آه از این پایان غمناک

کیومرث پوراحمد، قصه‌گوی سینمای ایران با هشت صفحه یادداشت سکانس رازآلودی از مرگش بر جای گذاشت

[امین فرج‌پور] … و این داستان هم تمام شد. بد هم تمام شد. داستان کیومرث پوراحمد را می‌گویم. فیلمسازی که بیراه نیست اگر بگوییم تقریبا هر ایرانی خاطره‌ای شیرین از او دارد؛ از «مجید»اش، از «بی‌بی چلچله»اش، «خواهران غریب»اش، «شب یلدا»یش و حتی با فیلم‌های بد آخرش که جماعت فیلم‌بین بدتر از آنچه سزاوار بودند با آنها تا کردند. خاطراتی که از این پس، از همین الان تا همیشه، هر زمان که نامی از کیومرث پوراحمد بیاید یا فیلمی یا حتی سکانسی از فیلم‌هایش را ببینیم، قلقلک‌مان خواهد داد.

پایان پوراحمد

روز گذشته وقتی حوالی ظهر رسانه‌های خبری از درگذشت کیومرث پوراحمد نوشتند، بسیاری خبر را باور نکردند. دیرباورهایی که از بس با اخبار این‌چنینی و تکذیب‌های بعدی روبه‌رو شده بودند، فکر می‌کردند این نیز یکی از آن اخبار جعلی همیشگی است. بعضی‌شان در این میان حتی بهانه هم برای باور نکردن این خبر جور کرده بودند و در جمع‌های تلگرامی و واتس‌آپی‌شان به همدیگر دلگرمی می‌دادند که شاید انتشار خبر درگذشت پوراحمد دروغ سیزدهی است که با چند روز تاخیر منتشر شده است. خیلی زودتر از حد تصور، اما خبر تایید شد. اول از طرف همسر پوراحمد که در گفت‌وگو با خبرگزاری‌های رسمی گفت که «کیومرث صبح امروز (دیروز) دار فانی را وداع گفته»؛ و سپس از سوی ماهنامه «فیلم امروز» یا همان «فیلم» سابق که می‌دانیم چه رابطه افلاطونی پرشوری با پوراحمد داشت. خبری که البته حاوی حقایق دردناکی نیز درباره دلیل مرگ پوراحمد بود و از ترکیب «مرگ خودخواسته» برای توصیف آن استفاده کرده بود که البته این را نیز در آغاز بسیاری باور نکردند!

داستان تلخ

باور کردن یا نکردن ما اما تغییری در این واقعیت به وجود نمی‌آورد که سینمای ایران از این پس فیلمسازی به نام کیومرث پوراحمد نخواهد داشت. فیلمسازی هفتاد و چهار ساله که با سریال‌هایی چون «قصه‌های مجید» و «سرنخ» و فیلم‌هایی چون «بی‌بی چلچله»، «شکار خاموش»، «به‌خاطر هانیه»، «خواهران غریب»، «شب یلدا»، «گل یخ»، «نوک برج»، «اتوبوس شب» و این اواخر نیز با «پنجاه قدم آخر»، «تیغ و ترمه» و «پرونده باز است» مهر پررنگی بر سینمای ایران گذاشته است. نکته ناراحت‌کننده‌تر در این میان اینکه پوراحمد همین دو ماه پیش در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر آخرین فیلمش را رونمایی کرده بود که یعنی تا همین چند ماه پیش مشغول کار بوده و حداقل اینکه از آن افسردگی عمیقی که گاه به تصمیماتی از جنس آخرین تصمیم کیومرث پوراحمد منتهی می‌شود، تا همین چند ماه پیش خبری نبوده و هر چه شده حاصل اتفاقات این چند وقت اخیر است.

با این‌حال، آنها که پوراحمد را از نزدیک می‌شناختند یا اینکه از طریق نوشته‌ها و به‌خصوص بهاریه‌های همه‌ساله‌اش از نقاط عطف زندگی‌اش خبر داشتند، می‌دانند که او -اگر نگوییم در تمام زندگی‌اش- دست‌کم در چند دهه اخیر با غمی سنگین درگیر بوده است. داستانی که رنگ و بوی تلخ و غم‌انگیز آن را می‌توان در فیلم‌های «شب یلدا» و «کفش‌هایم کو؟» مزمزه کرد.

نیم‌قرن سینما

کیومرث پوراحمد، کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تدوینگر و تهیه‌کننده‌ای که در روز ۲۵ آذر ۱۳۲۸ به دنیا آمد، در زمان مرگ سابقه‌ای دست‌کم نیم‌قرنی در سینمای ایران داشت. او که علاوه بر فعالیت عملی سینما، حضور در عرصه نویسندگی سینما و نقدنویسی را نیز تجربه کرده بود، از سال ۱۳۵۳ با دستیاری در مجموعه تلویزیونی «آتش بدون دود» نادر ابراهیمی وارد دنیای سینما شد. پوراحمد که ماجراهای زندگی و به خصوص روزهای ورود خود به سینما را در کتاب «کودکی نیمه‌تمام» روایت کرده است، گفته که با تجربه «آتش بدون دود» و چند فیلم کوتاه که در سال‌های آغازین انقلاب و جنگ جلوی دوربین برده، بالاخره در سال 1363 با فیلم «تاتوره» که بنا به سنت سینمای آن سال‌ها به ستم‌های بیگانگان به بومیان جنوب ایران می‌پردازد، به عرصه فیلمسازی حرفه‌ای وارد شده است. «بی‌بی چلچله»، «لنگرگاه» و «شکار خاموش» و البته تجربه شگفت‌انگیز «قصه‌های مجید» دیگر آثار پوراحمد در سال‌های آخر دهه شصت هستند که حکایت از حرکت تدریجی او به سوی سینمای تجاری خوش‌ساخت موسوم به بدنه سینمای ایران می‌کنند. حرکتی که در سال‌های میانی دهه هفتاد در «خواهران غریب» به کمال می‌رسد و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر را نیز برای کیومرث پوراحمد به ارمغان می‌آورد.

با این حال، بیراه نیست اگر «شب یلدا» را نقطه اوج کارنامه پوراحمد بدانیم. داستانی الهام‌گرفته از زندگی خود کارگردان که در گذر سال‌ها به نوعی تبدیل به فیلم کالت شده است، با اینکه این فیلم در زمان خود هم توجه بسیاری جلب و حتی تندیس بهترین فیلم جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران را نیز نصیب کیومرث پوراحمد کرد.

«اتوبوس شب» دیگر فیلم موفق کارنامه پوراحمد است که در سال ۱۳۸۵ نه تنها مورد تحسین منتقدان و مردم قرار گرفت، بلکه با استقبال نهادهای رسمی نیز مواجه شد و توانست جوایز داخلی و خارجی بسیاری را برای کارگردانش به ارمغان آورد. این فیلم با این حال آغاز روند نزولی پوراحمد نیز بود و به جرأت می‌توان گفت که تقریبا تمام فیلم‌هایی که او بعد از «اتوبوس شب» ساخته، با شکست مواجه شده است.

آخرین فیلم کیومرث پوراحمد، «پرونده باز است»، همین دو ماه پیش در جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت. با این حال، بیشتر از این فیلم، صحبت‌های کیومرث پوراحمد درباره جشنواره چهل‌ویکم فجر در یاد سینمادوستان مانده است.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.