«چراغها…» با حضور شبنم مقدمی
کتاب صوتی «چراغها را من خاموش میکنم» نوشته زویا پیرزاد با صدای شبنم مقدمی عرضه شد
چرایی استقبال مخاطبان از این کتاب برای عدهای عجیب بود و عدهای دیگر هم به دنبال تبیین تئوریک جهان ساده و زنانه پیرزاد بودند. در این میان رمان همچنان با پیشتازی در جدول پرفروشهای کتاب جلو رفت و به جایی رسید که حالا چاپهای هشتادوهفتم و هشتم را به خود میبیند. پیرزاد در واقع توانسته بود به سادگی روحیات زنان طبقه متوسط را در عصر معاصر در رمانش روایت کند.
یاسر نوروزی: نشر مرکز «چراغها را من خاموش میکنم» اثر زویا پیرزاد را در سال 80 به چاپ رساند. در آن زمان بخشی از جریان روشنفکری در ایران تصمیم گرفت درباره این رمان سکوت کند. ماجرا به ذائقهای برمیگشت که ذهنیت اکثر داستاننویسان ایرانی را تسخیر کرده بود. گمان کلی این بود اگر رمانی فاقد بازیهای زبانی رایج آن دوران و پیچیدگیهای فرمی نباشد، اعتبار ندارد. تفکر اصلی این بود چنین رمانهایی حتی اگر استقبال عامه را به دنبال داشته باشد، چیزی برای عرضه ندارد. عصر، عصر برتری زبان و فرم در ذهنیت اغلب داستاننویسان بود. به همین جهت هم آثاری نظیر «من ببر نیستم، پیچیده بر بالای خود تاکم» بیشتر به چشم میآمد؛ هر چند خوانندگان چیزی از فحوای آن درک نکنند و حتی خود نویسندگان نسبت به پریشانگوییهای راوی معترض باشند.
در هر حال «چراغها…» در چنین وضعیتی چاپ شد و در ماههای آتی بعد از چاپ، همچنان با سکوت بخشی از رسانهها مواجه شد. در واقع جریانی که علاقهمند بود خودش را سردمدار معرفی و پرفروششدن یک کتاب نشان بدهد، به این کتاب توجهی نداشت. هر چند بازار کتاب نشان میداد، چنین تصوری، یک تصور وهمآلود است؛ چون «چراغها…» رفته رفته بیشتر بین علاقهمندان کتابخوان اقبال داشت. این در حالی بود که تازه در آن دوران علاقهمندان کتاب به جوایز و جریانات فکری اینچنین مثل امروز بیاعتماد نبودند. البته ناشران معتبر اگر کتابی چاپ میکردند، به هر حال تحتالشعاع نام ناشر، کیفیت کتاب مربوطه هم کیفیت بالایی در نظر گرفته میشد. جوایز هم هنوز به شکلی درنیامده بودند که اعتماد به آنها کمرنگ شده باشد. با وجود تمام اینها اما سکوت بخشی از جریان روشنفکری کارگر نشد و رمان زویا پیرزاد همین طور فروخت. چرایی استقبال مخاطبان از این کتاب برای عدهای عجیب بود و عدهای دیگر هم به دنبال تبیین تئوریک جهان ساده و زنانه پیرزاد بودند. در این میان رمان همچنان با پیشتازی در جدول پرفروشهای کتاب جلو رفت و به جایی رسید که حالا چاپهای هشتادوهفتم و هشتم را به خود میبیند. پیرزاد در واقع توانسته بود به سادگی روحیات زنان طبقه متوسط در عصر معاصر را در رمانش روایت کند. جریانی هم که به راه انداخت از آن پس مورد علاقه خوانندگان و نویسندگان بود؛ حتی سینماگران هم به آن علاقه نشان دادند و در آثارشان تلاش کردند دنیای یک زن شهری را نمایش بدهند.
این اقبال حالا با جریان استقبال مخاطب از کتابهای صوتی همراه شده است؛ به همین جهت هم طبیعی است ناشر برای تولید کتاب صوتی «چراغها…» اقدام کند؛ کتابی که بهتازگی با صدای شبنم مقدمی و آهنگسازی مهدی زارع منتشر شده است. این کتاب صوتی در ۹ ساعت و ۱۲ دقیقه در موسسه «نوین کتاب گویا» و بنا بر اعلام با اجازه رسمی از ناشر چاپی آن، نشر مرکز، منتشر شده است.