ماموریت حیاتی

نگاهی به فعالیت تیم‌های حمایت روانی سحر

ساماندهی تیم‌های حمایت روانی در سال‌های گذشته به یکی از جدی‌ترین ماموریت‌های سازمان جوانان هلال‌احمر تبدیل شده است؛ حلقه مفقوده‌ای که تا پیش از این جای خالی‌اش در حوادث و بلایا به چشم می‌خورد و متولی مشخصی نداشت.

مرضیه موسوی- شهروند آنلاین؛ ماجرای شکل‌گیری تیم‌های سحر به یکی از بزرگ‌ترین زلزله‌های نیم‌قرن گذشته برمی‌گردد؛ یعنی زلزله بم. گرچه آن سال‌ها مفهومی به نام حمایت روانی از بازماندگان حوادث در هیچ کجای مدیریت بحران کشور دیده نشده بود، اما ابتکار عملی از طرف جمعیت هلال‌احمر باعث شد تا ریشه‌های تیم‌های سحر شکل بگیرد.

گروه‌هایی از مددکاران اجتماعی عضو هلال‌احمر در زلزله بم، چند ماهی در این شهر مستقر شده بودند تا برای بهبود شرایط روحی بازماندگان زلزله قدمی بردارند. نیازهای اولیه فرد به کمک این تیم مددکاری شناسایی و برطرف می‌شد تا فشارهای روحی بعد از حادثه برای آنها به حداقل برسد.

از طرفی در همین زلزله گروهی از تیم‌های روان‌شناسی و مشاوره دانشگاه علوم پزشکی در بم مستقر شده بودند و به ابتکار خودشان، به خدمات مشاوره‌ای و روان‌شناسی می‌پرداختند. این شد که درست در بحرانی‌ترین شرایط روحی و روانی جامعه که از زلزله بم متاثر شده بود، تیم‌های حمایت روانی کم‌کم پا به میدان گذاشتند و در حوادث بعدی هم کمابیش حضور پیدا کردند.

بعدها وقتی تیم‌های حمایت روانی با حضور مشاوران، روان‌شناسان و روان‌پزشکان اعضای جوانان سر و شکل گرفت، اهداف و مسئولیت‌های این تیم‌ها هم روشن‌تر شد. حالا در هر حادثه‌ای که رخ می‌داد، تیم‌هایی برای مشاوره و تسکین آلام روحی بازماندگان و افراد متاثر راهی منطقه می‌شدند.

زلزله کرمانشاه یکی از این موقعیت‌ها بود که «تیم سحر» در آن رسما وارد عمل شد و به گروهی آسیب‌پذیر یعنی زنان، کودکان و سالمندان، توجهی ویژه نشان داد. بعدها این تیم‌ها در زلزله ورزقان، سیل لرستان و گلستان هم حسابی خوش درخشیدند و توانستند فعالیت‌هایی را با یونیسف هم رقم بزنند؛ راه‌اندازی فضای دوستدار کودک در مناطق متاثر از حادثه.

برطرف کردن مشکلات روحی، شوک‌های ناشی از وقوع حادثه، عوارضی مثل لکنت، انزوا، شب ادراری، افسردگی و… ثمره فعالیت تیم‌های سحر در همین حوادث بود.

 

نقطه عطفی به نام متروپل

درست در زمانی که تیم‌های سحر در حال آزمون‌وخطا، مسیر اصلی خود را برای حضور مؤثر در حوادث پیدا می‌کردند، حادثه متروپل در آبادان اتفاق افتاد؛ حادثه‌ای که گرچه وسعت تخریبی آن تنها به اندازه ساختمانی بلندمرتبه بود اما تاثیر زیادی روی زندگی مردم آبادان گذاشت و البته بسیاری از هموطنان را در گوشه‌وکنار کشور متاثر از خود کرد.

تیم سحر شهر اهواز فعالیت خود در متروپل را با برپایی چادری درست در پشت ویرانه‌های این ساختمان آغاز کرد. «رقیه حاجی‌پور»، مسئول تیم سحر در حادثه متروپل درباره شروع کار در این حادثه می‌گوید: «روز اول بعد از حادثه به آبادان رفتیم و چادرها را مستقر کردیم. ارتباط برقرار کردن با خانواده مفقودان و اهالی خیابان امیری ابتدا بسیار سخت بود. آنها ما را نماینده‌ای از نهادی دولتی می‌دانستند و فکر می‌کردند هدف‌مان بیش از هرچیزی، برقراری امنیت در منطقه است. کمی که گذشت، کم‌کم خودشان به سراغ‌مان آمدند.»

طولی نکشید که چادرهای تیم‌های سحر در متروپل به پاتوقی برای استقرار خانواده‌های قربانیان تبدیل شد. تیم‌های داوطلب محلی که برای امدادگران آب و وسایل استراحت مهیا می‌کردند، وسایل خود را در چادرهای هلال‌احمر گذاشتند و خیلی زود اعتمادشان به زنانی که برای آرامش دادن به آنها آمده بودند، جلب شد.

تیم‌های سحر در متروپل الگویی منحصر به‌خود داشتند که برخاسته از اقتضای آن روزها بود؛ همراه جمعی از زنان آبادان به خانواده قربانیان سر می‌زدند و در مراسم عزاداری آنها شرکت می‌کردند. وقتی پیکری پیدا می‌شد، به سراغ خانواده‌ها می‌رفتند تا در هنگام شنیدن این خبر، در کنارشان باشند. تیم سحر در حادثه متروپل تسلیم آداب‌ و رسوم مردم حادثه‌دیده بود و همین، یکی از مهم‌ترین برگ برنده‌های این تیم در حمایت روانی به‌شمار می‌رفت.

حدود یک‌سال از حادثه متروپل گذشته. با این حال هنوز ارتباط تیم‌های سحر با تعدادی از خانواده‌های قربانیان این حادثه ادامه دارد و خدمات حمایتی به آنها ارائه می‌کنند.

حاجی‌پور می‌گوید: «هنوز هم تعدادی از خانواده‌های قربانیان متروپل به کمک و حمایت‌های ما نیاز دارند. پذیرش این حادثه برای برخی خانواده‌ها بسیار سخت‌ بوده. همچنین خانواده‌هایی از کارگران ساختمانی که در متروپل جان خود را از دست دادند، نیاز به خدمات حمایتی – معیشتی دارند. در این یک‌سال  همه تلاش ما این بود که مشکلات درهم تنیده خانواده‌ها را بشناسیم و آن را درک کنیم. شوک روحی که در عرض چند ثانیه به فردی وارد می‌شود، گاهی تا ماه‌ها و سال‌ها زمان و درمان نیاز دارد تا مداوا شود. برای همین است که ما تصمیم گرفتیم تا پایان روند بهبودی، حداقل تا وقتی که خانواده‌ها خودشان به ما نیاز دارند در کنار‌شان باشیم.»

اما تجربه متروپل به‌عنوان یکی از موفق‌ترین تجربه‌های تیم‌های سحر، برگ برنده دیگری هم داشت؛ تیم‌های سحر جای خالی برخی از خدمات و فعالیت‌هایی را در این حادثه پر کردند که هیچ نهاد و سازمان دیگری نتوانسته بود آن را انجام دهد؛ یعنی تهیه و تکمیل فهرست کاملی از قربانیان حادثه، مفقودان و همچنین اطلاعاتی از خانواده‌های آنها.

این کار بر زمین مانده، کلید حل بسیاری از مسائل در مدیریت عملیات در متروپل بود؛ فهرستی که کمک می‌کرد نیروهای عملیاتی بدانند که باید تمرکزشان را روی جست‌و‌جو در چه نقاطی بگذارند. این اطلاعات همچنین به مدیران عملیات کمک کرد تا بدانند چه زمانی دیگر می‌توان پایان عملیات جست‌و‌جو را اعلام کرد. تهیه این فهرست و اطلاعات جز با نزدیک شدن به خانواده‌های قربانیان، حضور مداوم در صحنه عملیات و ارتباط برقرار کردن با مردم شهر میسر نمی‌شد.

راه‌اندازی تیم‌های سحر در شعب سراسر کشور، یکی از مهم‌ترین اهدافی است که سازمان جوانان امسال پیش ‌رو دارد. «علی منیری»، معاون دانشجویی سازمان جوانان می‌گوید: «با توجه به تجربه موفق تیم‌های سحر در حوادث سال‌های اخیر، یکی از سرمایه‌گذاری‌های مهم سازمان جوانان در سال‌جاری، تشکیل حداقل 400تیم سحر در سراسر کشور با حضور جوانان متخصص در حوزه روان‌شناسی و مشاوره است. بنا داریم تا در هر یک از شعب جمعیت این تیم‌ها را راه‌اندازی و در حوادث بتوانیم از حضورشان استفاده کنیم.»

// انتهای پیام

با شما همدردیم/ روایتی از تیم‌های حمایت روانی سحر در کنار آوارهای متروپل

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.