نمایش بدون سانسور فیلمها و سریالها و کتابها در صورت پذیرش کپیرایت
یک بار دیگر بحث شیرین کپیرایت و اینکه موانع پیشروی اجرای کپیرایت در ایران چیستند؟!
در صورت امضای کنوانسیون جهانی کپیرایت دیگر به هیچوجه امکان انجام سانسور وجود نخواهد داشت و کتابها و فیلمها و سریالهای تلویزیونی خریداریشده باید بدون ممیزی و سانسور و کمترین دخل و تصرفی منتشر یا پخش شوند…
شهروندآنلاین: جای خالی کپیرایت سالهاست که در مباحث مربوط به کمبودهای عرصه فرهنگ و هنر ایران مدام یادآوری میشود. قانون- یا حقی- که فقدان آن در حوزههای مختلف فرهنگ و هنر مسایل و مصائب زیادی به بار آورده، اما اینکه چرا کمترین و کوچکترین گامی در راه اجرای این قانون برداشته نمیشود، حکایتی دیگر است که راه به ارزیابیهای گوناگونی که از کارکرد کپیرایت در فضای هنری ایران وجود دارد، باز میکند…
موافقان و مخالفان
برخلاف عدهای که اجرای قانون کپیرایت را یکی از راههای خروج فرهنگ و هنر ایران از آشفتگی و بیسروسامانی عنوان میکنند؛ عدهای نیز معتقدند پذیرش کپیرایت در شرایط فرهنگی و هنری این سرزمین چندان هم نمیتواند دردها و کمبودهای حوزههای گوناگون هنری را درمان کند. در حقیقت به عقیده این گروه با توجه به وابستگی فضای هنری ایران به تولیدات خارجی، پیوستن ایران به معاهده برن و پذیرش قانون کپیرایت، بیش از فواید احتمالی، برای ایران ضربات سنگین اقتصادی به همراه خواهد داشت و این امر در حوزههایی مانند نشر که بنیه اقتصادی نحیفتری دارند (با اینکه تمام حوزههای هنری ما در قیاس با بنیه اقتصادی هنر دنیا گردش مالی ناچیزی دارند)، شدیدتر و سهمگینتر احساس خواهد شد…
از این نظر حوزهای مانند نشر با میانگین چهارصد پانصد نسخهای کتاب که در شرایط حاضر و بدون پرداخت حقوق نویسندگان و کتابهای خارجی نیز وضعیت بسامان و مناسبی ندارد، یا موسیقی و سینما که در سالهای اخیر شاهد افت وحشتناک و غیر قابل باوری در گردش مالی خود بودهاند (و از نظر تیراژ آلبوم و فیلمهای منتشر شده در شبکه نمایش خانگی نیز به زور به میانگین هزار نسخه میرسند)، در صورتی که با هزینههای اضافی مربوط به پذیرش قانون کپیرایت مواجه شوند، توان تابآوری اقتصادی خود را از دست داده و خیلی زود از گردونه رقابت حذف خواهند شد. از جمله حسین شاهمرادی، نماینده مجمع ناشران انقلاب اسلامی در این زمینه گفته که «مزایای پیوستن به کپیرایت بیشک از معایبش کمتر است. میبینیم که حتی کشور آمریکا نیز صد سال بعد از تصویب به این معاهده پیوسته. حالا در شرایطی مانند کشور ما که عملا نسبت شگفتانگیزی بین صادرات و واردات کتاب و در کل فرهنگ و هنر داریم، این الحاق توأم با ضرر خواهد بود. در واقع برای کشوری مانند کشور ما پیوستن به معاهده برن و پذیرش قانون کپیرایت عملا به معنای تأمین منافع ناشر خارجی است…»
آزادی در نبود کپیرایت
این موضوع البته از نظر شماری از موافقان کپیرایت چندان هم موضوع مهمی نیست. حتی اگر در نهایت به حذف شماری از تولیدکنندگان ضعیفتر منجر شود. به باور این گروه خروج ناشران و تولیدکنندگان ضعیف از چرخه فعالیت فرهنگی و ادامه حیات گروهی که توان فعالیت حرفهای همپای دیگر کشورهای عضو معاهده برن را دارند، نه یک اتفاق نگرانکننده که روند ناگزیری است که در نهایت به نفع فرهنگ و هنر ایران تمام خواهد شد. یا به عبارت بهتر؛ باعث خواهد شد کسانی که از نبود کپیرایت سود برده و در حوزههایی مانند موسیقی، سینما، هنرهای تجسمی و هر حوزه هنری دیگر به راحتی و بدون خلاقیتی، با کپی کردن آثار دیگران و انتشار آنها به اسم کالای اصل، نامی و نانی به دست میآورند، از این امکان محروم شوند.
کپیرایت علیه سانسور
اما کپیرایت چرا در ایران رعایت نمیشود؟ در این زمینه نیز پاسخهای زیادی وجود دارد که شماری از آنها، فارغ از نظرات و آرای موافقان و مخالفان این قانون، ریشه سختافزاری دارد. در حقیقت از نظر بسیاری پیوستن ایران به کنوانسیون جهانی کپیرایت با موانعی ایدئولوژیک مواجه است. یا به زبان سادهتر: پیوستن ایران به کنوانسیون جهانی کپیرایت به این دلیل که اینجا ممیزی و سانسور حضور پررنگی در انتشار آثار هنری دارد و این واقعیت که معاهده برن، اما، کمترین همراهی و پذیرشی با سانسور ندارد، کار را دشوار میکند. تا جایی که در صورت پذیرش و امضای کنوانسیون جهانی کپیرایت دیگر به هیچوجه امکان انجام سانسور را نخواهیم داشت و کتابها و فیلمها و سریالهای تلویزیونی خریداریشده باید بدون ممیزی و سانسور و کمترین دخل و تصرفی منتشر یا پخش شوند…
تاوان رشد
نیما جوان، مدیر نشر و پخش جوان که سال گذشته با این ادعا که «آمار فروش آلبومهای موسیقی حتی آلبومهای مهمی چون آلبوم جدید بیژن کامکار به کمترین حد و تیراژ زیر هزار نسخه رسیده است» زلزلهای در فضای هنری ایران ایجاد کرد؛ درباره تاثیرات کپیرایت میگوید: «کسی که کار غیرقانونی میکند بهتر است حذف شود. در واقع پناه بردن به کپیرایت صددرصد منفعت است. اینکه در صورت پیوستن به کنوانسیون جهانی برن انتشار غیرمجاز آثار خارجی باعث جریمههای سنگینی برای بسیاری از ناشران ما خواهد شد، شاید در ظاهر دشوار به نظر برسد، ولی به هر حال از یک جا به بعد باید تاوان داد و درست شد دیگر!»
یک تهیهکننده موسیقی به نام محمدحسین توتونچیان نیز رعایت قوانین کپیرایت را در ایران در نهایت به نفع هنر و موسیقی میداند: «اگر هنرمندی بداند که در صورت کپی کردن با شکایت مواجه خواهد شد، یا باید خلاقیت به خرج داده و اثر اورژینال بسازد که به نفع خلاقیت هنری است یا اینکه مجبور است از عرصه تولید هنر کناره بگیرد که این نیز به نفع هنر و موسیقی است. چون حذف کسانی که تخصصی ندارند، باعث تسهیل در درخشش افرادی خواهد شد که هنر واقعی دارند…»
از نظر این تهیهکننده موسیقی، کپیرایت از نظر اقتصادی نیز به نفع هنرمندان خواهد بود: «از فردی که در یک آلبوم موسیقی کمترین نقش را داشته تا خود آهنگساز و تنظیمکننده میتوانند از حقوق معنوی آن اثر بهرهمند شوند. مثل دیگر نقاط دنیا که هر سه یا شش ماه یک بار، بسته به میزان فروش اثر در پلتفرمهای جهانی یک برگ چک به آدرس هر یک از عوامل ارسال میشود و این یعنی هنرمندان و صاحبان آثار میتوانند کسب درآمد همیشگی داشته باشند.»