«دلم برای مدرسه میتپد!»
در بحبوحه پاندمی، 800 میلیون کودک هنوز بهطور کامل به مدرسه برنگشتهاند
پاندمی کووید-19 اگرچه جان کودکان را به قدر بزرگسالان نگرفت، اما پیامدهایش برای آنان چشمگیر بوده است. در اوج همهگیری، 1.6 میلیارد کودک در مدرسه نبودند و حالا یک سال بعد، 800 میلیون نفر هنوز هم با اختلال کامل یا نسبی در آموزش روبهرو هستند. حداقل در 90 کشور مدارس یا تعطیلاند یا ترکیبی از یادگیری از راه دور و یادگیری حضوری را ارایه میدهند. گروههای حقوق بشری هم هشدار میدهند در پی بسته شدن مدارس در سرتاسر جهان، خطر سوءاستفاده از جمله ازدواج زودهنگام و کار در کمین کودکان است!
فرشته کیانی- شهروندآنلاین: یونیسف هشدار داده است که در سراسر جهان 800 میلیون کودک هنوز کاملا به مدرسه بازنگشتهاند و بسیاری با خطر محرومشدن از مدرسه برای همیشه روبهرو هستند. حداقل در 90 کشور مدارس یا تعطیلاند یا ترکیبی از یادگیری از راه دور و یادگیری حضوری را ارایه میدهند.
رابرت جنکینز، رئیس آژانس آموزش سازمان ملل، به گاردین گفت که تعطیلیها اختلالی «باورنکردنی و پیشبینینشده» در آموزش کودکان است: «وقتی سال گذشته مدارس بسته شد، چنین مقیاسی از تعطیلی در تصورم نمیگنجید و فکر نمیکردم اینقدر طولانی شود. در تمام برنامههای ما برای مقابله با اختلال، این احتمال هرگز دیده نشده بود!»
او گفت: «در اوج همهگیری، 1.6 میلیارد کودک در مدرسه نبودند و حالا یک سال بعد، 800 میلیون نفر هنوز هم با اختلال کامل یا نسبی در آموزش روبهرو هستند. این تجربه نکات بسیاری برای توجه دارد و یکی از آنها تأثیری است که تعطیلات طولانیمدت بر کودکان گذاشته است.»
یونیسف، بانک جهانی و دانشگاه جان هاپکینز در حال بررسی تعطیلات در سراسر جهان و تجزیهوتحلیل محل یادگیری کودکان در خانه یا مدرسه هستند.
سازمانهای بشردوستانه میگویند بستهشدن مدارس به طیف وسیعی از سوءاستفاده و تنزل حقوق کودکان در سراسر جهان انجامیده است، از افزایش کار کودکان گرفته تا بالا رفتن آمار ازدواج آنان، اغلب هم در جوامعی که کودکان از قبل برای دسترسی به آموزش در تلاش و با چالشهایی مواجه بودند.
گرچه خیلی زود است که شواهد گستردهای در این زمینه به دست آید، اما در سراسر جهان، گروههای مدافع حقوق بشر شاهدند که کودکان بهطور فزایندهای مشغول کار میشوند، زیرا تعطیلی مدارس عوارض خود را به همراه دارد.
«خشتزدن خیلی سخت است»
در اوگاندا، مدارس از مارس سال 2020 بسته است و 15 میلیون دانشآموز از تحصیل دور ماندهاند. فقط کلاسهای خاص هنگام برگزاری امتحانات دایر شده است؛ بقیه هم در ماههای آینده کم و بیش برمیگردند، اگرچه هزاران دختر به مدرسه برنمیگردند، زیرا در این مدت ازدواج کرده یا باردار شدهاند!
در منطقه گولو در شمال کشور، آمبروز به جای اینکه در کلاسهای درس شرکت کند، زیر آفتاب سوزان برای مبلغی ناچیز خِشت میزند! او و وضعیت بغرنجش، قطرهای از دریای کودکان کار در این منطقه است: «خشت زدن خیلی سخت است» این را پسر 11 ساله میگوید که از کمردرد و مشکلات پوستی رنج میبرد.
بچههای اینجا هنوز هم سرگرمیهایی دارند و گاهی، وقتی برای بازی پیدا میکنند، اما آمبروز نمیداند که آیا او هرگز به مدرسه برمیگردد یا نه. مادر او نگران تأثیر جسمی این کار بر فرزندانش است: «ساختن خشت مشکلاتی به وجود میآورد. از نظر جسمی، در دستها احساس درد میکنید.» اما او راهی دیگر برای زنده ماندن آنان نمیبیند!
با تعطیلی مدارس در سراسر جهان، دختران بهشدت آسیب دیدهاند. پیش از این، در کشورهایی مانند افغانستان، آمار دختران نوجوانی که به مدرسه نمیرفتند، بالا بود و حدود 2.2 میلیون دختر قبل از همهگیری از مدرسه محروم بودند. اکنون، گروههایی که از آنان حمایت میکنند، نگرانند که با افزایش آمار ازدواج زودهنگام، حتی کسانی که میخواهند تحصیلات خود را ادامه دهند، قادر به انجام آن نباشند.
«کسی از من نپرسید میخواهی ازدواج کنی یا نه؟»
در کابل، خاتما، 15 ساله، نوزادش را بر اثر کاری سخت و آسیبزا از دست داد و حالا دوران بهبود را سپری میکند. پزشکان بر این باورند که این اتفاق با سن کم او ارتباط دارد. مرضیا، مادرش، 40 ساله، میگوید دخترش هنوز شوکه است: «او فکر میکند بچه در جایی مثلا ماشین، زنده نگه داشته شده است، بنابراین ما او را مجبور نمیکنیم حقیقت را بپذیرد. وقتی او را به خانه بردیم، به او خواهیم گفت.»
وقتی مدرسه خاتما در مارس سال گذشته به دنبال پاندمی تعطیل شد، پدر تصمیم گرفت دخترش ازدواج کند. خانواده خاتما بلافاصله به تکاپو افتادند تا برای او شوهر پیدا کنند. پدر نگران بود که با ماندن در خانه و بدون نظارت مناسب، مبادا دخترش شرمندگی برای خانواده به بار آورد!
پدر تصمیم گرفت دخترش با دهقانی که سنش بسیار بیشتر از او بود، ازدواج کند. آنها در برگزاری مراسم عجله کردند تا مطمئن شوند که خاتما قبل از شروع قرنطینه به خانه شوهرش میرود.
مرضیا، مادرش، میگوید: «میخواستم او تحصیلاتش را به پایان برساند، اما هیچکس به حرف من گوش نمیدهد!»
خاتما میگوید: «عاشق مدرسهرفتن بودم. فقط یک سال دیگر باقی مانده بود، بنابراین وقتی از من خواستند مدرسه را ترک کنم، احساس بسیار بدی داشتم. درسخوان بودم، حتی میخواستم روزی به دانشگاه بروم. هیچکس از من نپرسید که آیا میخواهم ازدواج کنم یا نه!»
از چند هفته پیش، سرانجام مدارس در کابل شروع به کار کردند و خاتما امید بازگشت به مدرسه را در دل خود زنده نگه داشته تا یکی از میلیونها دانشآموزی نباشد که تحصیلاتشان با همهگیری برای همیشه پایان مییابد!
کودکانی که ناپدید میشوند!
در حالی که یادگیری از راه دور در دوران همهگیری به مفهومی آشنا تبدیل شده، اما بهویژه در مناطقی که ارتباطات ضعیف است، یا جایی که والدین توانایی پرداخت هزینه اینترنت را ندارند، راه علاج و حلال مسائل نیست. برای کودکانی با ناتوانی جسمی، این مشکلات، یادگیری از راه دور را سختتر هم میکند.
در کلمبیا، آندرِس 12 ساله با تلفن همراه والدینش از روستای خود در نزدیکی مرز ونزوئلا در مسیر رودخانه کاتاتومبو به کلاسها میپیوندد. طوفانهای مکرر همراه با رعدوبرق در منطقه مرتبا اینترنت را از کار میاندازد. او گفت: «نباید انتظار داشت معلم را به وقتش و تا پایان کار روی صفحه ببینی! اتصال همیشه قطع و وصل میشود.»
آندرس از بیماری پاراپلژی اسپاستیک (فلج کامل پاها) رنج میبرد که باعث تضعیف گفتار او هم میشود و شرکت در کلاس را برای او دشوار میکند، حتی زمانی که ارتباط با معلم برقرار است.
در سرتاسر آمریکای لاتین و کارائیب، 114 میلیون کودک، بیش از هرجای دیگر در جهان، هنوز دور از مدرسه و تحصیل هستند. تدریس در برخی از مدارس دولتی در بوگوتا، پایتخت کلمبیا، از سر گرفته شده است. با این حال، در مناطق روستایی مانند کاتاتومبو، جایی که آندرس زندگی میکند و جایی که بیشتر به آن نیاز است، بیشتر مدارس بستهاند.
شهرهایی مانند منطقه او، کانون تولید کوکا -ماده اصلی کوکایین- و درگیری بین گروههای مسلحی است که برای کنترل آن رقابت میکنند.
موسسه Save the Children Colombia میگوید سال گذشته ناپدیدشدن کودکان افزایش یافت، زیرا خانوادهها به ورطه فقر درافتادند و معلمانی که از آنان مراقب میکردند، دیگر نبودند.
تشکلهای محلی نگرانند که این کودکان در گروههای مسلح استخدام یا در مزارع کوکا وادار به کار شده باشند.
ماریا، مادر آندرس، میگوید: «بسیاری از بچهها به دلیل مسائل مالی ترک تحصیل کردهاند. از 40 همکلاسی او، حدود 25 نفر هنوز حضور دارند.»
آندرس امیدوار است روزی بتواند با استفاده از مکانیک و نرمافزارهای پیچیده، اندامهای رباتیک برای کمک به افرادی با نقایص جسمی مشابه خودش، بسازد. او میگوید: «فناوری را خیلی دوست دارم.»
ماریا میگوید: «ما همیشه به او میگوییم ممکن است قادر به راه رفتن نباشد، اما میتواند با مغز خود کارهای شگفتانگیزی انجام دهد. به او میگویم ممکن است من نتوانم این چیزها را به تو بدهم، اما اگر درس بخوانی، روزی میتوانی آنچه ما نمیتوانیم به تو بدهیم، به فرزندانت بدهی.»
منبع: گاردین
اینجا کلیک کنید.