راز دزدی کلان از خانه مقامات کشوری در دفترچه سارقان

اعضای باند حرفه‌ای دزدان خانه‌های بالای شهر در عملیات پلیسی دستگیر شدند

وقتی برای نخستین‌بار به زندان افتادند، پس از مشورت با هم‌بندی‌هایشان تصمیم گرفتند کار خود را ارتقا دهند. آنها به جای دزدی ضبط و باند و لوازم خودرو، این‌بار راه دیگری را در پیش گرفتند. در زندان باند تشکیل دادند و منتظر روز آزادی ماندند. بعد از آن، یکی از حرفه‌ای‌ترین باند سرقت خانه‌ها را راه‌اندازی کردند. آنها با ورود به خانه‌های ویلایی در بالا شهر پول، سکه و وسایل نفیس را به سرقت می‌بردند. در این میان وقتی اعضای این باند حرفه‌ای دستگیر شدند، دفترچه جدول‌بندی سرقت‌هایشان، راز مهمی از یک دزدی جنجالی را فاش کرد. در این دفترچه مشخص شد که این افراد، سارقان خانه سه نفر از مقامات دولتی و مدیران ارشد کشور در شمال پایتخت هستند.

سیما فراهانی _ شهروندآنلاین| ماجرا از چند ماه پیش آغاز شد. وقتی مالباختگان زیادی در شمال و شمال‌غرب تهران به پلیس آگاهی و دادسرای ویژه سرقت مراجعه کردند و از دزدی کلان خانه‌هایشان خبر دادند. طبق بررسی‌ها، سارقان با شکستن قفل در ورودی یا از طریق بالکن، وارد این خانه‌ها می‌شدند و اموال قیمتی و نفیس آنها را به سرقت می‌بردند. سکه، طلا، پول و ارز یا تابلوفرش‌های نفیس ازجمله اموالی بود که سارقان در دزدی‌های حرفه‌ای‌شان با خود می‌بردند. با این حال، آنها هیچ ردی از خود به جا نمی‌گذاشتند.

دزدی از خانه یکی از مدیران ارشد دولتی

تحقیقات و بررسی‌های گسترده در این‌خصوص ادامه داشت تا اینکه دی‌ماه سال گذشته خبر رسید خانه‌ای سه طبقه در شمال تهران هدف دزدی کلانی قرار گرفته است. سارقان از نبود صاحبخانه‌ها سوءاستفاده کرده و وارد این خانه‌ها شده بودند. آنها هرچه پول و طلا و حتی عتیقه‌جات در آن سه طبقه بود، با خود برده بودند.

این خانه متعلق به دختر یکی از مقامات مهم کشوری و مدیران ارشد دولت بود. تحقیقات ماموران پلیس آگاهی روی این پرونده نیز آغاز شد تا اینکه چند وقت قبل طلافروشی با پلیس تماس گرفت و گفت که سه مرد به طلافروشی او مراجعه کرده‌اند و قصد دارند یک قطعه طلای بسیار گرانقمیت و عتیقه را بفروشند. آن طلافروش به ماموران پلیس گفت: «این قطعه طلا بسیار گرانقیمت است، اما اصلا به آن سه مرد نمی‌خورد که پولدار و ثروتمند باشند. آنها حرکات و رفتارهای مشکوکی دارند و می‌خواهند با عجله این طلا را به فروش برسانند. من پول خرید این قطعه طلای ارزشمند را نداشتم، ولی احساس کردم آنها این طلا را سرقت کرده‌اند و با پلیس تماس گرفتم.»

دفترچه مرموز

بلافاصله ماموران پلیس راهی محل طلافروشی شدند، اما مرد طلافروش گفت که آن سه مرد بلافاصله مغازه‌اش را ترک کرده‌اند. خیلی زود دوربین مداربسته بررسی شد و پلاک خودرو این سه مرد به‌دست آمد. ماموران پلیس ساعتی بعد درست چند خیابان آن طرف‌تر، مردان سارق را شناسایی و دستگیر کردند. آنها در بازجویی‌ها به دزدی‌های سریالی از خانه‌های شمال پایتخت اعتراف کردند و گفتند که خانه‌ای در تهران اجاره کرده‌اند و هرازگاهی از شهرستان به آن خانه که پاتوق آنها در تهران است، می‌آیند و پس از چند دزدی بزرگ دوباره به شهرستان برمی‌گردند.

در ادامه ماموران وارد در مخفیگاه این سارقان شدند و برخی از اموال نفیس سرقتی را پیدا کردند. آنها یک دفترچه نیز پیدا کردند که سارقان در آن، زمان و مکان دقیق دزدی‌هایشان را جدول‌بندی کرده بودند. همین دفترچه نشان داد اعضای باند، همان سارقان خانه مقامات کشوری هستند. این پرونده در دادسرای ویژه سرقت در حال بررسی است و تحقیقات در این‌خصوص همچنان ادامه دارد.

فکر نمی‌کردیم صاحبخانه از مقامات کشوری است

سردسته این باند پسری جوان است که از نوجوانی به خیال پولدارشدن به تهران آمد و کارگری کرد. او وقتی دید مثل خیلی از همشهریانش نمی‌تواند به پول زیادی برسد، تصمیم به دزدی گرفت. این پسر در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» از ماجرای دزدی‌هایش می‌گوید:

چند وقت است که دزدی می‌کنی؟

من دزدی را از سن کم شروع کردم. همان زمان‌ که برای کار به تهران آمدم، اما از پول خبری نبود. نوجوان بودم که با دوستانم از شهرستان به تهران آمدیم. مدتی کارگری کردم، گاهی اوقات هم باربری می‌کردم، اما حتی نمی‌توانستم پول پس‌انداز کنم. خیلی از دوستانم به تهران آمده و خیلی زود به پول و ثروت زیادی رسیده بودند. من هم می‌خواستم مثل آنها پولدار شوم، برای همین تصمیم گرفتم دزدی کنم. با دوستانم ضبط و باند سرقت می‌کردیم، گاهی هم از مغازه‌ها وسایل می‌دزدیدیم و به مالخر می‌فروختیم.

چی شد که تصمیم به سرقت از خانه‌ها گرفتی؟

آن زمان وقتی به‌خاطر دزدی‌هایمان به زندان افتادیم و ماجرای زندگی‌مان را برای هم‌بندی‌هایمان تعریف کردیم، آنها گفتند که اشتباه می‌کنیم و با این دله‌دزدی‌ها به جایی نمی‌رسیم. ریسک می‌کنیم، ولی درآمدمان مثل همان کارگری است و اگر می‌خواهیم پیشرفت کنیم، باید سرقت از خانه‌ها را انتخاب کنیم. در خانه‌های شمال پایتخت می‌توانیم اموال گرانقیمت بدزدیم و با فروشش به پول زیادی برسیم. همانجا تصمیم گرفتم یک باند تشکیل بدهم و بعد از آزادی، از خانه‌ها سرقت کنیم.

شگرد سرقت‌هایتان چگونه بود؟

ما معمولا شب‌ها به محله‌های خلوت شمال شهر می‌رفتیم، البته خیلی دیروقت نمی‌رفتیم، چون خانه‌هایی را که چراغ‌شان خاموش بود، انتخاب می‌کردیم. در آن ساعت امکان اینکه خواب باشند وجود نداشت و متوجه می‌شدیم که در خانه نیستند. از طریق بالکن یا شکستن قفل در وارد می‌شدیم و تابلوفرش، پول، دلار و طلا سرقت می‌کردیم. معمولا دو سه بار سرقت کلان انجام می‌دادیم و وقتی به پول خوبی می‌رسیدیم به شهرستان‌مان برمی‌گشتیم. مدتی در آنجا می‌ماندیم و دوباره به پاتوق‌مان که خانه‌ای در تهران بود و آن را اجاره کرده بودیم، برمی‌گشتیم.

چی شد که به فکر سرقت از خانه مقامات افتادید؟

ما نمی‌دانستیم آن خانه‌ها متعلق به مقامات مهم کشوری است. اگر می‌دانستیم اصلا به آنجا نمی‌رفتیم، چون دردسرش زیاد است و قطعا گیر می‌افتادیم. آن ساختمان را به‌صورت رندم انتخاب کردیم.

ماجرای دفترچه‌ای که در خانه‌تان پیدا شد، چه بود؟

ما چون بین سرقت‌هایمان وقفه می‌افتاد، هر بار که به تهران می‌آمدیم و سرقت می‌کردیم، آدرس خانه و زمان سرقت را جدول‌بندی می‌کردیم و در دفتر می‌نوشتیم. اموال سرقتی را نیز یادداشت می‌کردیم تا بعدا با هم به اختلاف نخوریم. معمولا دو یا سه بار سرقت، برایمان کافی بود، بعد به شهرستان برمی‌گشتیم و مدتی را با پول‌هایمان خوش بودیم. بخشی را هم پس‌انداز می‌کردیم و دوباره برای دزدی برمی‌گشتیم.

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.