و اثباتنشده اقتصادی زیر سوال ببرد. هرکسی حداقل درکی از شرایط اجتماعی داشته باشد، میداند که اصل ماجرا چیست، این حرفها نه از سر دلسوزی که تسویهحساب است و چرا خطیر ناگهان به حرف آمده است.
اما مسأله اصلی جای دیگری است؛ ما محاصره شدیم دوستان! توسط مدیران نالایقی که در همهجا پیدایشان میشود، مدتی بر صدر مینشینند، هر چه میخواهند انجام میدهند (فرقی ندارد باشگاه ورزشی باشد یا مثلا سازمان خصوصیسازی) و بعد بدون آنکه برای عملکردشان برابر دادگاه ملت پاسخی بدهند، کنار میروند. تا اینجایش دردآور نیست.
ما محاصره شدیم دوستان! توسط مدیران نالایقی که در همهجا پیدایشان میشود، این جنس آدمها بودنشان در پست مدیریت آفت دارد، تصمیمهایشان آفت دارد و کنار نشستنشان هم پر از آفت است!
عادت کردهایم! درد آنجاست که همین مدیران بعد از کناررفتن هم حرف و نظر را رها نمیکنند. احساس کارشناسی تا اعماق وجودشان ریشه میدواند و راه گریزی هم برای رسانهها نیست؛ نمونهاش را کمی سر بچرخانید در همهجا میبینید. این جنس آدمها بودنشان در پست مدیریت آفت دارد، تصمیمهایشان آفت دارد و کنار نشستنشان هم پر از آفت است!
علی خطیر باید برای هزینههایی که از جیب بیتالمال کرده، مربیانی که آورده، به مشکل خورده، اخراج کرده، بازیکنانی که بدون نظر سرمربی آورده، ضررهایی که به بیتالمال زده و شاید چند سال بعد نتیجهاش معلوم شود و… پاسخ دهد ولی حالا درباره بودجه بیتالمال و مبلغ قرارداد وریا فریاد میکند. ورزشیها از ماجرای تحمیل او به کیروش و واکنش تند کیروش هم خبر دارند و کینهای که از قاطعیت مربی سابق به دل گرفت، از کجا معلوم این حرفها هم ادامه چنین روندی نباشد؟ راستی آقای خطیر سرنوشت بازی سوپرجام و آن همه وعدهای که کردید و هزینهای که برای استقلال تراشیدید، چه شد؟ کسی یادش هست؟ بگذارید طول مدیریتتان یک دستاورد و فقط یک دستاورد داشته باشد، بعد برای استقلال دلسوزیهای خالهخرسه کنید و فریاد برآورید.