یک هفته از هولناکترین و تلخترین جنایت در کشورمان میگذرد؛ قتلی که تمام مردم جامعه را تحت تأثیر قرار داد. این جنایت آن قدر تلخ و شوکهکننده بود که هنوز هم کسی در باورش نیست که پدر و مادری در این حد سنگدل بتوانند به راحتی کشتن تک تک اعضای خانوادهشان را روایت کنند. قتل عامی که طی سالها صورت گرفت و درنهایت با کشتن فیلمساز ایرانی فاش شد. حالا این پدر و مادر قسیالقلب به مهمترین بحث این روزهای مردم جامعه تبدیل شدهاند؛ آنهایی که ترسیدهاند، آنهایی که باور ندارند و حتی آنهایی که تصور میکنند چنین جنایتهایی از سوی یک مادر و پدر رخ نداده و همه چیز یک داستان دروغین است. پرونده خانواده خرمدین به جنجالیترین سوژه این روزها تبدیل شده است. هر کس نظری در این زمینه میدهد و هر کس تحلیلی دارد؛ از مردم عادی جامعه گرفته تا سلبریتیها و کارشناسان قضائی و اجتماعی.
این جنایت هولناک درست روز بیستوششم اردیبهشت مثل بمب سروصدای زیای به پا کرد و به جنجالیترین پرونده تبدیل شد. پروندهای که حاشیههای بسیار زیادی به دنبال داشت. از تجاوز پدر به دختر تا خودکشی پسر دیگر خانواده. همه اینها از سویی مطرح میشوند که هنوز کسی آنها را تأیید نکرده است.
بابک خرمدین به گفته نزدیکانش، از کارگردانان آرام و بیحاشیه کشورمان بود که قتل او به دست والدینش به یکی از عجیبترین پروندههای جنایی کشورمان تبدیل شده است.
ناراحتی اکباتانیها
از آنجا که بابک از فیلمسازان کشور بود، نخستین حاشیهها از سوی سلبریتیها در این خصوص مطرح شد. هر کدام از دوستان و آشنایان بابک در این خصوص ابراز تأسف کردند. آناهیتا همتی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر که از ساکنان شهرک اکباتان تهران است از قتل بابک خرمدین و آرزو خرمدین به دست پدرشان و فضای حاکم بر شهرک محل زندگی آنها و برخورد اهالی چنین گفت: «بابک خرمدین را با اینکه از همکاران در عرصه سینما بود. ولی از نزدیک نمیشناختم. اما فضای شهرک اکباتان بعد از این جنایت به حدی متأثر از این خبر شده است. دیگر شهروندان و دوستان و آشنایانی که در بیرون از این شهرک زندگی میکنند و در جریان این اتفاق هستند با ما تماس میگیرند که مواظب باشیم. همه در شهرک اکباتان غصهدار این اتفاق هستند. این جنایت یک ضربه بزرگ برای همه ساکنان شهرک بود.»
آناهیتا همتی در ادامه از هدیهای که ساکنان شهرک اکباتان به نیت بابک خرمدین برای دو کودک معلول سیستانوبلوچستانی و تهرانی تهیه کردند، گفت: «دو ویلچر برای دو کودک معلول به نیت بابک خرمدین از سوی ساکنان شهرک اکباتان تهیه شده است. تا چند روز آینده به دست این کودکان خواهد رسید. این هدایا نشانهای است از اینکه ما ایرانیان همدیگر را دوست داریم و خطی سیاه بر خشونت است.»
استوری جنجالی
اما لیلا اوتادی از دیگر بازیگرانی بود که با متن استوریاش جنجال زیادی به پا کرد. لیلا اوتادی دو روز پس از این جنایت هولناک فاش کرد که دختران دانشجوی بابک خرمدین نزدش اقرار کردهاند پدر بابک به آنها تجاوز کرده است و حاضرند نزد پلیس بروند. «پدر با همکاری مادر به دختر تجاوز میکرده و خبرها حاکی از آن است که دعوای شب قبل مرگ بابک نیز بر سر تعرض پدر به یکی از دانشجویان دختر مراجعهکننده به خانه آنها بوده و جالب که پدر دم از فساد اخلاقی بچههایش میزند.»
واکنش بازپرس پرونده
این جملات جنجال زیادی به پا کرد تا جایی که محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران، در این باره واکنش نشان داد. او در این زمینه گفت: «شاهد هستیم که برخی افراد و حتی بازیگران اظهارنظرهای شخصی و غیرمسئولانهای را در فضای مجازی منتشر میکنند. بیآنکه اسناد و مدارکی ارایه کنند. آنها موضوعاتی را به مقتولان و عاملان جنایت نسبت میدهند که هنوز برای دستگاه قضا به اثبات نرسیده است. حتی تصاویری را در فضای مجازی منتشر میکنند که مورد تأیید در ارتباط با این پرونده نیست.
مردم و هنرمندان از گمانهزنیها و گفتههای غیرمسئولانه در ارتباط با این پرونده خودداری کنند. زیرا مرجع قضائی با آنها به دلیل اظهارنظرهای غیرمسئولانه برخورد قانونی خواهد کرد. اگر فرد یا افرادی در ارتباط با این پرونده، اطلاعاتی دارند باید به مرجع قضائی یا پلیس اطلاع دهند. تا اطلاعات محرمانه آنها بررسی و صحت و رد موضوع مشخص شود. پرونده نیز به نتایج مناسب برسد. نه اینکه بدون بررسی موضوع آن را در فضای مجازی منتشر کنند و به آبروی خانوادهها آسیب برسانند.»
شایعه تجاوز
اما دوست صمیمی آرزو خرمدین که هر دو ساکن شهرک اکباتان بودند و از کودکی با او همکلاسی بود، موضوع هولناکی را مطرح کرد. موضوعی که مردم جامعه را تحت تأثیر قرار داد. او گفت: «نه در دوره مدرسه، وقتی بزرگتر شدیم، یک روز آرزو مقابلم نشست. گفت که میخواهم رازی به تو بگویم، اگر نگویم نگفتنش خفهام میکند. کودک که بودم، هشت ساله، پدرم به من تعرض کرد. به مادرم گفتم. مادر گفت که ساکت باش و هیچ چیزی به هیچ کسی نگو. مادرم که از خانه خارج می شد، پدر و من که تنها میماندیم او به سراغم میآمد. آرزو در تمام سالهای دوستیمان تنها سه بار این داستان را تعریف کرد و هر مرتبه میلرزید.»
با این حال گفتهها از هیچ کجا تأیید نشد و فقط در فضای مجازی دست به دست چرخید و مردم را بیشتر ترساند. این در حالی است که خواهر آرزو خرمدین که سالها از او خبری نداشت واقعا نمیتواند قاطعانه بگوید ادعای دوستانش مبنی بر تجاوز پدر به آرزو درست نیست. زیرا اگر صمیمیت بین آنها زیاد بود، خواهر آرزو از وقتی شنیده بود خواهرش به شیراز یا ترکیه رفته است باید شک میکرد.
در ادامه اقوام نزدیک این خانواده گفتند که با توجه به شناخت کاملشان از این مرد بهشدت ادعای تجاوز او به دخترش را رد کرده و از کسانی که باعث اشاعه این گفتههای دروغین شدهاند شکایت خواهند کرد.
خودکشی یا مسمومیت
این در حالی است که در تازهترین جنجال صبح روز شنبه، اول خرداد، خبر رسید برادر بابک خرمدین بر اثر استفاده بیش از حد نوشیدنی مصدوم شده و راهی بیمارستان شده است.
افشین خرمدین که ساکن شهرک اکباتان است، در حاضر با حال نامساعد در بیمارستانی در تهران در حال مداواست. گفته میشد او خودکشی کرده است. اما پیگیریها نشان از آن دارد که افشین به خاطر مسمومیت به بیمارستان لقمان منتقل شده است و پلیس خودکشی را تکذیب شد.
پیگیری خانواده داماد
این در حالی است که گفته میشود اکبر خرمدین قاتل سنگدل به سرطان پیشرفته مبتلا است و امیدی به زنده ماندن ندارد. احتمالا با توجه به بیماریاش، خودش خواسته که راز سه جنایتش فاش شود.
حالا خواهر فرامرز، داماد اکبر خرمدین، صحبتهایی را در این زمینه مطرح کرده است: «فردای روز ناپدیدشدن فرامرز، اکبر خرمدین به خانه مادرم رفت و ماجرا را درباره ناپدیدشدن خواهرزاده و دامادش این طور تعریف کرد که تا ساعت ۲ بامداد با فرامرز درباره تصمیم او برای جدایی از آرزو صحبت کرده و صبح زود رفتهاند و با یکدیگر ورزش کردهاند. بعد فرامرز به او گفته که آرزو را طلاق نمیدهد. پس از آن هم اکبر خرمدین به همراه پدر و برادرانم به کلانتری و پلیس آگاهی رفته و گفتهاند که او گم شده است. چند روز بعد پلیس آگاهی خودروی فرامرز را در نزدیکی محله مهرآباد پیدا کرد.
خودرویی رهاشده که شیشههای آن شکسته و شناسنامه و چند وسیله دیگر او در داخل خودرو رها شده بودند. پنل ضبط، سوییچ و کارت ملی او هرگز پیدا نشد. اکبر خرمدین در دیدارهای دیگر با گفتههای خود باز هم سعی کرد خانواده ما را از پیگیری منصرف کند. او به ما گفت که برادرم پیش از اینکه برای همیشه گم شود، در صحبتهایش گفته عاشق زنی شده و برای همیشه خواهد رفت. یا بار دیگر گفته بود یکی او را در خیابان دیده که منتظر کسی بوده و بعد به خانواده فرامرز تهمت زده که خودشان به فراریدادن فرامرز کمک کردهاند تا آرزو را رها کند. این در حالی است که تا ۴ سال بعد از گمشدن پدرم برای شناسایی اجساد بارها به پزشکی قانونی رفته و پیگیر گمشدن او بود.»
قصاص میخواهیم
رسیدگی به پرونده این جنایت هولناک در حالی ادامه دارد که خانواده فرامرز تصمیم خود را درباره سرنوشت قاتل فرزندشان گرفتهاند. آنها خواهان قصاص او هستند. خواهر فرامرز گفت: «تصمیم ما اشد مجازات و قصاص قاتلان است. ما میدانیم که اکبر خرمدین سرطان پیشرفته دارد و امیدی به زندهماندن ندارد. احتمال دارد که او پیش از محکومیت و اجرای حکم فوت کند.»