سرقت‌ با یک بشکن!

گفت‌وگوی «شهروند» با سارقی که شگردهای عجیبی برای دزدی دارد

نمی‌تواند سرقت را کنار بگذارد. از طرق مختلف، راه ‌‌و روش و زیر و بم انواع سرقت‌ها را آموخته است. ادعا می‌کند که به راحتی می‌تواند دست به هر سرقتی بزند، البته به جز سرقت مسلحانه! چون از سلاح می‌ترسد و نمی‌خواهد جان کسی را بگیرد. او حالا برای خودش وسیله‌ای اختراع کرده که می‌تواند با آن قفل خودروها را باز کند. وسیله‌ای به اسم بشکن؛ که به ادعای خودش با این وسیله به اندازه یک بشکن‌زدن، می‌تواند دست به سرقت بزند. از راه و روش‌ها و راز و رمزهای دزدی‌هایش چیزی نمی‌گوید چون به قول خودش نمی‌خواهد لو برود.

سیما فراهانی _ شهروندآنلاین|  این کلکسیونر سرقت که در جریان اجرای طرح تشدید برخورد با سارقان و مالخران دستگیر شده بود، صبح روز‌گذشته در حیاط پلیس آگاهی ماجرای دزدی‌های عجیبش را روایت می‌کند:

با چه شگردهایی سرقت می‌کنی؟

شگردهایم مختلف است. البته نمی‌خواهم از راز و رمزهای دزدی‌هایم بگویم. چون لو می‌رود. سال‌هاست دارم سرقت می‌کنم و تجربه‌های زیادی دارم، ولی اکثر سرقت‌ها را انجام می‌دهم. از دزدی از خانه‌ها و انباری‌ها گرفته تا سرقت خودرو و موتورسیکلت، البته تبحرم بیشتر در سرقت موتور و خودروی مزداست، ولی هیچ‌وقت سمت سرقت مسلحانه نرفتم. حتی پیشنهاد هم داشتم ولی قبول نکردم. چون دلم نمی‌خواهد ناخواسته به کسی آسیب بزنم.

این شگردها را چطور یاد گرفتی؟

اوایل که وارد کار خلاف شدم، هرگز تصورش را هم نمی‌کردم که به این کار اعتیاد پیدا کنم. البته خودم هم دیگر خسته شدم. فکر می‌کردم، می‌شود با دزدی زندگی راحت و لوکسی داشت، ولی هرچقدر هم سرقت کنی، بازهم باید در زندان زندگی کنی و دیگر این همه زحمت، هیچ فایده‌ای ندارد. من سال‌ها از عمرم را پشت میله‌های زندان هدر دادم، ولی هر بار بعد از آزادی انگار که اعتیاد شدید دارم، دوباره سراغ دزدی می‌رفتم.

موتورسیکلت و مزدا را چطور سرقت می‌کردی؟

مثل آب خوردن و به اندازه یک بشکن زدن و البته با یک وسیله به اسم بشکن! با یک آچار کوچک این وسیله را ساختم. آن را هم در زندان یاد گرفتم. در سال‌هایی که مرتب به زندان می‌افتادم، برای آموزش‌های مختلف سرقت، پول پرداخت می‌کردم و از هم‌بندی‌هایم یاد می‌گرفتم. با همین وسیله نیز قفل موتور و مزدا را باز می‌کنم. رکورد زیر 5ثانیه دارم و همه می‌گویند خیلی تیزوبز هستی.

با ماشین و موتورهای سرقتی چه می‌کردی؟

وسایل ماشین‌ها را سرقت می‌کردم. با خودروها نیز در خیابان‌ها یک دوری می‌زدم. مخصوصا اگر مزدا بود. چون من از سال‌های دور عاشق خودروی مزدا بودم. برای همین با خودروها گشتی می‌زدم و بعد رهایشان می‌کردم. موتورها را هم حدود 4تا 5میلیون به مالخر می‌فروختم. آنها نیز با جعل سند به قیمت بالا می‌فروختند. وسایلی هم که از خانه‌ها سرقت می‌کردم تحویل مالخر می‌دادم.

هم‌اکنون همدست هم داری؟

نه. من مدت‌هاست که دیگر همدست ندارم و تنها کار می‌کنم. چون وقتی وارد یک باند می‌شوی، معمولا در آخر بر سر تقسیم اموال دعوا می‌شود. من برای اینکه از این حاشیه‌ها دور باشم و البته چون در سرقت‌هایم حرفه‌ای شده‌ام و نمی‌خواهم رازهایم لو برود، تنها کار می‌کنم. من به راحتی می‌توانم یک روز درباره تجربه‌هایی که کسب کرده‌ام، کتاب بنویسم.

ماجرای اجاره خانه‌ات به خلافکارها چیست؟

من خانه‌ام را به خلافکاران اجاره می‌دادم و پول می‌گرفتم. خلافکارها برای اجاره خانه، پول بیشتری پرداخت می‌کنند تا مردم عادی. اعضای باندهای مختلف، ساعتی خانه‌ام را اجاره و برای برنامه‌ریزی خلاف‌هایشان با هم صحبت می‌کردند. من هم به آنها گوش می‌کردم و شگردهای مختلف را یاد می‌گرفتم. همین هم برایم یک تجربه بود.

 

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.