تتلیتیهای بیست میلیون نفری بازار کتاب!
رازهای حکمرانی نویسندهای که در عمر هفت، هشت ساله نویسندگیاش همواره در صدر جدول پرفروشها بوده و بیش از بیست میلیون نسخه کتاب فروخته
اینکه چگونه کالین هوور در عمر هفت، هشت ساله نویسندگیاش توانسته بیش از 20 میلیون کتاب بفروشد؛ تنها به دلیل طرفداران انبوه یا درامهای احساسی تکاندهندهاش نیست، بلکه نکته مهم درباره این نویسنده -و کتابفروش- شاید این باشد که او تمام این مسیر را به روش خود طی کرده است!
کالین هوور 44 ساله تاکنون 24 رمان نوشته که از بین شناختهشدهترینهایش میتوان به درهم کوبیده، نقطه عقبنشینی، این دختر، ناامید، از دست دادن امید، در جستوجوی سیندرلا، شاید روزی، شاید نه، عشق زشت، هرگز هرگز، اعتراف، 9 نوامبر، خیلی دیر، با ما به پایان میرسد، بدون شایستگی، همه چیزهای شما، استخوانهای قلب، لیلا و با ما شروع میشود اشاره کرد.
امین فرجپور، شهروند| در یک سال گذشته، کالین هوور بیشتر از هر نویسنده دیگری در جهان -حتی بیشتر از انجیل- کتاب فروخته است. واقعیتی که برای درک عظمتش شاید دانستن این موضوع تا حدی روشنگر باشد که جیمز پترسون و جان گریشام به عنوان دو نویسنده همیشه محبوب و پرفروش، هر دو روی هم به اندازه این زن ظاهرا معمولی کتاب نفروختهاند. با این حال گفتن اینکه او در حال حاضر پرفروشترین نویسنده آمریکاست -یا حتی مقایسه او با نویسندگان موفقی که چندین کتاب مختلف در فهرست پرفروشها دارند- نمیتواند موفقیت او و البته عمق وفاداری مخاطبانش را توضیح دهد.
او نویسنده 6 کتاب از 10 کتاب پرفروش فهرست کتابهای داستانی نیویورکتایمز است که رکوردی شاید ابدی در زمینه حضور همزمان و خیرهکننده آثار یک نویسنده در فهرست پرفروشترین کتابهای سال باشد. بر اساس گزارش مرکز رصد کتابفروشیها، امسال بیش از 8.6 میلیون نسخه از کتابهای کالین هوور -بهصورت چاپی- فروخته شده که میتوان گفت حتی از انجیل هم بیشتر بوده است؛ موفقیتی که ریشهدارترین پیشفرضهای صنعت نشر را تحت تاثیر قرار داده است.
در مسیر اوج
از ساعتی 9 دلار تا درآمدهای میلیون دلاری!
زمانی که هوور اولین رمانش را در ژانویه 2012 منتشر کرد، یک مددکار اجتماعی بود که ساعتی 9 دلار حقوق میگرفت و در یک کانکس کوچک به همراه همسرش -که راننده کامیون بود- زندگی میکرد. هوور گفته که در آن روزگار به خاطر 30 دلار عایدی -که از طریق فروش رایت رمانش به دست آورده بود- همسر و سه پسرش به شدت ابراز خوشحالی کرده بودند، چون این مبلغ برای پرداخت قبض آب آن ماه کافی بود و در نتیجه میتوانستند کمی جلو بیفتند.
کالین هوور حالا چهلودو ساله، نه ناشر مخصوصی داشت، نه مدیر برنامه و نه هیچ یک از دیگر ملزومات سیستم بازاریابی نرمال آثار پرفروش که از آن جمله میتوان به کمپینهای تبلیغاتی، گفتوگوها و پادکستهای تبلیغاتی، جشن رونمایی و امضای کتاب، سخنرانیها و جوایز ادبی و البته نقدهای روزنامهای اشاره کرد.
هفت ماه بعد از آن روزگار، اما کالین هوور با رمان «درهم کوبیده» در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار گرفت. در ماه می آن سال هوور 50000 دلار رایت این کتاب را به دست آورد که با این پول، آن خانه کانکسی محل زندگیشان را از ناپدریاش خرید. در تابستان آن سال، هوور صاحب دو کتاب در فهرست پرفروشها شده بود که این دومی «نقطه عقبنشینی» نام داشت. کالین هوور اینجا بود که تصمیم گرفت کار خود را رها کند و تمام وقت به نوشتن بپردازد؛ تصمیمی که تاکنون به نوشتن 24 رمان در 10 سال انجامیده که البته زمینههای متنوعی را شامل میشود.
در شرایطی که بیشتر نویسندگان پرفروش به خاطر سریالهای محبوبی مانند «گرگ و میش» یا «هریپاتر» و البته برخی هم به خاطر فعالیت در یک ژانر محبوب مشخص، تبدیل به برند میشوند، هوور اما در این زمینه هم با دیگران فرق دارد و کتابهایش ژانرهای متنوعی را شامل میشوند. در واقع کالین هوور مسیر برند شدن را به شکلی التقاطی طی کرده است و در کارنامهاش میتوان به رمان عاشقانه، تریلر روانشناختی، داستان ارواح، رمانهای دلخراش درباره خشونت خانگی، سوء مصرف مواد مخدر، بیخانمانی و فقر برخورد که باعث میشوند دستهبندی کتابهای او دشوار باشد. تنوعی که خود کالین هوور آن را به این شکل توضیح داده است: «مدام به من میگفتند که به عنوان یک نویسنده باید خودم را در یک زمینه تبدیل به برند کنم که من هم جواب میدادم که چرا نباید بتوانم در تمام این زمینهها برند باشم؟ اصلا چرا نباید بتوانم خودم را به عنوان کالین هوور معرفی کنم؟!»
هوور میگوید که اولین خاطرهاش مربوط به دو سالگی و دعوای شدید پدر و مادرش است که در نهایت به جدایی و چندی بعد هم مرگ پدر منجر شد. بعد از آن، کالین هوور و مادرش با فقر نسبی در یک گاوداری کوچک زندگی کردند، تا زمانی که کالین بعد از تحصیل، در رشته مددکاری اجتماعی مشغول به کار شد. در همین روزها هم بود که ایده اولیه رمانی درباره یک دختر نوجوان تنها به ذهنش رسید که در ژانویه 2012 با عنوان «درهم کوبیده» منتشر و موفق شد. داستانی که مادر هوور به این شکل روایت میکند: «یک روز با من تماس گرفت و گفت: مامان، 6 نفر کتابم را خریدهاند. روز بعد، خریداران 60 نفر شدند.»
به هر حال، وقتی این فروش تدریجی ناگهان به سیل تبدیل شد، ناشران هجوم آوردند. هوور حقوق دو رمان اول خود را به انتشارات آتریا فروخت. آتریا برای سومین رمانش هم پیشنهاد داد، اما هوور آزادی انتشار را ترجیح داد و خودش آن را منتشر کرد که در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز در رتبه اول نیز قرار گرفت.
بعد از آن، کالین هوور بیش از 20 کتاب در ژانرهای گوناگون نوشته است. با این حال، در سال 2020، در زمان همهگیری بود که فروش هوور واقعا شروع به افزایش کرد. اتفاقی که هوور فکر میکرد زودگذر خواهد بود، اما ادامه یافت و رمانهایی که سالها پیش منتشر شده بودند، دوباره به فهرست پرفروشترینها بازگشتند.
ملانی ایگلسیاس پرز، ویراستار رمانهای هوور درباره دلیل این اقبال دوباره، به ویدیوهای تیکتاک اشاره میکند و میگوید که «وقتی آنها را اول بار دیدم، شگفتزده شدم. در واقع این تبلیغات بهتر از هر چیزی بودند که هر کسی در زمینه فروش یا بازاریابی میتوانست به وجود آورد!»
حالا کتابهای هوور با اینکه برخی سالها از انتشارشان میگذرد، هنوز و همچنان در فهرست پرفروشترینها قرار دارند. پرفروشترین کتابش «با ما تمام میشود» -که درامی عاشقانه درباره رابطه یک زن گلفروش با یک جراح مغز و اعصاب متجاوز است- با اینکه اولینبار 6 سال پیش منتشر شده، اما بعد از اینکه سال گذشته دوباره در فهرست پرفروشترینها وارد شد، هنوز و همچنان در آنجا مانده و همین حالا هم در فهرست جلد شومیز نیویورکتایمز، بعد از فروش بیش از 4 میلیون نسخه به عنوان کتاب شماره 1 معرفی شده است. جالب اینکه دنباله این کتاب هم که هوور به نام «از ما شروع میشود» به درخواست طرفدارانش نوشته و همین روزها به بازار خواهد آمد، با تیراژ اولیه 2.5 میلیون نسخه به بازار عرضه خواهد شد که به بهترین وجهی میتواند نشاندهنده محبوبیت این نویسنده باشد.
نتیجه اینکه؛ با اینکه هوور و مدیر تجاری او تاکنون ارقام دقیقی از فروش آثار او منتشر نکردهاند، ولی بیتردید این نویسنده عجیب تاکنون پروت زیادی به دست آورده است. البته محاسبه کل درآمد او دشوار است، زیرا نرخ حق امتیاز برای هر کتاب متفاوت است، به خصوص که او آثارش را خودش به همراه چند ناشر مختلف چاپ میکند. با این حال، شکی نیست که کتابهای او که اکنون توسط فروشگاههای زنجیرهای بزرگی توزیع میشوند، ثروت زیادی به همراه آوردهاند. به هر حال، درآمد نویسندهای که بیش از 20 میلیون نسخه از آثارش فروخته شده، نباید ناچیز بوده باشد!
با این حال، این ثروت و البته شهرت به هوور که به طرز دردناکی درونگراست، شوکهای بزرگی وارد کرده است. او البته هنوز با لباس معمولی خانگیاش به خرید میرود و به همراه مادرش در همان گاوداری قبلی زندگی میکند. با این تفاوت که با درآمد کتابهایش این گاوداری را خریده و بخشی از آن را تبدیل به یک خانه ویلایی کرده است. با این حال، میگوید از اینکه در تیکتاک همه درباره او حرف میزنند، خسته شده است: «صندوق پیامهای من حالا پر شده از اخباری درباره کالین هوور، در حالی که عشق من این است که بنشینم و ویدیوهایی درباره گربه نگاه کنم!»
پرفروشترین رمانهای هووری نیویورکتایمز
رمان «با ما به پایان میرسد» نوشته کالین هوور که در حال حاضر 69 هفته است در جدول پرفروشترین رمانهای نیویورکتایمز قرار دارد، شاید بتواند یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ لقب گیرد. رمان «حقیقت» نوشته کالین هوور نیز که 44 هفته حضور در لیست پرفروشترین رمانهای نیویورکتایمز را تجربه کرده، یکی دیگر از رمانهای موفق معاصر آمریکا بوده و در رده سوم این جدول قرار دارد. در رده چهارم هم رمان «عشق زشت» از همین نویسنده قرار دارد. اتفاقی که باعث شده کالین هوور تبدیل به پرفروشترین نویسنده سال 2022 شود.
تتلیتیهای دنیای کتاب
موفقیت او اما تنها وابسته به این تصمیم نبوده و تا حد زیادی بر اساس شرایطی رخ داده است که تفاوتهای او را با دیگر نویسندگان رقم میزند. در واقع روند موفقیت کالین هوور توسط خوانندگانی رهبری میشود که -به تعبیر مذهبی- به عنوان مبلغین، مبشرین یا بشارتگران او عمل میکنند؛ مخاطبان و هواداران پرشوری که با نقدهای آنلاین برانگیزاننده و هیجانانگیز و البته ویدیوهایی که اغلب وایرال میشوند، فروش کتابهای هوور را به نحو تصاعدی افزایش میدهند.
این طرفداران که اکثرا هم زن هستند، خود را «کاهور» مینامند که اشاره به حروف اول نام و فامیلی او دارد و اینجا با توجه به سابقه موجود هواداری میتوان آنها را به تقلید از تتلیتیها، «هووریتی» نامید. هووریتیها با کمک واکنشهای شدید و برانگیزانندهای که به کتابهای کالین هوور نشان میدهند، اتمسفری حیرتانگیز پیرامون آثار نویسنده محبوبشان ایجاد کرده و نقاط اوجی دستنیافتنی در زمینه فروش برای او رقم میزنند. این هووریتیها البته از قواعد مرسوم طرفداری پیروی نمیکنند و رابطه عجیبی با نویسنده محبوبشان دارند که عکسالعمل یکی از این هواداران در تیکتاک میتواند فضای حاکم بر این رابطه را روشن کند. این طرفدار در تیکتاک گفته: «میخواهم کالین هوور با مشت بزند به صورتم و داغونم کند. به خدا درد این مشت از کتابهایش کمتر است!»
اینکه به گزارش سایتهای رصد و بررسی فروش کتاب، تاکنون در سال 2022 پنج کتاب از 10 کتاب چاپی پرفروش در هر ژانری متعلق به هوور بوده -و البته بسیاری از این کتابهای پرفروش هم سالها پیش منتشر شدهاند- یک پدیده نوظهور و بیسابقه در دنیای نشر است که تا حد زیادی هم میتوان آن را مدیون و مرهون هووریتیها دانست.
پیتر هیلدیک اسمیت، تحلیلگر صنعت نشر، شاید به این دلیل باشد که میگوید «او قوانین بازار را به چالش کشیده است».
استفاده ماهرانه هوور از رسانههای اجتماعی -که در آن 3.9 میلیون دنبالکننده دارد- یکی دیگر از راههای افزایش محبوبیت این نویسنده و البته بهترین مسیر فروش کتابهایش است. هوور با ویدیوهای احمقانه و خندهداری که پست میکند، مخاطبان بسیاری به دست آورده است که بهترین جلوهاش را هم در روزهای همهگیری کرونا شاهد بودیم که در روزهای رکود اغلب صنایع و بازارها، هوور به کمک پایگاه طرفدارانش نه تنها به شکلی هیجانانگیز شاهد فروش کتابهایش در دوران کرونا بود، که حتی هشتگهای مربوط به او هم با بازدیدهای حیرتانگیزی مواجه میشدند و صدها میلیون بازدید داشتند. اینها همه هوور را برای هوادارانش به یک پدیده منحصر به فرد تبدیل کرده است.
نیویورکتایمز نوشته: همین اواخر در یک روز سوزان تابستانی در دالاس شاهد بودیم که کالین هوور که بسیار هم خسته و مضطرب به نظر میرسید، در یک برنامه پنج ساعته امضای هزاران کتاب شرکت کرد و با بیش از 500 طرفدار سلفی گرفت که بسیاریشان دهها کتاب از نویسنده محبوبشان را برای امضا خریده بودند. این یک برنامه همیشگی است که روزنامهنگاران به یک موتور روغنکاری شده یا به خط مونتاژ کارخانه تشبیه میکنند. واقعا هم روند حاکم به یک خط مونتاژ شبیه بود: یکی از دستیاران به هواداران خوشآمد میگفت، یکی کتاب به آنها میفروخت، یکی نامشان را مینوشت، یک نفر دیگر هم آنها را به سوی نویسنده راهنمایی میکرد. در حین امضا هم یک نفر از هوور در حال امضا کردن با لبخند عکس میگرفت و یک نفر هم تلفن همراه خوانندگان را میگرفت تا بعدها آن عکسها را به آن شماره ارسال کنند. ملاقاتی که اگرچه کل مراحلش کمتر از یک دقیقه طول میکشد، اما برای هووریتیها به گفته یکی از خوانندگان همیشگی آثار نویسنده، شبیه به زیارت مذهبی است.
نویسنده دیکتاتور
هواداران خاص هوور باعث شدهاند این نویسنده کنترلی حیرتانگیز و صددرصدی روی کارش داشته باشد که در صنعت نشر معمولی نیست.
اگرچه او در آغاز مسیر نویسندگی، خودش ناشر آثارش بوده -و در ادامه هم گاه به گاه این کار را تکرار کرده- ولی در عین حال با ناشران متعددی نیز قرارداد بسته که گاه شامل حقوق چاپ کتاب بوده و گاهی نیز حقوق کتاب الکترونیکی. در حال حاضر هم کالین هوور برای انتشار 6 کتاب با سه ناشر طی پنج سال آینده قرارداد بسته است که هر سه ناشران مطرح و شناختهشدهای هستند: گراندسنترال، آتریا و آمازون!
کریستن مکلین، تحلیلگر صنعت نشر و چاپ، در این زمینه میگوید: «اگر هوور را با جان گریشام یا لی چایلد یا جیمز پترسون قیاس میکنید، باید بگویم که آنها مخلوقات انتشارات سنتی هستند. در واقع آنها را ناشران بزرگ خلق کردهاند و برای همین هم هست که سالهای سال مثل یک ماشین، یا مثل یک فرمول کارخانهای، در همان ژانر و با همان ناشران کار میکنند. هوور اما با این نویسندهها متفاوت است. او ماشین نیست!»
//انتهای پیام