کرونا ،چنگیز جلیلوند را نیز از دنیای هنر ایران گرفت. خبر درگذشت این دوبلور باسابقه را ناصر ممدوح- که او نیز از نسل طلایی دوبله ایران است- تایید کرد
پولاد امین، شهروند آنلاین: نه، معجزه نشد و اصلا قرار هم نیست همیشه پایان داستانهای غمناک با معجزه تغییر کند. پس «ناصر ممدوح» که همین دو روز پیش گفته بود «ریه «چنگیز جلیلوند» به خاطر کرونا صدمه دیده، اما منتظر معجزه الهی هستیم و میدانیم حالش خوب میشود»؛ ناچار شد در پاسخ تماس خبرگزاریها خبر درگذشت چنگیز جلیلوند را تایید کند. این پایان مردی بود که تا همیشه خدا خواهد ماند که تنها صداست که میماند!
ستاره حنجره طلایی
کرونا ساعاتی پیش چنگیز جلیلوند، صدای ماندگار دوبله ایران را نیز از دنیای هنر ایران گرفت. جلیلوند که به «مرد حنجره طلایی» معروف بود، در زمان مرگ هشتاد سال داشت. خبر درگذشت این دوبلور باسابقه را ناصر ممدوح- که او نیز از نسل طلایی دوبله ایران بود- تایید کرد.
ممدوح گفت: «متاسفانه خبر درگذشت آقای چنگیز جلیلوند صحت دارد. مرگ ایشان برای ما ضایعه بزرگی است». صحبتهای ناصر ممدوح همراه با دریغی آشکار بود: «زندگی تا بوده همین بوده؛ ولی این افرادی که از دست میدهیم واقعا ستارههای دوبله ایران هستند».
چنگیز جلیلوند، دوبلور، مدیر دوبلاژ و هنرپیشهای که کارنامهاش مملو از آثار درجه یک و ماندگار بود، چند روزی بود که به دلیل ابتلا به بیماری کووید ـ ۱۹ در بیمارستان بستری بود و آخرین خبرها از درگیری ۸۰درصدی ریهاش به ویروس کرونا حکایت داشتند.
او که بود؟
چنگیز جلیلوند تازه همین چند روز پیش بود که هشتادساله شده بود. تاریخ تولد او روز ششم آبان سال ۱۳۱۹ اعلام شده است.
جلیلوند فعالیت هنریاش را در سال ۱۳۳۶ همراه با «ابوالحسن تهامی» در تئاتر آغاز کرد. پس از بهجای گذاشتن یک کارنامه بینظیر، بعد از انقلاب ۱۳۵۷ به آمریکا مهاجرت کرد. اما بعد از بیست سال به ایران بازگشت و کار دوبله را از سال ۱۳۷۷ سر گرفت.
از او در مقالهای معتبر در سال ۱۳۵۷ به عنوان یک دوبلور نمونه جهانی نام برده شده است. جلیلوند در گویندگی قابلیت تیپسازی داشت و میتوانست صداهای مختلفی را به وجود آورد و برای همین هم در میان دوبلورها به مرد حنجره طلایی معروف بود. با این حال، به رغم وسعت و فراخی تواناییهای صدایی، بیشتر با صحبت به جای شخصیتهای نقش اول باصلابت و تأثیرگذار سینمایی به یاد مانده است.
چنگیز جلیلوند در سالهای اولی که به ایران بازگشته بود، در مورد این تصمیم گفته بود: «من فکر میکنم این بیستسالی که اینجا نبودم، بیست سال خواب بودم و بعد از بیستسال دوباره بیدار شدم و چشمم را باز کردم، دیدم ای وای! من جایی نبودم، اینها که بوده همهاش تو خواب بوده. من الآن توی وطن خودم هستم و دارم لذت میبرم. از رانندگیاش لذت میبرم، از کارش لذت میبرم، از آدمهاش، از خیابانهاش از خاکش از دودش لذت میبرم. به هرحال چون وطنم است، دوست دارم. معترض هم نیستم میگویم هم اینی که هست، اگر ایران را دوست داری ایران، این است، دوست نداری؟ خوش آمدی! بعضیها میگویند چرا برگشتی؟ خب نمیدانند، احساس منرا که حس نمیکنند، شاید عقیده آنها، این باشد ولی اگر تجربهای داشته باشند شاید این سوال را نکنند. من از موقعی که آمدم اینجا احساس میکنم جوانتر شدم، احساس میکنم انرژی بیشتری گرفتم، احساس میکنم میتوانم صحبت کنم. من فقط در ششسال اول بازگشتم در حدود چهارصد، پانصد فیلم حرف زدهام، دوباره تمام رُلهای اول، یعنی با آن حال و هوایی که قبلآ داشتم و ناخودآگاه از خودم دورش کرده بودم، حالا دوباره به دستش آوردم و اینرا ولکن نیستم».
جلیلوند بازیگر
جلیلوند در چند مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی به عنوان بازیگر نیز حضور داشته است. او را به عنوان بازیگر در فیلمهای سینمایی «قلادههای طلا»، «این سیب هم برای تو»، «قصه عشق پدرم»، «فیتیله و ماه پیشونی»، «بندرگاه عشق»، «دختر همسایه»، «آرشین مالالان» و «آقای شانس» و سریالهای تلویزیونی «عبور از پاییز»، «یلدا»، «نوشدارو» و «معمای شاه» دیدهایم.
مارلون براندوی وطنی
چنگیز جلیلوند به جای بازیگران مشهور بسیاری گویندگی کرده است. در این میان معروفترین حضورش به جای «مارلون براندو» بوده که در فیلمهای «وحشی»، «زنده باد زاپاتا»، «اتوبوسی به نام هوس»، «در بارانداز»، «شیرهای جوان»، «سایونارا»، «شبروها»، «کنتسی از هنگکنگ»، «سربازهای یک چشم»، «تعقیب» و «شعلههای آتش» به جای او حرف زده است.
البته جلیلوند با اینکه بیشتر به عنوان گویندهٔ اصلی مارلون براندو شناخته میشود، اما به جز او به جای «پل نیومن»، «برت لنکستر»، «ماکسیمیلیان شل»، «ریچارد برتون»، «پیتر اوتول»، «یول براینر»، «کلینت ایستوود»، «کرک داگلاس»، «دین مارتین»، «گریگوری پک»، «شان کانری»، «رابرت دنیرو» و بسیار بازیگر درجه یک دیگر نیز صحبت کرده است. او به جای پل نیومن در فیلمهای «کسی آن بالا مرا دوست دارد»، «گربهای روی شیروانی داغ»، «برنده»، «تابستان گرم و طولانی»، «لوک خوشدست»، «زندگی و دوران قاضی روی بین»، «جنگ سری هری فریگ»، «تبانی»، «پرنده شیرین جوانی»، «مأمور مکینتاش»، «وکیل هادساکر»، «بیلیاردباز»، «تیرانداز چپدست»، «آسمانخراش جهنمی»، «پرده پاره» و «بوچ کسیدی و ساندنس کید» حرف زده و صدایش را به جای برت لنکستر در فیلمهای «هفت روز در ماه مه»، «خوی حیوانی»، «یوزپلنگ»، «وراکروز»، «المرگنتری»، «بندباز»، «جدال در اوکی کورال»، «پرندهباز آلکاتراز»، «ده مرد رشید»، «دره انتقام»، «از اینجا تا ابدیت»، «مرید شیطان»، «وحشیهای جوان»، «نابخشوده»، «دادگاه نورنبرگ»، «جادههای لویا»، «حرفهایها»، «شکارچیان پوست سر»، «مرد نیمهشب»، «موسی»، «گذرگاه کاساندرا»، «آخرین تلالو شفق»، «جزیره دکتر مورو» و «برو به اسپارتیها بگو» شنیدهایم.
در فیلمهای سینمایی ایرانی نیز صدای چنگیز جلیلوند را به جای «محمدعلی فردین» (گنج قارون، چرخ فلک، باباشمل، جوانمرد، کوچه مردها، سلطان قلبها، آقای قرن بیستم، قصر زرین، حاتم طائی، خوشگل خوشگلا، سکه شانس)، «بهروز وثوقی» (کندو، ممل آمریکایی، ماه عسل، دشنه، ذبیح، بت، طوقی، نفس بریده، همسفر)، «ناصر ملکمطیعی» (غلام ژاندارم، مرد، ناخدا، باباشمل، طوقی، چلچراغ، بت، بابا گلی به جمالت، صلات ظهر، سه قاپ، پاشنه طلا، نقره داغ)، «ایرج قادری» (برادرکشی، حکم تیر، پلنگ در شب، پشت و خنجر، شاهرگ، قفس، طغیانگر، عمو فوتبالی، کوسه جنوب، ترکمن، هدف، ناخدا باخدا، دو کلهشق)، «سعید راد» (سفر سنگ)، «جمشید مشایخی» (سوته دلان)، «محمدرضا گلزار» (سلام بمبئی) و «حامد بهداد» (جرم) شنیدهایم.
جلیلوند درباره دوبله فیلمهای فارسی و فیلمهای خارجی گفته: «از هر دو گویندگی، هم به جای هنرپیشههای ایرانی و هم خارجی، فرق نمیکرد. چون کارم را دوست داشتم و به کارم مومن بودم به جای هرکسی که صحبت میکردم، سعی میکردم که به بهترین نحو انجام دهم و به همین دلیل صدایم روی آن هنرپیشه ماندگار میشد و هیچکس این صدا را عوض نمیکرد یعنی قابل تغییر نبود.»