آقای شهردار آزاد شد

گزارش «شهروند» از 4 سال زندگی پرفرازونشیب محمدعلی نجفی، پس از قتل همسر دومش

عامل یکی از بی‌سابقه‌ترین جنایت‌های پایتخت، از زندان آزاد شد. مدیر نام‌آشنای کشور با گذشت نزدیک به چهار سال پس از جنایت در برج آرمیتا در لیست بلندبالای آزادی محکومان مشمول عفو قرار گرفت.

دکتر محمدعلی نجفی کوله‌باری از سمت‌های کلان اجرایی کشور را در اختیار داشت، اما در روز هفتم خردادماه 98  بزرگ‌ترین چالش زندگی‌اش اتفاق افتاد. مردی که پست‌های سیاسی مختلفی از وزارت علوم و آموزش‌وپرورش گرفته تا سازمان برنامه‌وبودجه و میراث‌فرهنگی و ده‌ها پست اجرایی و مشاوره‌ای دیگر را بر عهده داشت، در برج آرمیتا شهرک‌غرب جنجالی‌ترین جنایت تاریخ معاصر کشور را رقم زد.

حدود چهار سال پیش نام و تصویر محمدعلی نجفی، شهردار اسبق پایتخت، رسانه‌ها و فضای مجازی را قبضه کرد. مردی که  به «ذهن برنامه‌ریز» معروف بو6د و در نوشتن بسیاری از برنامه‌های کلان دهه‌های گذشته نقش کلیدی  داشت، برنامه موفقی برای زندگی شخصی و خانوادگی‌اش طراحی نکرد.

چهره شناخته‌شده قاتل بود

ساعت ١٣:٣٠ سه‌شنبه هفتم خرداد 98، خبری با عنوان «همسر دوم نجفی به قتل رسید»، منتشر شد که مثل بمب صدا کرد و همچنین ترند شبکه‌های اجتماعی  شد. میترا استاد، زن 36 ساله شهردار اسبق تهران، به ضرب چندین گلوله از سوی همسرش کشته شده بود. علت مرگ اصابت گلوله کلت کمری محمدعلی نجفی، شهردار اسبق تهران، به قلب و دست این زن جوان اعلام شد.

مرگ ميترا استاد، همسر دوم آقاي نجفي، جراحتي عمیق بر زندگي  شهردار اسبق گذاشت. تحصیلکرده رشته ریاضیات دانشگاه MIT آمریکا، به جرم قتل عمد همسر دومش بازداشت شد. این نخستین بار طی چند دهه اخیر بود که یکی از چهره‌های شناخته‌شده سیاسی چنین سرنوشت خونینی را تجربه می‌کرد.

قتل ناخواسته

در روند بازجویی‌ها، محمدعلي نجفي به قتل ناخواسته ميترا استاد اعتراف كرد. «میترا اجازه نمی‌داد با خانواده همسر اولم رفت‌وآمد کنم و به‌شدت مرا تحت فشار گذاشته بود. اختلاف ما سر درازی داشت، درگیری از دو شب قبل شروع شد. شدت و ضعف داشت. شب پیش از حادثه هم دعوای مفصلی کردیم. تمام شده بود. اما هر دو ناراحت و عصبی بودیم. صبح پسر 13ساله میترا که با ما زندگی می‌کرد، به مدرسه رفت. بعد هم دوباره درگیری ما شروع شد. میترا فحاشی می‌کرد، ناسزا می‌گفت. به حمام رفت؛ به من گفت می‌خواهد بعد از حمام بیرون برود. از او پرسیدم کجا می‌روی؟ نامربوط جوابم را داد. من هم خیلی عصبانی شدم و با اسلحه به طرف او رفتم تا بترسد، بعد هم که گلوله شلیک شد.»

گلوله به سینه و دست میترا استاد اصابت کرد. میترا دیگر نفس نمی‌کشید و غرق خون بود که محمدعلی نجفی نامه کوتاهی در یک صفحه نوشت و در صحنه جنایت به جا گذاشت. او نامه دیگری هم برای دخترش نوشت. نامه‌ای که توسط راننده به خانه دخترش ارسال شد.

سابقه شروع اختلافات، چگونگی ورود میترا به زندگی و شروع مشکلاتش در این نامه مطرح شده بود.

دست‌نوشته‌هاي به جاي مانده از آقاي شهردار همه را نگران کرده بود، ‏نگران از اينکه تنها سرنخ اين پرونده دست به اقدامي غيرمنتظره بزند و اين جنايت سر به مهر باقي ‏بماند. اما هيچ‌کدام از آنها نشد، نجفي بعدازظهر آن روز خودش را به پليس آگاهي معرفي ‏کرد.

3 جلسه دادگاهی

نجفی سه بار در جلسه دادگاه حاضر شد. قتل شبه‌عمد، شلیک غیرمستقیم و تیراندازی غیرارادی، کلیدواژه آخرین جلسه رسیدگی به پرونده جنایی ‌سال بود. اظهارات محمدعلی نجفی به‌ عنوان تنها متهم قتل میترا استاد، دفاعیات وکیل‌مدافع، صحبت‌های کارشناسان اسلحه‌شناسایی و پزشکی‌قانونی و آخرین دفاعیات متهم و وکیل‌مدافع همه و همه سعی در تشریح و توضیح واقعیت جنایت جنجالی سال 98 داشتند. پس از تشکیل جلسات رسیدگی دادگاه، اولیای‌دم میترا استاد، چندین بار درخواست قصاص نجفی را مطرح کردند. سه جلسه دادگاه در شعبه ۹ دادگاه کیفری یک تهران در سال ۹۸ به ریاست قاضی محمدی کشکولی برگزار شد. نهایت نجفی با احراز قتل عمد میترا استاد به قصاص محکوم شد.

رضایت میلیاردی

سرنوشت و ‏دانستن آن چیزی که انتظار شهردار را می‌کشید، بیش از هر چیز دیگری مهم بود، به خصوص پس از برگزاری جلسات دادگاه و صدور حکم قصاص از سوی قاضی کشکولی. اما از همان ‏ابتدا، چیزی شبیه یک ذره، یک باریکه نور، خیلی‌ها را به سرانجام این پرونده عجیب جنایی امیدوار ‏کرده بود. انگار آنها نمی‌توانستند چیز دیگری را باور کنند. اما این باریکه رفته‌رفته پررنگ‌تر ‏شد، هرچه گذشت امیدها برای بخشش بیشتر شد، حتی دست‌دست‌کردن وکلای نجفی برای ‏اعتراض به حکم صادره هم در همین چارچوب تحلیل شد، اینکه همه منتظر اعلام خبری از سوی ‏خانواده استاد بودند. خبری برای دور شدن آقای شهردار از چوبه دار. مسعود برادر میترا، سحرگاه روز چهارشنبه 23مردادماه 98 خبر بخشش نجفی را اعلام کرد.‏

پرداخت ۱۳۶۲ سکه به همراه ۱۰ میلیارد برای گرفتن رضایت

آنطور که پیدا بود خانواده استاد اصلا حاضر به رضایت نبودند. مسعود استاد آن زمان در رسانه‌ها مصاحبه‌های مفصل و پرجنجالی می‌کرد و هرگز راضی به بخشش نبود تا اینکه بحث رضایت مطرح شد. وکیل‌مدافع نجفی در این رابطه  می‌گوید: «وقتی که بحث رضایت مطرح شد، در جامعه این مطلب منتشر شد که ۱۰میلیارد داده‌اند و رضایت گرفته‌اند. شاید امروز ۱۰میلیارد تومان پول زیادی نباشد، اما آن موقع پول قابل اعتنایی بود. این ازدواجی هم که گفتم شاید خیلی هم معقول نبوده است، ۱۳۶۲ سکه به اضافه یک کلام‌الله مجید مهریه میترا استاد بوده است. اگر این تعداد سکه را قیمت‌گذاری کنیم به قیمت آن موقع هم بالای ۱۰ یا ۱۲میلیارد تومان می‌شد، اما از ۱۰میلیارد تومان خیلی بالاتر است.»

آنچه ما انجام دادیم فقط گرفتن رضایت نبود. خانواده استاد دادخواست مطالبه مهریه کرده بودند. این موضوع را تا به امروز من در مطبوعات بازگو نکرده بودم، بنابراین مهریه معضلی بود که آقای نجفی باید پرداخت می‌کرد. اتهام او هم، چون قتل عمد بود، از ارث محروم می‌شد و طبیعتا باید تمام مهریه ورثه تحویل می‌شد؛ پدر و مادر و فرزند. ما در این زمان به خانواده استاد در حین مذاکره گفتیم شما حالا که قرار است این مبلغ را بگیرید، در قالب اقساط، حداقل یک اقرارنامه‌ای تنظیم شود مبنی بر اینکه شما مهریه‌تان را دریافت کرده‌اید. ما هم یک اقرارنامه‌ای گرفتیم که در آن کل ورثه اعتراف کردند مهریه و وجه را دریافت کرده‌اند و نسبت به آن ادعایی ندارند، بنابراین ۸۰درصد این رضایت مربوط به مهریه می‌شد.»

 6 سال و نیم حبس تعزیزی

با توجه به رضایت اولیای‌دم، قصاص منتفی و نجفی صرفا به هفت‌سال‌ونیم حبس محکوم شد. به این حکم از سوی نجفی اعتراض و پرونده به شعبه ۴۱ دیوان‌عالی کشور ارجاع شد. دیوان‌عالی کشور بار دیگر حکم پرونده را نقض کرد و این بار پرونده را به شعبه هم‌عرض صادرکننده رأی بدوی -شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک تهران-  فرستاد.

۲۶ اردیبهشت سال ۹۹ گودرزی از صدور رأی این پرونده خبر داد و گفت: «دادگاه دوباره قتل عمد برای موکلم تشخیص داده و آقای نجفی به شش سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است.»

نهایتا پس از یک سال اختلاف قضایی درباره پرونده قتل میترا استاد، سرانجام دیوان‌عالی کشور  ۲۵ شهریورماه ۹۹ با تایید رأی دادگاه کیفری اقدام محمدعلی نجفی را «قتل عمد» دانست.

محمدعلی نجفی  در این مدت سه بار درخواست آزادی داد که با درخواست آزادی مشروط او از سوی دادستانی موافقت نشد تا اینکه  در فروردین ماه 1402  محمدعلی نجفی مشمول عفو آزادی محکومان در بند قرار گرفت و پس از چهار سال این پرونده جنجالی بسته شد.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
۱ دیدگاه
  1. رضا می‌گوید

    واقعا چجوي اين اقايون اين پولا رو بدست مي اورند. مگه چقدر درامد دارند. واي بر اين مسولين……

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.