هشدار می‌دهم! شعر دارد از دست می‌رود

گفت‌وگوی«شهروندآنلاین» با لیلا کردبچه، شاعر و ترانه‌سرا درباره هشتگی که در اینستاگرام با عنوان #کتاب_شعر_بخریم راه‌اندازی کرده است

«کتاب شعر بخریم»؛ این عنوان هشتگی است که مدتی پیش اولین بار توسط لیلا کردبچه ساخته شد. اهمیت چنین جریانی در این است که هشتگ مربوطه از سوی یکی از شاعران مطرح راه‌اندازی شد. ضمن اینکه از شاعران و مخاطبان دیگر درخواست شده بود به این جریان بپیوندند. در این گفت‌وگو درباره ضرورت ایجاد چنین جریانی صحبت کرده‌ایم. همین‌طور وضعیت استقبال شاعران و مخاطبان با شکل‌گیری چنین جریانی. اصلا چرا مردم کمتر از گذشته کتاب شعر می‌خرند؟ چرا خود شاعران کتاب‌های همدیگر را نمی‌خرند؟ و وضعیت کپی‌کاری شعر در فضای مجازی چه آسیب‌ها و یا حتی احیانا مزایایی برای مولف دارد. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با لیلا کردبچه حول محور این مباحث.

مدتی است جریانی در اینستاگرام راه انداخته‌اید درمورد معرفی کتاب‌های شعر. آیا ضرورت چنین کاری به پایین بودن تیراژ و فروش کتاب‌های شعر مربوط می‌شد؟

اسم دقیق این طرح «کتاب شعر بخریم» است و دغدغه اصلی آن، قرار گرفتنِ مجددِ کتاب شعر در سبد خریدهای فرهنگی است و نه لزوما معرفی کتاب شعر. در حال حاضر وضعیت چاپ و نشر و فروش کتاب‌های شعر به‌حدی بغرنج و تاسف‌بار شده که نگرانی اصلی، نه دیده‌نشدنِ کتاب‌های شعر خوب، بلکه عملا محو شدنِ گونه ادبی‌ای تحت‌عنوان «شعر» در قالب «کتاب» است.

البته در کنار این مسأله خاطرم هست به بعضی ناشران جوان و کمترشناخته‌شده هم اشاره کرده بودید؛ شاعرانی که آثار قدرتمندی هم منتشر کرده‌اند، اما چندان دیده نشده.

گفتم که دغدغه این طرح، معرفیِ اثر خاصی نیست، بلکه دادن این هشدار به جامعه فرهنگی است که «شعر» دارد از دست می‌رود و به‌هرحال می‌دانید که آتش که گرفت، خشک‌وتر می‌سوزد و دیگر فرقی میان ناشر حرفه‌ای و اسم‌ورسم‌دار و ناشر مبتدی و تازه‌کار نمی‌ماند، همان‌طورکه فرقی میان شاعر پیشکسوت و شاعر جوان یا شاعر مطرح و شاعر تازه‌کار نمی‌ماند.

پس اصل ماجرا به نوعی هشدار در این رابطه برمی‌گردد؟

ببینید اصل ماجرا این است که واحد شمارش هرکدام از گونه‌های ادبی مانند داستان، رمان، نمایشنامه، فیلمنامه و… کتاب است، اما واحد شمارش شعر، تک‌اثر است؛ یعنی چیزی حدودا بین یک تا سه صفحه، با قابلیت کپی‌کردن و فورواردکردن در فضای مجازی (و این ویژگی شامل گونه‌های داستان و رمان و نمایشنامه و فیلمنامه و… نمی‌شود). و توجه به این مسأله ضروری است که همین قابلیتِ کپی و فوروارد کردن شعر که گونه‌های ادبیِ دیگر از آن بی‌نصیب‌اند، عاملی شده که مخاطبان ادبیات، خود را از خریدن کتاب شعر بی‌نیاز ببینند، چراکه شعر را به‌صورت تک‌اثر، به‌راحتی در فضای مجازی می‌خوانند، آن را برای خود ذخیره می‌کنند، به دیگران انتقال می‌دهند و همین‌که گوشی همراه‌شان کنارشان باشد، عملا هر شعری را که بخواهند، با یک جست‌وجوی مختصر در دسترس‌شان است. مثلا می‌خواهند قصیده «هان ای دل عبرت‌بین»ِ خاقانی را بخوانند و به‌راحتی با یک جست‌وجو آن را در سایت گنجور می‌یابند و می‌خوانند. اما به‌طور مثال، رمان «نامحرم» شما را اگر کسی نخوانده باشد و بخواهد بخواند (و حتی اگر بخواهد فقط دو صفحه مشخص آن را بخواند)، آیا آن امکانی را دارد که برای خواندن شعر در اختیارش بوده است؟ معلوم است که ندارد؛ یا باید آن کتاب را خریداری کند، یا باید آن را از کسی قرض بگیرد، یا اینکه باید برود به یک کتابخانه‌ای که آن را موجود داشته باشد، با صرف وقت بسیار، آن را امانت بگیرد. با مقایسه همین دو اثر متوجه می‌شوید که فضای مجازی، به همین راحتی لزوم خرید کتاب شعر را حتی برای جامعه شعرخوان از بین برده است و ما می‌بینیم که بسیاری از مخاطبان، از شاعران مورد علاقه‌شان هم حتی یک کتاب ندارند و هرچه از او خوانده‌اند و می‌خوانند، در همین فضای مجازی است. در واقع طرح #کتاب‌شعربخریم راه‌حلی کوچک برای از بین بردن گوشه‌ای کوچک از آن مشکل بزرگ است.

اول اینکه ممنون از رمان بنده اسم بردید. اما نکته‌ای که در صحبت‌های‌تان اشاره کردید، بسیار مهم است؛ کپی شعر در فضای مجازی. من اشعار خودتان را زیاد دیده‌ام که در هر سایتی، بی‌اجازه و بااجازه کار کرده‌اند. واقعا کاری برای این معضل می‌شود انجام داد؟ خودتان فکر می‌کنید بشود به راه‌حلی در این‌باره رسید؟ اصلا در جاهای دیگر دنیا (کشورهای توسعه‌یافته) هم برخوردشان با شعر به همین شکل است؟ می‌توانند در سایت‌هایشان کپی کنند و اسم شاعر را فقط بزنند؟

اینجا درواقع باید بعد از گفتن «عیبِ مِی»، به هنرش هم اشاره کنم و بگویم که اتفاقا این امکان کپی‌شدن شعر در فضای مجازی، به ‌نفع شعر است و به بهتر و بیشتر دیده‌شدن شعر منجر می‌شود. یعنی از این حیث، عملا موهبتی است که گونه‌های ادبیِ دیگر از آن بی‌بهره‌اند. اما درنهایت منجر به بی‌اهمیت شدنِ «کتاب شعر» می‌شود. در پاسخ به یکی از پرسش‌های‌تان هم گفتم که شعر دارد به شکل و شمایل «کتاب» از بین می‌رود. اما همچنان به صورت تک‌اثر، دارد ادامه حیات می‌دهد.

متوجه‌ام. با این توضیحات، چقدر از جریانی که شروع کردید، استقبال شد؟ شاعران برای ادامه دادن این فعالیت، به کمک آمدند؟

استقبال تا امروز، آنطورکه توقع داشتم، چندان خوب نبوده، اما من معتقدم تازه در آغاز راه هستیم و این طرح به‌مرور معرفی و شناخته می‌شود و استقبال از آن هم بهتر می‌شود.

چرا خوب نبود؟

متاسفانه بسیاری از افرادی که با این طرح مواجه شدند، تصور کردند که هدف، معرفی کتاب شعر خوب است و در استقبال از این طرح، از کتاب‌های شعری که از قبل در کتابخانه‌شان داشتند، عکس گرفتند و فرستادند، بی‌آنکه اقدام به خرید کتاب تازه کنند. یا اینکه کتاب‌های موردعلاقه‌شان را معرفی کردند. و متاسفانه‌تر اینکه دوستان شاعر، استقبال کمی از این طرح کردند. گمان می‌کردم معضلِ کتاب شعر نخریدن که درنهایت کتابفروش‌ها را نسبت‌به اختصاص قفسه‌های‌شان به کتاب شعر بی‌میل کرده و ناشران را هم نسبت‌ به چاپ کتاب شعر بی‌رغبت کرده، بیش از همه شاعران را نگران کرده باشد، اما درنهایت به این نتیجه رسیدم که طیف وسیعی از شاعران، عملا حاضر به خرید کتاب شعر شاعران دیگر نیستند، چه برسد به اینکه بخواهند بخرند و اطلاع‌رسانی هم بکنند. متاسفانه رفتارهای غیرحمایتگرانه بسیاری از سمت شاعران دیدم. البته تعدادی از شاعران که دغدغه‌های بزرگ‌تر و فرهنگی‌تری داشتند، از این طرح در فصل زمستان حمایت کردند و در فصل بهار هم حمایت خواهند کرد.

واکنش مخاطبانِ غیرشاعر چه بود؟ افرادی بودند که به‌‌واسطه آشنایی با این طرح، تمایلی به خرید کتاب شعر پیدا کنند؟

اتفاقا از طرف مخاطبان غیرشاعر، بازخوردهای بسیار مثبتی دریافت کردیم و افراد زیادی، با اینکه شعر را در فضای مجازی می‌خوانند، همان‎طورکه کتاب‌های داستان و رمان و… می‌خرند، دوباره به خرید کتاب شعر گرایش پیدا کردند. خیلی از آنها می‌گویند سال‌های قبل، خرید کتاب شعر همیشه در برنامه‌شان بوده، ولی در چند سال اخیر با وقت‌گذرانی بیشتر در فضای مجازی، ناخودآگاه رغبت کمتری به خرید کتاب شعر پیدا کرده بودند که این طرح، در واقع برای آنها حکم یادآوری را داشته است.

غیر از مسأله نابسامانی اوضاع نشر و صنعت چاپ، چه دلیلی باعث شده اقبال به کتاب‌های شعر کمتر از قبل باشد؟

فضای مجازی از چند جهت منجر به افول چاپ و نشر و خرید کتاب شعر شده است. یک دلیل آن همان در دسترس قرار دادنِ خیلی راحتِ شعر است و دلیل دیگر آن هم ایجادکردنِ امکان انتشار هر متن سخیف و بی‌مایه‌ای تحت‌عنوان شعر است که عملا مخاطب را نسبت به شعر سال‌های اخیر بی‌اعتماد کرده است.

۱ دیدگاه
  1. سیلا می‌گوید

    من عاشق شعرم 🙂

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.