پشت پرده یک جرم خطرناک
«شهروند» در گفتوگو با کارشناسان، حاشیهها و تاثیرات آدمربایی و گروگانگیری در جامعه را بررسی میکند
ترس و واهمه را به جامعه تزریق میکنند. هرکدام نیتی در سر دارند. یکی پول میخواهد، دیگری قصد دارد انتقام بگیرد و یکی هم میخواهد تسویهحساب کند. با این حال راه خطرناکی را انتخاب میکنند. راهی به نام بازی با جان؛ آدمها را با خود میبرند. پیر باشد یا جوان، کودک باشد یا بزرگسال برایشان فرقی نمیکند. گروگان میگیرند و دقایق و لحظات وحشتناکی را برای قربانیهای خود بهجا میگذارند. از هر راهی استفاده میکنند تا زورشان به مقاومتهای قربانی برسد.
جعفر پاکزاد _ شهروندآنلاین| گاهی اوقات به هدفشان میرسند و گاهی اوقات هم ناکام میمانند، اما در هر صورت دستگیر میشوند. آنها پشت میلههای زندان روزگار طولانی میگذرانند و قربانیها اما شاید حتی تا آخر عمرشان هم نتوانند آن دقایق ترسناک را از ذهن خود پاک کنند. سرنوشت این قربانیها تا مدتها مشخص نیست که چه میشود و چطور میتوانند به زندگی بازگردند. ماجراهای گروگانگیری و آدمربایی یکی از مهمترین حوادثی است و بخش بسیار قابلتوجهی بهشمار میآید. از این رو است که پلیس، تیم تخصصی رهایی گروگان دارد. در یک سال گذشته شاهد چندین گروگانگیری در کشور بودیم که بسیاری از آنها با عکسالعمل پلیس، پایان خوشی پیدا کرد، اما برخی از این گروگانگیریها نیز متاسفانه رنگ خون به خود گرفت. در این گزارش به سراغ گروگانگیریهایی میرویم که در یک سال گذشته رخ داده و پلیس بلافاصله وارد عمل شده تا غائله را ختم بهخیر کند. کارشناسان پلیس و اجتماعی نیز در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» این دقایق وحشتناک را بررسی کرده و راجع به آن صحبت کردهاند.
تفاوت گروگانگیری و آدمربایی
مسائل مالی علت اصلی بروز گروگانگیری یا آدمربایی در هر جامعهای از نگاه پلیس به چند دلیل اتفاق میافتد. در همین خصوص سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ به «شهروند» میگوید: «درباره آدمربایی بهتر است در ابتدا یک تعریف قانونی داشته باشیم. در ماده 621 قانون مجازات اسلامی آمده است که هر فردی به قصد مطالبه پول، انتقام یا هر منظور دیگری بهزور یا به تهدید، حیله یا هر شکل دیگر، توسط خود یا افراد دیگری، شخصی را برباید و مخفی کند به حبس از ۵ تا ۱۵ سال محکوم میشود. اگر در این ربایش سن بزهدیده کمتر از ۱۵ سال باشد یا توسط وسایل نقلیه انجام شود و آسیب جسمی و حیثیتی وارد شود به حداکثر میزان مجازات محکوم خواهد شد.
تفاوتهایی بین آدمربایی و گروگانگیری داریم. بعضا مردم گروگانگیری و آدمربایی را همانند هم میدانند، اما در آدمربایی مرتکبان تنهایی، در خفا و با طرح نقشه قبلی آن را انجام میدهند. هدف این افراد تقریبا به دست آوردن پول و منفعت مالی است. در صورتی که در گروگانگیری، عامل اصلی حادثه، موضوع را به صورت علنی و آشکار، در دید عموم، بدون نقشه قبلی یا صرفا برای فرار از موقعیتی که در آن قرار گرفته است، انجام میدهد. این افراد سعی میکنند توجه دیگران را به سمت خود و خواستههای غیرمالی خود جلب کنند.»
انگیزههای آدمربایی
سرهنگ نثاری در ادامه صحبتهای خود میگوید: «گروگانگیری در دایرهالمعارف حقوقی دنیا به جرائم سیاسی اطلاق میشود اما قانونگذار هیچ تفاوت و تمایزی به نام آدمربایی و گروگانگیری قائل نشده است. طبق آنالیزی که در ۵ سال گذشته انجام دادهایم در شهری مثل تهران تقریبا آدمربایی با انگیزه انتقامجویی بوده است. در برخی از موارد حتی شاهد آدمربایی ساختگی بودهایم. بروز اختلافات خانوادگی، آزاد کردن یک زندانی یا نهایتا تسویهحساب از دیگر عواملی است که میتواند جزو علتهای بروز آدمربایی باشد.»
سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اینطور ادامه میدهد: «در رابطه با انگیزههای آدمربایی میتوان به انگیزه باجخواهی، تسویهحسابهای مشروع، تسویهحسابهای ناشی از معاملات غیرقانونی توسط باندهای خلاف در معاملات مشروب و موادمخدر، انگیزه انتقامجویی، بهرهگیری جنسی و انگیزه برای تغییر اوضاع یا خودربایی با نقشه قبلی اشاره کرد.
آدمربایی میتواند تلفیقی از همه این موارد که در بالا اشاره کردیم، باشد. از طرف دیگر اختلافات خانوادگی یا باواسطه و سفارشی، یا به دست آوردن اطلاعات خاص و استراتژیک، باجخواهی از حکومتها و ایجاد تغییرات سیاسی، انگیزههای مختلف در قاچاق انسان، آزادکردن یک زندانی، یا در پی اشغال یک سرزمین توسط گروههای اشغالی اتفاق میافتد.»
واکنشها هنگام آدمربایی
سرهنگ نثاری با بیان اینکه در گروگانگیری بعضا برای فرار از صحنه جرم در عملیات دستگیری اتفاق میافتد یا بعضا ناامن نشان دادن جامعه رخ میدهد که در مهرماه امسال شاهد دو مورد در این موضوع بودهایم، میگوید: «اگر فردی یکی از اعضای خانوادهاش یا از نزدیکان او مورد ربایش قرار گرفت باید چه کاری انجام دهد؟ در ابتدا باید به آموزش کودکان توجه ویژه داشت. باید به کودکانمان خصوصا بچههای کوچکی که قابلیت تشخیص ندارند، آموزش بدهیم آدرس و شماره تلفن خودشان را به افراد غریبه ندهند.
باید آموزش بدهیم که سوار خودروهای غریبه در پوشش حتی مسافرکش نشوند. خانوادهها در صورت برخورد با موضوعات مشکوک با پلیس تماس بگیرند و حتما نشانی از افرادی که ربایش آنها را داشتند بهخاطر بسپارند. همچنین با افرادی در فضای مجازی ارتباط نگیرند و اطلاعات شخصی را به این افراد ندهند. والدین هم باید کنترلهای خاص خود و رفتار فرزندانشان چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی را داشته باشند.»
آدمربایی منجر به جنایت نداشتیم
سرهنگ نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران ادامه میدهد: «اگر فردی خود را مامور معرفی کرد حتما کارت شناسایی را بخواهید و تا زمانی که برای شما هویت این فرد محرز نشده به دستورات آنها عمل نکنید. همچنین در مسیر مدارس و آموزشگاهها به بچه ها بسپارید از مسیرهای امن بروند و حتما از سرویسهای قابلاطمینان استفاده کرده یا اگر سرویس ندارند حتما والدین همراه آنها باشند.
در اداره يازدهم پلیس آگاهی تهران که یکی از ادارات زیرمجموعه مبارزه با جرائم جنایی است ما افسران زبدهومجربی داریم که درصورت وقوع آدمربایی تیمهای ویژهای تشکیل و اقدامات لازم را برای دستگیری آدمرباها انجام میدهند. به لطف الهی تا الان هیچ مورد آدمربایی نداشتیم که منجر به جنایت شده باشد یا اینکه گروگان، دست آدمربا باقی مانده باشد. نهایتا ماجرای آدمرباییها بین ۶ ساعت یا حداکثر ۴۵ روز طول کشیده است. با تربیت افسران زبده و بهرهبرداری از علم روز این زمان را به زمان قابلقبولی در ایران به اندازه میزان جهانی رساندهایم و در حال حاضر یک شاخص و رکورد خوبی در کشف آدمربایی از خود بهجا گذاشتهایم.»
اختلال اضطراب پس از سانحه
معمولا قربانیهای آدمربایی و گروگانگیری، بعد از رهایی دیگر نمیتوانند مثل سابق به زندگی خود ادامه دهند. این ماجرا تاثیر روانی بسیار زیادی روی آنها میگذارد. دکتر سمیرا دهقانی، روانشناس در گفتوگویی با خبرنگار «شهروند» میگوید: «از نظر روانشناسی فرد یا افرادی که قربانی آدمربایی یا گروگانگیری میشوند با اختلال اضطراب پس از سانحه روبهرو میشوند. این اختلال معمولا در مورد افرادی اتفاق میافتد که قربانی حوادث طبیعی زندگی هستند. اگرچه در حدود ۹۰-۵۰ درصد افراد در زندگیشان استرس را تجربه میکنند، اما حدود هشت درصد به این اختلال مبتلا میشوند. اختلال اضطراب پس از سانحه، بهویژه در مورد افرادی که عزیزان خود را در حادثهای از دست داده و تنها ماندهاند دیده میشود. اغلب این افراد رویدادهای تلخی چون تجاوز جنسی، سیل، آدمربایی، سقوط هواپیما و تهدید به گروگانگیری را تجربه کردهاند. »
این روانشناس میافزاید: «به دنبال یک واقعه آسیبزا، مانند حوادث طبیعی، تصادف رانندگی، حمله و … تقریبا همه مردم، حداقل برخی از علائم پیتیاسدی را تجربه میکنند. زمانی که احساس امنیت و اعتماد شما خدشهدار شده، طبیعی است که احساس ترس، نگرانی، اضطراب و … داشته باشید. کابوس دیدن، تکرار دوباره حادثه در ذهن، دوری کردن از افراد و موقعیتها بسیار معمول است. این موارد واکنشهای طبیعی در برابر حوادث غیرعادی بهشمار میرود.
با اینحال، همانطور که گفتیم برای اغلب افراد این علائم کوتاهمدت هستند. ممکن است چند روز یا چند هفته ادامه داشته باشند و به تدریج از بین بروند، اما اگر این علائم را بیش از یک ماه تجربه و به جای بهبود، احساس کردید که هر روز بدتر میشوید، اگر زندگی عادی شما دچار اختلال شده و با گذشت ماهها از حادثه هنوز درگیر عواقب آن هستید، اگر افکار منفی درباره خود یا دیگران ذهن شما را پر کرده، زمان آن رسیده که از یک متخصص کمک بگیرید. بهخاطر داشته باشید، هرچقدر زودتر برای درمان این اختلال اقدام کنید، غلبه بر آن آسانتر خواهد بود. تنها راه رهایی از این استرس، پذیرش آن به عنوان بخشی از گذشته است که این فرآیند با راهنمایی و پشتیبانی یک درمانگر باتجربه بسیار آسان خواهد بود.»
تاثیر جامعه بر فرد آدمربا
امانالله قرایی، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی در این باره میگوید: «در بحث آدمربایی باید صحبت از روانشناسی اجتماعی کرد، یعنی تاثیر جامعه بر فرد. افرادی که اقدام به آدمربایی میکنند باید از لحاظ روانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرار بگیرند. بدونشک این افراد دارای مشکلات زیادی در خانواده و جامعه هستند. از طرف دیگر دایره دوستان آنها، وضعیت اقتصادی جامعه، مسأله فقر و بیکاری، تعدیها و ظلمهایی که بر آنها شده، محرومیت و محدودیتهایی که در خانواده و جامعه بر آنها وارد شده است نیز باید موردتوجه قرار گیرد. ما موضوعی به نام آدمربایی غریزی، فطری، ارثی یا نژادی نداریم بلکه آدمربایی یا گروگانگیری پدیدهای اجتماعی است. در جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی، فضای حیاتی که فرد در آن بزرگ میشود موجب آدمربا شدن او، خودکشی کردنش، بزهکارشدن یا به فحشاکشیده شدن او میشود.»
آدمربایی باعث ایجاد دلهره در جامعه میشود
دکتر قرایی مقدم ادامه میدهد: «روانشناسی اجتماعی تاثیر گروه در فرد را مطالعه میکند اما درباره اینکه آدمربایی چه آسیبی به جامعه میزند باید گفت در قدم اول باعث ایجاد دلهره و ناامنی در جامعه میشود. همچنین باعث میشود که خانواده و جامعه در هراس بهسر ببرند. نکته مهم اینجاست که وقتی خانواده احساس ناامنی کنند ما شاهد تاثیرات منفی این اتفاق در اقتصاد کشور نیز خواهیم بود. بهطور مثال فردی همیشه نگران فرزندان خود باشد از نظر بازدهی کاری در محل کار نیز افت شدیدی پیدا خواهد کرد. آدمربایی بدبینی سیاسی بهبار میآورد، چراکه نشان میدهد حاکمیت نمیتواند امنیت افراد را در جامعه ایجاد کند.
از طرف دیگر جامعه نسبت به پلیس نیز بدبین میشود. در برخی از مکاتب جامعهشناسی شهرهای بزرگ را مأمن جنایتکاران میدانند آنهم به این دلیل که افراد ترس از شناختهشدن ندارند. شهرهای بزرگ دنیای بیکسی، بیهویتی و تنهایی است. وقتی شما در یک شهر 14 میلیونی حاشیهنشینی داشته باشید این حاشیهنشینی ممکن است که آدمربایی، دزدی و جنایت را بهوجود بیاورد. نگاه کنید جرم و جنایت در اطراف ترمینالهای سراسر دنیا بیشتر است.»
این جامعهشناس میگوید: «مناطق حاشیهنشین با توجه به وضعیت اقتصادی مردم، محیط مناسبی را برای آدمربایی دارد. وقتی وضعیت جامعه از لحاظ اقتصادی نامناسب باشد، تجاوز، دزدی و آدمربایی رخ میدهد، به عبارتی و از دیدگاه روانشناس اجتماعی خودکنترلی ضعیف میشود. به طور مثال میتوان اینطور بیان کرد، شما در محله خود کاری و رفتارهای بد انجام نمیدهید اما در مکانهایی که شما را نمیشناسند این خودکنترلی کمتر است. در شهرهای بزرگ انسانها مثل ربات هستند و رباتیک رفتار میکنند. از این رو خودکنترلی کمتر انجام میشود. وقتی خودکنترلی در یک جامعه ضعیف باشد ارزشها و هنجارهای اجتماعی نیز کمتر رعایت و دیده میشود.»