بعضی از بازیگران سینمای کمدی، به شکلی غریزی میتوانند خنده از تماشاگر بگیرند.
بیژن بنفشهخواه هم در مجموعههای متعدد تلویزیونی چنین مهارتی را در خود ثابت کرده؛ از جمله «این چند نفر»، «ساختمان پزشکان»، «مرد دوهزار چهره»، «پژمان» و…
اما جالب اینجاست طنازی در بعضی کمدینها دو وجهه دارد؛ گاهی نظیر حمید لولایی شخصیتی جدی دارند و میخندانند، گاهی هم مثل بیژن بنفشهخواه، نسبت به طنازیهای دیگران بسیار خوشخنده هستند.
طنازترین
عباس جمشیدیفر
شاید خیلیها اعتقاد داشته باشند رضا نیکخواه در فصل اول در خنداندن مخاطب موفق عمل کرد، اما واقعیت ماجرا این است که عباس جمشیدیفر در فصل دوم خلاقتر عمل کرد. رضا نیکخواه در فصل اول جوکر در بازی «بده بغلی» با نوعی گویش مبهم، ناگزیر تکتک بازیکنان را به خنده میکشاند. این نوع مبهمگویی که هر کسی را به خنده وامیدارد در سریال «مرد هزار چهره» از سوی رضا نیکخواه امتحان شده و جواب داده است. دقیقا زمانی که نیکخواه به عنوان پدر کاراکتر اصلی (مسعود شصتچی) حافظخوانی میکرد و با لحن و نوع خواندن خود به موقعیتهایی طنز میرسید. اما عباس جمشیدیفر در این بخش با طرحی از پیشتعیینشده به بازی آمد و بین نغمههای سوزناک سنتور، ناگهان با تقلید صدایی طنازانه، تمام بازیکنان را در چالشی سخت قرار داد. به همین علت عنوان «طنازترین» بازیکن «جوکر» تا این قسمت را به او میتوان اختصاص داد. هرچند از طنازیهای رضا نیکخواه، بیژن بنفشهخواه و هومن حاجیعبداللهی نمیتوان گذشت که هر کدام به شکلی غریزی مهارت کامل در ایجاد موقعیتهای اینچنین دارند.
خنکترین
آرش نوذری
ایجاد موقعیتهای طنز، چه به شکل بداهه و چه حتی از پیشتعیینشده بسیار دشوار است. آن هم زمانی که انرژی خندهای از سوی اطرافیان به تو برنمیگردد. در هر حال هیچکس قرار نیست بخندد و همین موضوع از انگیزه لطیفهگو کم میکند و کار را بسیار دشوار. با تمام این حرفها اما بعضی بازیکنها به هیچ وجه نتوانستند موقعیتهای طنازانهای ایجاد کنند. از جمله اینها میشود به آرش نوذری اشاره کرد که حتی بابت کمکاری از سوی داور مسابقه کارت زرد گرفت. نوذری را بیشتر بهواسطه حضور در مجموعههای تلویزیونی مهران مدیری میشناسند؛ مجموعههایی از جمله «شوخی کردم» و «قهوه تلخ». با این حال، نوع طنز او در این مجموعهها طوری بوده که در کنار فضاسازی خاص مدیری، موفق بوده است. به همین جهت است زمانی که فارغ از چنین فضاهایی او را میبینیم، چندان نمیتواند موفق باشد. ایده او آوردن پرنده عروسکی بیپری سر کار و بازیهای گهگدار با این عروسک بود که طبیعتا نمیتوانست بازیکنانی را که تصمیم به نخندیدن گرفته است، بخنداند. البته ایده سپند امیرسلیمانی در «جوکر تایم» هم نتوانست طنزی ایجاد کند و شاید جزو خنکترین شوخیها بود.
نخندترین
سهیل مستجابیان
واقعیت این است موقعیتهای طنازانه فراوانی در برنامه ایجاد نمیشود. به همین جهت نخندیدن در چنین برنامهای چندان هم دشوار نیست. با این حال، باید توجه داشت لبخند یا خنده نوعی واکنش تکراری از سوی هر فردی در طول زندگیاش است. کمترین عکسالعمل به کسانی که قصد دارند شما را بخندانند و نوعی دوستی و رفاقت هم بینتان شکل گرفته، این است که در حالت عادی حداقل لبخندی به او بزنید. در واقع برای حفظ احترام هم شده هر انسانی رو به شوخیهای بینمک دوستش هم ممکن است لبخند بزند. به همین جهت در چنین برنامهای نخندیدن کمی سخت است. چون بازیگران به هر حال دوست ندارند، دوستانشان هیچ واکنشی مبنی بر لبخند نشان ندهند. با این حال، بعضی از بازیکنان به نظر میرسد قصه را بیش از حد جدی گرفتند و در طول برنامه نخندیدند. یکی از این بازیکنان سهیل مستجابیان بود که عملکردش انتقادهایی را هم به دنبال داشت. هرچند ایده نمایشنامهخوانی از طرف او، ایدهای خلاقانه بود و اگر در اجرا نیز بهتر عمل میکرد، میتوانست خندههایی از دیگران بگیرد.
بخندترین
بیژن بنفشهخواه
بعضی از بازیگران سینمای کمدی، به شکلی غریزی میتوانند خنده از تماشاگر بگیرند. بیژن بنفشهخواه هم در مجموعههای متعدد تلویزیونی چنین مهارتی را در خود ثابت کرده؛ از جمله «این چند نفر»، «ساختمان پزشکان»، «مرد دوهزار چهره»، «پژمان» و… اما جالب اینجاست طنازی در بعضی کمدینها دو وجهه دارد؛ گاهی نظیر حمید لولایی شخصیتی جدی دارند و میخندانند، گاهی هم مثل بیژن بنفشهخواه، نسبت به طنازیهای دیگران بسیار خوشخنده هستند.
به همین جهت بنفشهخواه خیلی زودتر از دیگران از بازی حذف شد، اما واقعیت این بود بهترین کسی هم بود که میتوانست بین بازیکنان فصل اول دیگران را به خنده وادار کند. بهخصوص زمانی که با پوشیدن نوعی شلوار عروسکی به «جوکر» برگشت و با یک پیادهروی کوتاهمدت، موقعیتی خندهدار ایجاد کرد. از دیگر چهرههای خوشخنده هم میشود به عباس جمشیدیفر اشاره کرد که حتی حضورش در «شبهای مافیا» هم خالی از خنده نبود. با اینکه این رئالیتیشو خاصیتی بهشدت جدی دارد، عباس جمشیدیفر در فصل مربوطه هم طنز ایجاد میکرد و هم دیگران را به خنده وامیداشت.