اضطرابِ ماندگار

پیامدهای ناگوار طلاق والدین بر بچه‌ها

دکتر محمدرضا کمن، روانشناس خانواده می‌گوید:«بر اساس پژوهش‌ها، بالاترین میزان اضطراب بچه‌ها از جدایی پدر و مادر است؛ حتی مرگ پدر و مادر میزان اضطرابش برای بچه‌ها کمتر از میزان جدایی پدر و مادر است.»

به گزارش شهروند آنلاین، اگرچه اثرات طلاق بر روی کودکان متفاوت است اما تحقیقات نشان می‌دهد کودکانی که والدینشان طلاق می‌گیرند، سطوح بالاتری از اضطراب، افسردگی و رفتار ضداجتماعی را نسبت به همسالانشان، از خود نشان می‌دهند. بر اساس این تحقیقات، طلاق والدین با خطرات قابل‌توجهی برای کودکان و نوجوانان از جمله سوءمصرف مواد و اعتیاد، مشکلات سلامت روانی و جسمی همراه است؛ به‌منظور کاهش آسیب طلاق بر کودکان و نوجوانان دکتر محمدرضا کمن، روانشناس خانواده و استاد دانشگاه تهران توصیه می‌کند که والدین پیش از طلاق همه جوانب را بسنجند و از فرزندشان مراقبت روانی کنند.

مراقب روان فرزندتان باشید

کمن می‌گوید، والدین قبل از طلاق باید از فرزندانشان مراقبت روانی کنند: «مراقبت روانی فرزند یک چیز بالاتر از رضایت فرزندان به طلاق والدینشان است. یک زمانی ممکن است پدر و مادر با جوسازی، ائتلافی با بچه‌ها تشکیل دهند، رأی‌شان را بخرند و به‌ ظاهر رضایتشان را جلب کنند، ولی فرزند بعد از طلاق آسیب‌های جدی ببیند؛ بنابراین بیش از رضایت فرزندان به طلاق، رضایت روانی آنها مهم است.»

او ادامه می‌دهد: «رضایت روانی چیزی نیست که بچه‌ها به لفظ بگویند. پدر و مادر باید کاملاً بسنجند که آیا این تصمیم به طلاق به نفع بچه‌ها است یا به ضرر آنها.»

این روانشناس خانواده مشورت با مشاور متخصص قبل از طلاق را الزامی دانست و افزود: «والدین پیش از مشورت با خود بچه‌ها، باید با مشاورین متخصص در این حوزه مشورت کنند. همچنین  شرایط سنی بچه‌ها، دختر یا پسر بودنشان، میزان علقه و دلبستگی و وابستگی‌شان به پدر مادر باید سنجیده شود تا بتوان تصمیم درستی گرفت تا اینکه بچه‌ها کمترین میزان آسیب را در این تصمیم داشته باشند.»

فرزندان در حل مسائل فی‌مابین والدین نقش دارند

کمن معتقد است، جلوگیری از طلاق والدین توسط بچه‌ها بستگی به سن آنها دارد. او می‌گوید: «طبیعتاً ما از یک کودک نمی‌توانیم انتظار حل مسائل بین پدر و مادرش را داشته باشیم چون هنوز به آن میزان از عقلانیت و تجربه نرسیده که بتواند کاری انجام دهد؛ اما برخی اوقات نوجوان به‌ویژه نوجوان دختر به جهت اینکه زودتر به بلوغ عقلی می‌رسد، با یک پختگی خوبی می‌توانند نقش خوب و مؤثری به‌عنوان نفر سوم داشته و در رابطه پدر و مادر نقش‌آفرینی کنند.»

این روانشناس خانواده ادامه می‌دهد: «شاید یک نوجوان به دلیل کم‌تجربگی نتواند یک رابطه‌ نابسامان را مدیریت کند ولی او می‌تواند با کمک گرفتن از دیگر بزرگ‌ترها مثل عمو، خاله، دایی، پدربزرگ و مادربزرگ‌ها یا مشاوری که در این حوزه تخصص دارد، اثرگذار باشد.»

کمن با اشاره به اثرگذاری نقش فرزندان در حل مسائل فی‌مابین والدین افزود:« خیلی اوقات یک فرزند قدرت تأثیرش خیلی بیشتر از دیگر اطرافیان است؛ یعنی پدر و مادر به جهت علقه عاطفی که با فرزندشان دارند بیش از بقیه شاید به حرف او گوش کنند و همراهی کنند؛ چون به هر صورت فرزند برای پدر و مادر خیلی عزیز است لذا شاید او بتواند با مشورت از اطرافیان، با پدر  و مادر گفت‌وگو کند و بتواند شرایط را به تعویق بیندازد یا زمان بخرد برای اینکه مسائل فی‌مابین پدر مادرش را  حل نماید.»

به گفته کمن، خیلی وقت‌ها پدر و مادرها بی‌توجه به فرزندانشان چنین تصمیمی می‌گیرند یا گاهی اتفاقاً والدین توجه به شرایط فرزندشان دارند و تصورشان بر این است  که اگر جدا شوند، به نفع بچه‌ها است لذا گاهی اوقات این تصمیم  علی‌رغم میل باطنی فرزندان انجام می‌شود.

او دررابطه‌با آسیب‌های طلاق والدین بر روی کودکان می‌گوید: «آسیب طلاق بستگی به سن و دوره‌ رشد و تحول بچه‌ها دارد. طبیعتاً تلاش هم شده که مباحث حقوقی در بحث حضانت ناظر به همین مباحث روان‌شناختی باشد؛ ولی اگر طلاق در دوره‌ کودکی اول یعنی خردسالی  تا حدود شش هفت‌سالگی اتفاق بیفتد، جدایی کودک از مادر به‌طورجدی می‌تواند آسیب‌زا باشد.»

او تصریح می‌کند: «در کودکی دوم، هم پدر و هم مادر خیلی مهم هستند اما والد هم‌جنس اینجا اهمیت بیشتری دارد؛ لذا  برای دخترها مادر و برای پسرها پدر خیلی اهمیت دارد. در نوجوانی، پدر چه برای دختر و چه برای پسر نقش کیفی مؤثرتری دارد.»

کمن توصیه می‌کند: «قبل از طلاق، در طی  فرایند طلاق و بعد از طلاق دوره رشد و تحول بسیار مهم است؛ لذا مشاوره کودک یا مشاور نوجوان باید کنار پدر یا مادر قرار بگیرد.»

او تأکید می‌کند: «خیلی مهم است که مشاور کاملاً هم به آموزه‌های دینی آشنا باشد و هم به قواعد روان‌شناختی کودک و نوجوان در دوره‌های رشد و تحول تسلط کافی داشته باشد؛ لذا برخی دقت نظرها بسیار حائز اهمیت است.»

کمن رعایت برخی دقت نظرها را برای سلامت روان کودک و نوجوان لازم و ضروری دانست و افزود: «در طی فرایند طلاق توجه به اینکه کودک چقدر باید در جریان اختلاف والدین قرار بگیرد، چه چیزهایی باید بداند و چگونه و چه زمانی باید در جریان جدایی قرار بگیرد، لازم و ضروری است. بعد از جدایی نیز کودک باید در جریان روند رفت‌وآمد با پدر و مادر قرار گیرد.»

کمن اختلالات اضطرابی را یکی از آسیب‌های روحی جدی در کودکان بعد از طلاق والدین دانست و افزود: «معمولاً بچه‌ها بعد از طلاق والدین به جهت نگرانی از جدایی پدر و مادر و عواقب آینده‌ای که برای آنها و زندگی‌شان ایجاد می‌شود، اضطراب‌های زیادی پیدا می‌کنند.»

او ادامه می‌دهد: «بر اساس پژوهش‌ها، بالاترین میزان اضطراب بچه‌ها  از جدایی پدر و مادر است؛ حتی مرگ پدر و مادر میزان اضطرابش برای بچه‌ها کمتر از میزان جدایی پدر و مادر است؛ چون پس از مرگ و طی‌کردن یک دوره سوگ، اضطراب پشت سر گذاشته می‌شود اما معمولاً قبل، حین و بعد از طلاق همچنان اضطراب عمومی یا اضطراب تعمیم‌یافته برای بچه‌ها ایجاد می‌شود.»

این روان‌شناس خانواده اظهار می‌کند: «این اضطراب می‌تواند بعداً عامل افسردگی باشد و بچه‌ها را دچار اختلالات سنگین‌تری  مثل اختلال شخصیت کند و طبیعتاً مراقبت‌ها و دقت نظرهای خوب و اینکه پدر مادر در تمام شرایط مراقب بچه‌هایشان باشند و اول آنها را ببینند بعد خودشان را، بسیار می‌تواند این شرایط را کم‌آسیب‌تر کند.»

کینه‌ورزی‌ها، آسیب طلاق را دوچندان می‌کند

معمولاً بعضی از پدر و مادرها بعد از جدایی همچنان با یکدیگر در نزاع هستند و کینه همدیگر را به دل می‌گیرند؛ کمن در این باره می‌گوید: «بچه‌ها بیش از طلاق از کینه‌ورزی والدین آسیب می‌بینند. در این میان، والدی که کینه‌ورزتر است از جایگاه و مقبولیت کمتری نزد فرزندش برخوردار خواهد بود و کسی که کمتر بدگویی و قضاوت می‌کند از مقبولیت بیشتری نزد فرزندش برخوردار است.»

او در پایان تأکید می‌کند: «والدین به‌منظور مراقبت و عملکرد بهتر بعد از طلاق  حتماً باید در کنار مشاور خوب، متعهد و متدین به ارتباط با فرزندشان ادامه دهند تا کمترین میزان آسیب برای بچه‌ها حاصل شود.»/ایرنا

انتهای پیام

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.