امدادگران جمعیت هلالاحمر کرمانشاه توانستند در یک عملیات 9 ساعته و 3 ساعت پرواز بالگرد بر فرار دیواره عظیم بیستون جان یک مصدوم را که از این دیواره سقوط کرده بود نجات دهند. دیواره بیستون، دومین دیواره بزرگ دنیاست که همواره علاقهمندان به رشته سنگنوردی را برای صعود، به سمتوسوی خود جذب میکند. روایت این عملیات نجات را از زبان امدادگران حاضر در این امداد آوردهایم.
دیواره بیستون، تاریخ عجیبی دارد. دامنهاش را فرهاد به عشق رسیدن به شیرین کند و بلندایش این روزها آرزوی صخرهنوردان جهان برای صعود است. هرچند این دیواره در مسیر کام اژدهایش که چیزی کم از برمودای پر رمز و راز ندارد، جان صخرهنوردان زیادی را حتی از میان صخرهنوردان اروپایی و آمریکایی مسافر ایران گرفته است. اتفاقی که ممکن بود برای محمد آزادانیپور، از مربیان برتر صخرهنوردی و اعضای داوطلب جمعیت هلالاحمر کرمانشاه هم بیفتد.
روز جمعه وقتی محمد به همراه تیمی از دوستانش از کرمانشاه و کردستان راهی این منطقه میشد به ذهنش هم خطور نمیکرد ممکن است گرفتار چنین حادثهای شود.
روز 20 فروردین ساعت 10 صبح بود که خبر سقوط یک سنگنورد از دیواره بیستون به اطلاع جمعیت هلالاحمر رسید.
نام دیواره که آمد همه پی به سختی مأموریت بردند؛ از تیم واکنش سریع جمعیت استان گرفته تا تیم امداد کوهستان بیستون و خلبانهای بالگرد تیم امداد هوایی. ترس از موقعیت دیواره از یک سو و وزش شدید باد از سوی دیگر باعث شده بود تا کار برای امدادگران سخت و سختتر شود.
«پوریا پشتهکشی» ازجمله امدادگران جوان حاضر در این مأموریت بود. کسی که در طول سالیان سال بالا و پایین رفتن از دیواره بیستون و کشف تمامی راههای استاندارد رسیدن به ارتفاعات دیواره آن را مثل کف دست میشناخت: «بالا رفتن از دیواره سختوطاقتفرسا بود. امکان پیاده کردن امدادگران در نقطه حادثه توسط بالگرد هم نبود. مجبور شدیم تا دامنه دیواره بیاییم و مسیر را با سنگنوردی برای رسیدن به مصدوم ادامه دهیم.»
باد کار امداد را سخت کرد
راه سختوطاقتفرسا را با وجود همراه داشتن وسایل و امکانات امدادی با سنگنوردی طی میکنند تا به نقطه سقوط میرسند: «مصدوم بهشدت آسیب دیده بود. از شکستگی مچ دست گرفته تا لگن، فک و چانه. همه نگران خونریزیهای داخلی و به کما رفتن مصدوم بودیم برای همین سعی کردیم در کمترین زمان ممکن امدادرسانی کنیم.»
مصدوم را بسکت کرده و آماده انتقال با بالگرد شدند. حالا وزش شدید باد اجازه کار را به امدادگران و خلبانان تیم امداد هوایی نمیدهد: «باد بهشدت میوزید و تلاش خلبان برای انداختن وینچ یا همان طناب انتقال مصدوم و امدادگران به داخل بالگرد به نتیجه نمیرسید. وزش باد کمکم به طوفان تبدیل شده و پرواز 3 ساعته بالگرد بر فراز دیواره ناتمام ماند. ما مانده بودیم و مصدومی که در بدترین نقطه دیواره نگه داشته بودیم. چشممان به آسمان مانده بود و خبری از بالگرد نبود. با همکاران تصمیم گرفتیم خودمان نسبت به انتقال زمینی مصدوم اقدام کنیم در همین گیرودار بودیم که صدای بالگرد شنیده شد. وزش باد کمی آرامتر شده بود و اینبار خلبان موفق شده با انداختن وینچ مصدوم و امدادگران را به بالگرد منتقل کند.»
تلاش برادر برای نجات جان برادر
در کنار پوریا، پویا آزادانی، قدم به قدم همراه او بود با دلی خونتر و قلبی که صدای تپشهایش را میشنید چراکه قرار بود در این عملیات برادر خود را نجات دهد: «برادرم جمعه تصمیم میگیرد همراه تیمی از کرمانشاه و کردستان بخشی از دیواره بیستون را صعود کنند. به سمت مسیر کام اژدها میروند و بعد از صعود قسمتی از مسیر محدوده دست به سنگ میرسند( محدودهای که در آن نیاز به استفاده از طناب نیست) در این مرحله طناب را جمع میکنند و با روش بدون طناب شروع به صعود میکنند. متاسفانه برادرم دستش را به سنگی میگیرد که میشکند و سقوط میکند. او بعد از 14 متر سقوط از چند قسمت بهشدت آسیب میبیند.»
انتقال مصدوم در این شرایط جزو عملیاتهای نادر بود. برای انتقال مصدوم در این عملیات پنج نفر از تیم واکنش سریع، سه نفر از پایگاه امداد کوهستان بیستون و چهار نفر هم کادر پروازی مشارکت داشتند اما در نهایت اگر شجاعت و پشتکار خلبان نبود محال بود این مأموریت به نجات جان مصدوم منتهی شود.
روز خیلی سختی بود. ساعتی که این حادثه را دوستان برادرم به من خبر دادند در کرمانشاه نبودم و برای برگزاری یک دوره آموزشی صخرهنوردی به خارج شهر رفته بودم. وقتی خبر رسید سراسیمه با تیم واکنش سریع هلالاحمر استان تماس گرفتم تا موضوع را در جریان بگذاریم اما دوستان من با اطلاع قبلی از موضوع آماده اعزام به منطقه بودند. خودم را سریعا به فرودگاه کرمانشاه رساندم و از آنجا همراه تیم واکنش سریع به منطقه رفتیم. قبل از ما اعضای تیم امداد کوهستان بیستون در منطقه حاضر شده بودند.»
او خودش فرمانده این عملیات نفسگیر بود. کسی که اجازه صعود امدادگران تیم واکنش سریع به دیواره سنگی بیستون را میدهد و به خلبان اجازه میدهد در دامنه دیواره امدادگران را پیاده کند: «همراه دوستانم به راه افتادیم. مسیر 3 ساعته را با سرعت و نگرانی در طول یک ساعتونیم از صخره بالا رفتیم. ایجاد کارگاهها خودش کار سخت و نفسگیری بود. با توجه به شناختی که از منطقه داشتم موفق شدم خیلی سریع نقطه سقوط برادرم را شناسایی کنم. در این نقطه به هیچوجه امکان امدادرسانی هوایی وجود نداشت. مجبور شدیم او را بعد از بستن روی بسکت به نقطه امن دیگری منتقل کنیم. این کار با کمک امدادگران تیم امدادکوهستان بیستون و دوستان واکنش سریع انجام شد. طی قرار قبلی با فرودگاه قرار بود بین چهارونیم تا پنج که از شدت وزش باد کم میشود بالگرد برای امدادرسانی بیاید اما خلاف انتظار ما باد همچنان میوزید و این مسأله روند امدادرسانی را با چالشهای بسیاری همراه کرد. هرچند درنهایت با پشتکار و تلاش خلبان موفق شدیم نسبت به انتقال مصدوم به داخل بالگرد و اعزام به بیمارستان اقدام کنیم.»
سه تیم امدادی پای کار بودند
از شدت و سختی کار برایمان میگوید: «انتقال مصدوم در این شرایط جزو عملیاتهای نادر بود. برای انتقال مصدوم در این عملیات پنج نفر از تیم واکنش سریع، سه نفر از پایگاه امداد کوهستان بیستون و چهار نفر هم کادر پروازی مشارکت داشتند اما در نهایت اگر شجاعت و پشتکار خلبان نبود محال بود این مأموریت به نجات جان مصدوم منتهی شود.»
نیما گلیاری، امدادگر جمعیت هلالاحمر کرمانشاه یکی دیگر از سرخ و سفیدپوشان حاضر در این عملیات بود. او که کار مستندسازی این حادثه را عهدهدار بوده از همکارانی چون پوریا پشتهکشی، پویا آزادانی، ابراهیم حقی و رضا رضایی، امدادگران تیم واکنش سریع و تیم امداد کوهستان هلال بیستون بهعنوان قهرمانان این عملیات یاد میکند: «این امدادگران در کنار خلبان تیم جان خود را کف دست گرفتند تا توانستند از اعماق دومین دیواره سنگی دنیا یک مصدوم را نجات دهند.»
به گفته او، این عملیات در قالب شش ساعت عملیات زمینی و سه ساعت عملیات هوایی دنبال شد. یکی از طولانیترین عملیاتهایی که او به یاد دارد: «دیواره بیستون را جزو دیوارههای بلند سنگی دنیا میدانند. تا الان تقریبا سه مرحله جشنواره جهانی سنگنوردی در آن برگزار شده است و از سطح دریا 1800 متر ارتفاع دارد.»
از ماجراجویی افراد عادی روی این دیواره گلایه میکند: «در این دیواره صخرهنوردان به نام دنیا با وجود تمامی امکانات دچار حادثه شدهاند. این درحالی است که ما در فصل بهار شاهد مراجعه مردم عادی به این دیواره برای تهیه گیاهان معطر هستیم رفتار پرخطری که همواره حوادث جبرانناپذیری را به همراه دارد.»