شهرام شهیدی
یک.
خب اگر فکر کردید ما فرار را بر قرار ترجیح دادیم سخت در اشتباه هستید. اگر فکر میکنید ما جا خالی دادیم و برای داشتن آرامش بیخیال حضور در فضای رسانهای شدیم باز هم اشتباه کردهاید. ما فقط برای تجدید قوا در پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ نیاز به چند صباحی مرخصی استعلاجی داشتیم.
حالا هم برگشتهایم؛ یعنی ترامپ رفت و ما ماندیم. شهرونگ همین طور است. این درست که به قول زنده یاد اخوان ثالث «هوا بس ناجوانمردانه سرد است» اما ما وقتی در کنار شما مخاطبان خوب شهرونگ هستیم، گرما میگیگیریم! به قول معروف زمستانها میروند و روسیاهی به زغال میماند اما هر چه که رفتنی باشد، تا ما، شما را داریم شهرونگ ماندنی است.
دو.
تا تصمیم گرفتیم دوباره در صحنه باشیم یک قصور داوری رخ داد. به صفحه مجازی ما حمله نکنید. گفتم قصور داوری نه قصور پزشکی.
موضوع چیست؟ غیر از لیگ فوتبال که از 18 تیم حاضر در آن، 21 تیم به داوریها اعتراض دارند در امر سیاست هم شاهد قصور داوری هستیم؛ چون در همین روزهای اخیر، مجلس دو کارت زرد به وزیر خارجه ایران نشان داد اما وزیر خارجه اخراج نشد. مگر دو کارت زرد در یک بازی اخراج ندارد؟ در این مدت که ما نبودهایم قوانین داوری تغییر کرده یا که چی؟
سه.
عاشق برخی واژهها در زبان فارسی هستم. واژههایی که در بیان واژههایی زیبا، فصیح و پرعمق اما در عمل بیاستفاده هستند. یکی از این واژهها وجاهت قانونی است؛ مثلا رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفته «دریافت پول از مردم تحت عنوان «خدمات دارویی» به وسیله داروخانهها وجاهت قانونی ندارد».
اما خب این وجاهت قانونی با اینکه واژهای شیک و مجلسی و دهان پرکن است اما خودش به اندازهای که باید و شاید وجاهت ندارد.
برای همین داروخانهها هزینه خدمات دارویی را میگیرند و به ریش وجاهت قانونی هم میخندند.
چهار.
امروز روز مهدی اخوان ثالث است. هر طرف که سر بر میگردانیم سطری از او خودش را به ما تحمیل میکند. این بار چه اتفاقی باعث شد ما یاد اخوان ثالث بیفتیم؟
سیلی نماینده مجلس به صورت سربازی که مانع عبور وی از خط ویژه اتوبوس شد. بله آن ضربه در واقع «سیلی سرد زمستان» بود.
حالا شما فکر میکنید این جریان سیلی و سرباز و نماینده مجلس چه پایانی خواهد داشت؟
یک. پایانی شبیه آثار حاتمیکیا. سرباز ضمن عذرخواهی از نماینده مجلس اعتراف میکند که در شرایط روحی مناسب نبوده است.
دو. پایانی شبیه اخبار بیستوسی؛ یعنی سرباز اعتراف میکند از سوی دشمنان اجیر شده بود تا سیلی محکمی از یکی از الگوهای رفتاری جامعه بخورد و با این اقدام ننگین خود آب در آسیاب دشمنان بریزد.
سه. پایانی شبیه سریال آیینه عبرت. در این پایانبندی نماینده مجلس مدعی میشود نه تنها سیلی نزده که سیلی خورده و این کار رسانههای وابسته است که جریان سازی میکنند.
چهار. پایانی شبیه آثار تارانتینو؛ یعنی فلان مقام کشور خواستار فیلترشدن اینستاگرام میشود تا دیگر تصویر سیلیخوردن هیچ سربازی در فضای مجازی دست به دست نشود.
پنج. پایان باز شبیه آثار اصغر فرهادی. در این حالت این پرونده این قدر نیاز به بررسی دارد که مردم یادشان برود کی زد و کی خورد و چی شد؟