دقایق دلهرهآور و سختی بود. پشت سر سیل جاری شده و از روبهرو نیز آبهای خروشان آنها را تهدید میکردند. هیچکس نمیدانست باید چهکار کند. نه موبایل آنتن میداد و نه کمکرسانی بود که به داد آنها برسد. دختران دانشآموز در مینیبوس گیر افتاده و هرلحظه تصور میکردند که ممکن است جانشان را از دست بدهند. تصور میکردند که دیگر هرگز نمیتوانند از آن مهلکه نجات پیدا کنند. تگرگهای دانه درشت مثل سنگ از آسمان میبارید و ویرانی به بار میآورد، شیشه خودروها میشکست و جاده هم مسدود میشد. بعضی از دانشآموزان از روی ترس فشارشان افتاده و حالشان بد شده بود. تااینکه مردان سرخپوش هلالاحمر، معجزه نجاتشان شدند. ناجیان سختکوش، با سختی زیاد خود را به مینیبوس رساندند، ریسک را پذیرفتند و خطر را به جان خریدند. هیچکس نمیتوانست از آن محدوده و راه صعبالعبور، بگذرد. ولی سه نجاتگر هلالاحمر بیلهسوار، با پای پیاده خود را به دانشآموزان و معلمهایشان رساندند و آنها را نجات دادند.
سیما فراهانی _ شهروندآنلاین| وقوع سیل در استان اردبیل، مردم را آواره کرد. سیلابی ترسناک که به خودروها آسیب زد و بسیاری از مسافران را در راه گرفتار کرد. در این میان 25دانشآموز به همراه دو معلمشان و یک راننده، در میان سیلاب گرفتار شدند و لحظات سختی را پشت سر گذاشتند. لحظاتی که با حضور امدادگران هلالاحمر پایان خوشی داشت.
اردوی پردردسر
حمید قویدل، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان اردبیل، درباره جزئیاتی این سیلاب سهمگین گفت: «با تلاش امدادگران هلالاحمر، دانشآموزان دختر، از سیل در این استان نجات یافتند. این دانشآموزان در یک اردوی تفریحی تابستانه و در حال بازگشت از منطقه سرعین بودند که در جاده بیلهسوار گرفتار سیل شدند. با تلاش امدادگران هلالاحمر، این دانشآموزان نجات یافته و به حوزه بسیج انجیرلو در شهرستان بیلهسوار انتقال داده شدند. هماکنون ۶۴ امدادگر و نجاتگر هلالاحمر اردبیل در مناطق سیلزده در حال امدادرسانی به حادثهدیدگان هستند.»
او با اشاره به وقوع رعدوبرق و بارشهای رگباری در شهرستان بیلهسوار- روستای فولادلو، گفت: «یک خانم ٦٥ ساله بر اثر برخورد صاعقه در این منطقه جان خود را از دست داده است.»
ادامه عملیات
بهگفته مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان اردبیل، هماکنون ٨ تیم امدادی هلالاحمر در شهرستان گرمی، روستاهای قرهآغاج و آقامحمدبیگلو در جاده بیلهسوار – گرمی حضور یافتند و امدادرسانی به متاثران از سیل را آغاز کردند. دو تیم امدادی دیگر از مرکز استان و شعبه مشگینشهر نیز راهی مناطق حادثهدیده شدند. عملیات امدادرسانی به حادثهدیدگان سیل، همچنان ادامه دارد.
گرفتاری در جاده
علی پورعطا، نجاتگر هلالاحمر بیلهسوار استان اردبیل، یکی از سه امدادگری است که با سختی بسیار زیاد، خود را به دانشآموزان مدرسه رساند و توانست آنها را از مهلکه سیلاب نجات دهد. او درباره این عملیات و ماموریت سخت، به خبرنگار «شهروند» تصریح کرد: «این اتفاق بین روستای انجیرلو و قیز قلعهسی رخ داده بود. ساعت هفت عصر بود که فرمانده حوزه سپاه انجیرلو با ما تماس گرفت و خبر از گرفتار شدن چند نفر در آن محدوده را داد. او گفت که خودشان هم در راه هستند، ولی مسیر آنها چون از بالا میآمدند بسیار صعبالعبور شده و سیلاب بیشتری آن منطقه را فراگرفته است. برای همین، ممکن است که به منطقه نرسند.
این شد که من به همراه دو امدادگر دیگر راهی آن منطقه شدیم. دانههای درشت تگرگ همهچیز را بههم ریخته بود. اصلا نمیشد در آن مسیر حرکت کرد. نمیتوانستیم برسیم، بنابراین ما هم گیر کردیم. یک شماره از فردی که داخل مینیبوس دانشآموزان بود، گرفتم. آن منطقه اصلا موبایل آنتن نمیدهد، فقط هرازگاهی آنتن میرود و میآید. در آن لحظه از شانس آنتن داد و آن فرد جواب داد و گفت که همراه 25دانشآموز و دو معلم، در جاده سیلابی گیر افتادهاند. هم در پشت سیل جاری شده و هم در قسمت جلویی جاده همهچیز بههم ریخته و سیلاب تمام سنگهای کوهها را روی جاده انداخته است و وضعیتشان خیلی بد بود.»
روایت عملیات سخت
جاده فرعی بود و گلولای زیادی آنجا را فراگرفته بود. سیل هرچه سنگ بود از بالای کوه و وسط جاده آورده بود. در هرحال نیروهای امدادی با هر سختی و مکافاتی که بود، خود را به آن منطقه رساندند. ولی دیگر نمیتوانستند با خودرو به سمت مینیبوس بروند. چون روبهرویشان پر از سنگ و گلولای بود. از طرفی سیل نیز هر لحظه به آنها نزدیک میشد. علی پورعطا ادامه داد: «ما به منطقه رسیدیم، از خودرو پیاده و از روی پل با سختی زیاد رد شدیم. به محل که رسیدیم، یک مینیبوس را دیدیم که گیر کرده و پشت سرش هم چند ماشین بودند که آنها نیز گرفتار شده و خودرویشان هم در سیلاب آسیب دیده بود. اتفاقا در آن سوی جاده که سیلاب شده بود، صف طولانیای از ماشینها ایستاده بودند و نمیتوانستند حرکت کنند.
خلاصه من اول به سراغ مینیبوس رفتم. دانشآموزان ترسیده بودند. به آنها آرامش دادم. از طرفی تمام خودروهایی که به صف بودند، شیشههایشان شکسته شده بود. تگرگ درشتی باریده بود. کاپوت خودروها داغون شده بود. داخل مینیبوس هم دختری حالش بد شده بود. دانشآموزان همگی دبیرستانی و راهنمایی بودند. گویا برای اردو رفته و همگی اهل بیلهسوار بودند. داشتند از اردو برمیگشتند که گرفتار سیلاب شدند. ما همزمان با اورژانس نیز تماس گرفتیم، ولی مسیر صعبالعبور شده بود و نمیتوانستند خودشان را برسانند.
فرمانده سپاه آن حوزه نیز بار دیگر تماس گرفت و گفت به گرفتارشدگان در حوزه سپاه انجیرلو اسکان دهیم. سیل که کمی فروکش کرد، با هزار سختی دانشآموزان را پیاده کردیم و بهصورت پیاده آنها را به حوزه شهری سپاه رساندیم و اسکان دادیم. در آنجا نیز نیروهای اورژانس رسیدند. بعضیها از ترس فشارشان افتاده بود که به آنها رسیدگی شد. این عملیات دو سه ساعت طول کشید. وقتی برگشتیم ساعت سه نصفشب بود. این مینیبوس از جاده اردبیل میآمد. حدس میزنم که دانشآموزان تحت پوشش کمیته امداد بودند، چراکه یکی از پرسنلهای کمیته امداد، توانسته بود با هلالاحمر تماس بگیرد و موضوع گرفتار شدن این دانشآموزان را اطلاع دهد.
البته در این عملیات همگی خود را به آنجا رسانده بودند، ولی روی پل را آب فرا گرفته و آنها گرفتار شده بودند. از نیروهای بسیج گرفته تا نیروهای انتظامی و سپاه و هلالاحمر؛ حتی به ما هم گفتند که ریسک نکنید، چون هنگام عبور از آن منطقه با پای پیاده خطر ما را تهدید میکرد. من به همه گفتم که هیچکس روی پل نرود. خودمان هم اگر دو یا سه دقیقه دیرتر پل را رد کرده بودیم ممکن بود گرفتار شویم و خطر تهدیدمان میکرد. ولی به هر سختی بود به آنجا رسیدیم تا بتوانیم مردم را نجات دهیم.»