بانی و کلاید جسور امروزی!
درباره برنده بهترین کارگردانی جشنواره ونیز: فیلم «استخوانها و همهچیز» ساخته لوکا گوادانینو
لوکا گوادانینو، کارگردان ایتالیایی که در جشنواره ونیز امسال شیر نقرهای بهترین کارگردانی را به دست آورد، پیشتر با فیلمهایی مانند «مرا به نام خودت صدا کن»، «ساسپیریا» و «بکت» موفقیتهای پررنگی از جمله در همین جشنواره ونیز و البته مراسم و فستیوالهایی چون آکادمی اسکار، گلدنگلوب، فیلمهای مستقل و… به دست آورده است.
این فیلمساز در جدیدترین فیلمش «استخوانها و همهچیز» داستان زوج عاشق آدمخواری به نامهای مارن و لی را روایت میکند که در دهه 80 میلادی یک ماجراجویی را در سفری جادهای شروع میکنند. فیلمی که منتقدان و روزنامهنگاران آن را یک بانی و کلاید امروزی توصیف کردهاند که در دومین همکاری گوادانینو با بازیگر محبوب و پرکار هالیوودی، تیموتی شالامی، رقم خورده است. یک فیلم خشن و ترسناک که به عنوان ترکیبی از درام، ترس، بلوغ و سفرهای جادهای ارزیابی شده و به دلیل رویکرد نه چندان عامش به دستمایههایش نیز توانسته توجه و استقبال نسبی منتقدان سینمایی را به دست آورد که آن را بانی و کلایدی جسورانه با چاشنی خون و ترس توصیف کردهاند که البته روایتش را نه چندان قدرتمند، که تلوتلوخوران تا پایان پیش میبرد.
در میان منتقدان، لی مارشال، نویسنده اسکریندیلی امتیاز بالای ۹۰ از ۱۰۰ نمره ممکن را به این فیلم داده و نوشته که اگر فقط یک کارگردان در فیلمی که میخواهد درباره دوران بلوغ باشد، سر و کله آدمخوارها را باز کند، آن یک کارگردان جز لوکا گوادانینو نمیتواند باشد!
بالاترین امتیاز را اما پیتر بردشاو، منتقد گاردین به فیلم «استخوانها و همهچیز» داده. او که به این فیلم امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰ داده؛ «استخوانها و همهچیز» را فیلمی عجیب و خشونتآمیز نامیده؛ یک فیلم ترسناک که با کمالگرایی عاشقانه غیرمعمولش تماشاگرانش را تکان میدهد.
نیکولاس باربر، منتقد بیبیسی نیز امتیاز ۶۰ از ۱۰۰ به این فیلم داده و نوشته: «چیزی که درباره «استخوانها و همهچیز» مسحورکننده است، این است که اندک مبالغهای در خود ندارد. کمدی سیاه وحشتناکی که خندهها و فریادهای آمیخته به حیرت خود را با در مقابل هم گذاشتن قراردادهای ژانر فیلمهای بلوغ و فیلمهای هیولایی بدون اندک مبالغهای به مخاطب میدهد.»
نگار باباخانی، شهروندآنلاین| … و بعد از 10 روز پرسروصدا و جنجالی فستیوال ونیز به پایان رسید. در شبی که برای سینمای ایران تقریبا همه چیز داشت؛ از جایزه ویژه جعفر پناهی که کلکسیون جوایزش از این فستیوال را تکمیلتر کرد، تا جوایز ارزشمند بخش افقها برای هومن سیدی و محسن تنابنده، سازنده و بازیگر فیلم «جنگ جهانی سوم» و البته جایزه خاصی به نام جایزه سالانه «زن در سینما» که زنان روزنامهنگار ایتالیایی به لیلا حاتمی دادند تا ژرونالیستهای حاضر در مراسم اختتامیه که دقایقی دیگر هم باید لیلا حاتمی را در صحنه اهدای جایزه به کیت بلانشت عکاسی میکردند، تردیدی در شناختن جذابترین چهره مراسم نداشته باشند!
فستیوال امسال ونیز البته نه فقط به دلیل موفقیت ایرانیها، که به دلیل حضور و البته موفقیت فیلمسازان محبوب سالیان اخیر نیز در ذهن سینمادوستان خواهد ماند. در واقع اولین دلیل جذابیت این دوره از فستیوال حضور فیلمسازانی چون آلخاندرو گونزالس ایناریتو، مارتین مکدانا، اندرو دومنیک، لوکا گوادانینو و دارن آرنوفسکی بود که تقریبا همگی نیز با آثاری قابل توجه پا به جشنواره گذاشته بودند.
دلیل دیگر اما شاید حتی مهمتر نیز میتواند ارزیابی شود. اینکه تقریبا تمام فیلمهایی که جایزه اصلی جشنواره امسال ونیز را دریافت کردهاند، فیلمهای بالانشین جدول نظرسنجی منتقدان بینالمللی هستند که در زمان نمایش نیز توانسته بودند تماشاگران را به وجد آورند و شب پایانی ونیز را تبدیل به شبی به یاد ماندنی کردند. شبی که سینمادوستان یکبار دیگر حساب سیاست و تجارت را از سینما جدا دیدند و عملا -حداقل تنها در سطح این جشنواره- حق به گفته منتقدان به حقدار رسید تا یکی از قلههای رویدادهای سینمایی در سالهای اخیر را به تجربه نشسته باشیم. عدالتی که باعث رسیدن جایزه معتبر شیر طلایی بهترین فیلم به «تمام زیبایی و خونریزی» ساخته لورا پویترس، شیر نقرهای جایزه بزرگ هیات داوران به فیلم «سنت اومر» ساخته آلیس دیوپ، شیر نقرهای بهترین کارگردانی به لوکا گوادانینو کارگردان «استخوانها و همهچیز»، جایزه بهترین بازیگر زن به کیت بلانشت بازیگر فیلم «تار»، جایزه بهترین بازیگر مرد به کالین فارل برای «ارواح اینیشرین» و البته جایزه ویژه هیات داوران برای جعفر پناهی شد.
در بخش افقها نیز جایزه بهترین فیلم به «جنگ جهانی سوم» ساخته هومن سیدی، بهترین کارگردان به تیزا کووی و راینر فریمر برای فیلم «ورا»، بهترین بازیگر زن به ورا گما برای «ورا»، بهترین بازیگر مرد به محسن تنابنده برای «جنگ جهانی سوم»، و بهترین فیلمنامه به فرناندو گونزونی برای «بلانکوئیتا» رسید.
درباره برنده شیر طلایی بهترین فیلم جشنواره ونیز
این همه زیبایی و خونریزی!
«تمام زیبایی و خونریزی» ساخته لورا پویترس مستندی است محصول ۲۰۲۲ که به بررسی حرفه نن گلدین، عکاس جنجالی و نقش او در سقوط خانوادهه سکلر میپردازد. فیلمی که با توجه به نقش مهمی که جشنواره ونیز چند سالی است در فصل جوایز سینمایی دارد، با توجه به دریافت جایزه این جشنواره یکی از شانسهای اصلی شاخه بهترین مستند و حتی بهترین فیلم اسکار به شمار میآید.
«تمام زیبایی و خونریزی» که این روزها به عنوان برنده شیر طلایی فستیوال ونیز یکی از شناختهشدهترین فیلمهای دنیا به شمار میآید، زندگی شخصی و حرفهای عکاس و کنشگر سرشناس، نن گلدین و تلاشهای او برای نشان دادن نقش و تاثیر صنایع داروسازی پوردو -متعلق به خانواده سکلر- در زمینه افزایش اپیدمی مواد افیونی را دستمایه روایتش قرار داده است. گلدین، عکاس مشهوری که آثارش اغلب خردهفرهنگهای الجیبیتی و درگیر بحران ایدز را به تصویر میکشید، در سال ۲۰۱۷ پس از اعتیاد خودش به اکسیکدون گروه حمایتی «پین» را تأسیس کرد که بهطور خاص موزهها و سایر موسسات هنری را هدف قرار میدهد تا جامعه هنری را در رابطه با همکاری خود با خانواده سَکلر مسئول بداند. لورا پویترس، کارگردان این فیلم درباره دلیل ساخته شدنش گفته که «هنر و بینش نَن سالها الهامبخش کار من بوده و دیگر نسلهای فیلمساز را تحت تأثیر قرار دادهاست».
این فیلم که پیش از نخستین نمایش در هفتاد و نهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز حقوق پخش خود را به شرکت نئون واگذار کرد، یکی از فیلمهای اصلی جشنواره نیویورک 2022 هم خواهد بود.
درباره این فیلم همچنین باید به استقبال منتقدان از آن اشاره کرد. در این زمینه گفتنی است که بعد از نمایش فیلم در جشنواره ونیز، منتقدان به آن حدود سهونیم ستاره دادند که به این معنی است که در جایگاه پنجم فیلمهای تحسینشده جشنواره قرار گرفته است. امتیاز فیلم البته در وبسایت راتن تومیتوز از این نیز بهتر بوده و ۱۰۰ درصد آرای منتقدان و البته میانگین امتیاز ۹/۱۰ را به دست آورده است.
گفتنی است که کارگردان این فیلم، لورا پویترس پیشتر به خاطر فیلم «شهروند شماره چهار» درباره ادوارد اسنودن برنده جوایز متعددی از جمله جایزه اسکار بهترین فیلم مستند شده است. او به خاطر اثر دیگری نیز در سال ۲۰۰۷ نامزد اسکار شده بود. پویترس به خاطر گزارش افشاگریهای جاسوسی گسترده از سال ۲۰۱۳ تا کنون نیز به طور مشترک با گاردین و واشینگتنپست جایزه پولیتزر را به دست آورده است.
جشنواره ونیز، بدون جنجالها و حواشی چند ماه پیش کن
جشنواره بیسروصدا، آرام، محافظهکار و بیجنجال!
انگار در 10 روزی که شهر آرام ونیز، با آن آبراهههای عاشقانهاش، میزبان شماری از بهترین فیلمهای دنیا بود، آرامش محیط و فضا به هنرمندان حاضر در فستیوال هم منتقل شده بود. به خصوص سینماگران ایرانی حاضر در فستیوال که نه مانند کن به دنبال عبور از خطوط قرمز بودند، نه در قامت چریک یکتنه به جنگ ممیزی و سانسور رفتند و نه حتی در مراسمی که برای پاسداشت آزادی خلق هنری برگزار شد، خودی نشان دادند تا مطمئن باشیم بعد از بازگشت سینماگران به کشور، شاهد جنجالهایی از جنس اتفاقاتی که بعد از کن رخ داد و یک توقیف و چند ممنوعالکاری به دنبال آورد، نخواهیم بود. آرامشی که بیش و پیش از هر چیزی نشان میدهد خط و نشان مسئولان در روزهای بعد از کن حداقل در میان سینماگران موثر بوده است.
این آرامش را در صحبتهای سینماگران در نشستهای مطبوعاتی بعد از نمایش فیلمها و البته بازتاب رسانهای آن صحبتها در رسانههای کشور نیز شاهد بودیم. مثلا در صحبتهای نوید محمدزاده در پاسخ به پرسشی درباره ممنوعالکاریاش که گفت ترجیح میدهد به سوالات خارج از فیلم «شب، داخلی، دیوار» جواب ندهد. یا صحبتهای هومن سیدی، کارگردان «جنگ جهانی سوم» درباره مفهوم استبداد که نقل قول بالقوه مناقشهبرانگیزش از هانا آرنت را خیلی زود به یک سرزمین بیزمان و بیمکان منتقل کرد. پاسخ وحید جلیلوند، نویسنده و کارگردان به سوالی درباره پیام فیلمش مبنی بر کنار گذاشتن خشونت نیز از این جنس میتواند ارزیابی شود که به گزارش خبرگزاری مهر گفت: «هر کس آنچه میخواهد از فیلم برداشت میکند. من در این فیلم ماموران امنیتی و پلیس را برادرم خطاب کردهام. قهرمان فیلم من یک مامور امنیتی است که برادر من است. چنانکه نگاه ما دو قطبی باشد یا له یک جریان هستیم یا علیه یک جریان، در حالی که نگاه ما به یک تعادل برسد که چه کسی که آن طرف است و چه کسی که این طرف قرار دارد هر دو برادر هستند، آن زمان گفتوگو سهلتر و سادهتر میشود. طبیعتا فکر میکنید من این حرفها را برای این میزنم که در ایران کار میکنم و نمیخواهم به سرنوشت پناهی دچار شوم، ولی واقعا اینگونه نیست.»
//انتهای پیام
نقی معمولی رفت ونیز
مردم علی آباد خبر دارند؟
ارسطو چی میگه