نگاهی به اهمیت بریکس در نظم جدید جهان به بهانه اجلاس تازه این گروه در کازان روسیه
بریکس؛ قطب جدید اقتصاد و روابط بینالملل
از زمان تاسیس بریکس کمتر از دو دهه میگذرد. سال ٢٠٠٦ (دو سال پیش از آغاز بحران مالی جهانی از آمریکا و تسری آن به تعدادی دیگر از کشورها)، چهار قدرت نوظهور جهان یعنی برزیل، روسیه، هند و چین به تاسیس گروهی پرداختند که کمتر تحلیلگری تصور میکرد ظرف حدود دو دهه تبدیل به یک نهاد بینالدولی مؤثر در تحولات جهانی شود(آفریقای جنوبی یک سال بعد به این گروه اضافه شد). در حدود ٥ سال اخیر بسیاری از صاحبنظران عرصه بینالملل، درباره تأثیرات بریکس در تحولات جهانی و ایضا کاهش قدرت و هژمونی گروه ٧ و اتحادیه اروپا با محوریت آمریکا و تروئیکای اروپایی در جهان، سخن گفتهاند. هر چند برخی کارشناسان با توجه به نزدیکی و در هم تنیدگی منافع برخی اعضای بریکس با آمریکا و گروه ٧ و بعضا تزاحم منافع اعضای بریکس، در چنین دیدگاههایی تردید کردهاند اما مجموعا درباره تأثیر بریکس در تضعیف نظم آمریکا محور، بحثهای جدیای طرح شده است. بریکس اخیرا با پیوستن مصر، اتیوپی، امارات و ایران تعدادی اعضای خود را افزایش داد. کشورهایی چون صربستان، کویت، ونزوئلا، بلاروس، الجزایر و نیکاراگوئه نیز در سالهای اخیر برای پیوستن به این گروه ابراز تمایل و ثبت درخواست کردهاند. حجم اقتصاد، موقعیت ژئوپلیتیک، جمعیت و منابع انرژی کشورهای عضو، بر اهمیت این گروه در عرصه بینالملل افزوده است. به بهانه اجلاس بریکس ٢٠٢٤ در روسیه که این بار علاوه بر اعضا، با حضور سران بیش از ٣٠ کشور و سازمان برگزار میشود، نگاهی به اهمیت بریکس و نقش آن در تضعیف هژمونی آمریکا پرداختهایم:
نظم جدید بینالملل؛ «جنوب جهانی» در برابر «شمال جهانی»
شبکه سیانبیسی آمریکا در گزارشی با اشاره به اجلاس کنونی بریکس در کازان روسیه و تبدیل بریکس به «یک گروه ژئوپلتیکی از کشورهای قدرتمند در جهان خارج از غرب» و همچنین اهمیت پیوستن اعضای جدید چون ایران و مصر به این گروه افزوده است: «بریکس اکنون مورد حمایت کشورهای بیشتری قرار دارد و عضویت در آن چشمانداز جذابی را برای کشورهایی که بهدنبال ارتقای تجارت، سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی هستند، ایجاد کرده است. روسیه تلاش کرده آنچه را که در کل «جنوب جهانی» نامیده میشود؛ متشکل از کشورهای در حال توسعه اقتصادی در آسیا، آفریقا، خاورمیانه و آمریکای لاتین را جلب کند. جنوب جهانی در مقابل بهاصطلاح «شمال جهانی» شامل کشورهای صنعتی به سرکردگی آمریکا قرار دارد. پوتین رئیسجمهوری روسیه اغلب گفته است که بهدنبال تاسیس چیزی است که «نظم جهانی جدید» نامیده میشود و هدف آن رقابت و غصب سلطه اقتصادی و ژئوپلتیکی غرب تحت امر آمریکا است.»(١)
به چالش کشیدن رهبری آمریکا با محوریت ایران، روسیه و چین
پایگاه شبکه سیانان نیز در مطلبی با اشاره به نقش بریکس در تغییر قواعد و نظم موجود عرصه بین الملل نوشته است: «کشورهایی نظیر روسیه، چین و ایران مستقیما میخواهند با غرب تحت رهبری ایالات متحده مقابله کنند…پوتین طی روزهای آتی در این نشست چنین پیامی را منتقل خواهد کرد؛ این غرب است که با تحریمها و ائتلافهایش در جهان منزوی شده است، درحالیکه اکثر کشورهای جهان با حمایت از تلاشهای روسیه و بریکس، رهبری جهانی آمریکا را به چالش میکشند.»(٢)
روند دلارزدایی و نقش بریکس در آن
گائو بای؛ استاد جامعهشناسی دانشگاه دوک در مطلبی درباره تلاش کشورهای جنوب جهانی برای کاهش وابستگی به دلار و جایگزین کردن ارزهای ملی و تأثیر بریکس در این روند نوشته است: «کشورهای جنوب جهانی در تلاش برای کاهش استفاده از دلار در تجارت بینالمللی به وسیله تقویت حاکمیت پولی و امنیت اقتصادی ملی هستند… استفاده از دلار آمریکا بهعنوان سلاح به وسیله غرب، کشورهای جنوب جهانی را بهدنبال تسویههای ارزی محلی سوق داده است، پویهای که امکان دارد به موقعیت دلار بهعنوان ارز کلیدی جهانی پایان بخشد و نظم مالی بینالمللی را تغییر دهد… بزرگترین مخرج مشترک برای اقدام مشترک میان کشورهای جنوب جهانی ایجاد مرجع تعیین ارزش برای تسویهها به ارزهای محلی آنها و بستر تبادل برای حمایت از چنین تسویههاییست. تقاضای بزرگ برای چنین ارزشگذاریای مرجعی فرصت ایجاد ارز بریکس را فراهم میکند… در حمایت از دلارزدایی، این کشورها قصد دارند خطرهایی که به وسیله دلار آمریکا ایجاد شده است کاهش دهند»(٣)
خشم آمریکا و غرب از گسترش نفوذ بریکس و رشد قدرت اقتصادی آن
«فلوریان فیلیپو» از چهرههای سیاسی مطرح فرانسه درباره افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی بریکس و خشم غرب از این مسئله میگوید: «حضور صربستان یا ترکیه در اجلاس بریکس باعث خشم اتحادیه اروپا و ناتو خواهد شد. این نشانه نافرمانی است، اعتراضی به نظم جهانی غربی و آمریکایی… ایجاد بریکس قبل از هر چیز، تغییر شکل نظم جهانی، چالشی اساسی برای امپریالیسم آمریکا و سیستمی است که آن ایجاد کرده است؛ در درجه اول براساس ناتو از منظر نظامی و دیپلماتیک و اتحادیه اروپا، بهمنظور وابسته کردن اروپا به ایالات متحده…ظهور بریکس همه اینها را متزلزل میکند…»(٤) وی همچنین رشد تولید ناخالص داخلی و نرخ رشد دو برابری اعضای بریکس نسبت به گروه ٧ را مورد توجه قرار داده و آن را نشانه قدرت اقتصادی و اهمیت ژئوپلیتیکی کشورهای عضو بریکس خوانده است.
پینوشتها:
١- www.irna.ir/xjRTLJ ٢- isna.ir/xdS٧٥P
٣- rahbordemoaser.ir/fa/news/٢٦٠٦٦٩ ٤- isna.ir/xdS٦Yt