یاران مهربان مادر «پروانه»
گروه خیریه «فروغ مهربانی» با ایجاد کتابخانه در مناطق محروم سیستانوبلوچستان به کمک 18هزار دانشآموز بلوچ آمده است
با اینکه هنوز از فصل بازگشایی مدارس در شهرهای کشور کمتر از یک ماه میگذرد و خیلی از مدارس بهصورت نیمه حضوری فعالیتهای خود را آغاز کردهاند؛ اما تیم خیریه «فروغ مهربانی» به سرپرستی «پروانه سریع» با جدیت همیشگی و مثالزدنیشان فعالیتهای فرهنگی و آموزشی خود را در حوزه کتاب و کتابخوانی در مناطق محروم استان سیستانوبلوچستان با افتتاح 16 کتابخانه جدید مدرسهای و مهدکودک در این مناطق طی روزهای اخیر آغاز کردهاند تا دانشآموزان از همین روزهای نخست سال تحصیلی جدید، رفاقت با کتاب و کتابخوانی را سرلوحه کارشان قرار دهند.
گروه فروغ مهربانی از جمله معدود گروههای خیریه فعال در حوزه کتاب است که حدود 6 سالی است در مناطق محروم استان سیستانوبلوچستان در حوزه ارتقای کیفیت فرهنگی زندگی مردم تلاش میکند. کار این گروه تامین غذای روح و ذهن برای بچههای مناطق محروم است. آنها تلاش میکنند با تغییر ذهنیت و دیدگاه دانشآموزان جلوه زیباتری از زندگی را برای آنها ترسیم کنند. پروانه سریع که امروز 18هزار دانشآموز دبستانی سیستانوبلوچستانی او را مادر خود دانسته و پای قصههای مادرانهاش مینشینند، در گپوگفتی صمیمی با «شهروندآنلاین» از فعالیتهای گروه خیریه فروغ مهربانی برایمان میگوید.
گرم است و صمیمی. با وجود اینکه برای بستهبندی کتابهای 16 کتابخانه جدید در خانه و همراه با اهل خانواده، حسابی کار کرده و به قول خودش هنوز عرق جبینش خشک نشده، اما پرانرژی و با لبخند همیشگی ما را در این گفتوگو همراهی میکند. 54 ساله است و اهل تهران. عشق مادری او را به راهی کشانده که امروز علاوه بر اینکه مادرانه به دو فرزندش عشق میورزد، 18 هزار فرزند دلبند دیگر هم در سرزمین زیبای سیستانوبلوچستان دارد. بچههایی که این روزها بار دیگر میزبانش هستند تا چراغ 16کتابخانه زیبای مدرسهای را در سیستانوبلوچستان روشن کند. ردی از خستگی در صدایش شنیده نمیشود، اما تا دلتان بخواهد هیجان راهاندازی کتابخانههای جدید را دارد: «خیلی خوشحالم مهرماه امسال هم فرصتی پیدا شد تا با راهاندازی 16 کتابخانه جدید در منطقه سیستانوبلوچستان فرصت مطالعه و علمآموزی جدید را برای بچههای این مناطق فراهم کنیم.»
کارشناس نرسینگ (پرستاری ) است. از آن بچه درسخوانهای دانشگاه شهید بهشتی که با رتبه اول از دانشگاه فارغالتحصیل شده است، اما علایق فرهنگی و هنری و حس قوی مادرانهاش هرگز به او اجازه نداد تا در مراکز درمانی کار پرستاری را دنبال کند. به جای آن تصمیم گرفت پرستار روح و فکر و ذهن آدمها باشد: «بعد از ازدواجم و تولد اولین فرزندم به لحاظ حساسیتی که روی آموزش دخترم داشتم شروع کردم به جمعآوری عناوین کتابهای آموزشی مفید از ناشران معتبر برای او. در این حین با خودم فکر کردم تمام تجاربم را با مادران دیگر هم به اشتراک بگذارم. سال 76 کمکم سروکله اینترنت در جامعه پیدا شد. فرصت خوبی بود تا با بهرهگیری از این ظرفیت در مسیر پیشبرد اهدافم کمک بگیرم. سایتی را تحت عنوان KOODAKAN.ORG طراحی کردم و با تهیه نشریات الکترونیکی برای بچهها کار خودم را شروع کردم. کمکم این سایت در بین خانوادهها معرفی شد و حتی رسانهها هم نسبت به آن واکنش دادند. تا جایی که نشریاتی مانند همشهری دوچرخه هم به معرفی آن پرداخت و به یکی از منابع علمی-فرهنگی برای کودکان معرفی شد. در راستای تامین محتوا برای این سایت از همکاری دوستانم کمک میگرفتم تا اینکه درگیر بارداری دوم و وخامت حال جسمانی شدید شدم. این مسأله برای مدتی مرا از فضای سایت دور کرد تا جایی که وقتی بعد از زایمان دوم برگشتم دیدم تکنولوژی با سرعت بسیار پیش رفته و آپدیت کردن اطلاعات هم برای من کار آسانی نبود، بهخاطر همین بیخیال سایت شدیم.»
دریافت نشان «لاکپشت پرنده»
مادر که باشی همیشه راهی برای ارتقای کیفیت زندگی بچههایت پیدا میکنی. مامان پروانه این را میگوید و با لبخند ادامه میدهد: «بعد از اینکه کار سایت را کنار گذاشتم، تصمیم گرفتم با توجه به نبود منابع علمی درباره آموزش مسائل مالی برای بچهها در این بخش ورود کنم. با همکاری همسرم این طرح را به موسسات بانکی پیشنهاد دادیم و در اولین قدم موفق شدیم دو جلد کتاب تحت عنوان «درخت پول» و« غار جادو »را با مضمون قصههای مالی برای کودکان طراحی و چاپ کنیم. کتابهایی که در همان نوبت اول چاپ اول موفق به دریافت نشان «لاکپشت پرنده» شدند و این موفقیت برای من بسیار دلچسب بود. هرچند مشکلات مالی و تورم بالا اجازه ادامه این کار را به ما نداد و در نهایت این پروژه با چاپ چهار کتاب ویژه کودکان در عرصه افزایش دانش مالی آنها به پایان رسید.»
موانع زیاد بود اما پروانه مادری بود که با خود تصمیم گرفته بود در راستای ارتقای کیفیت زندگی بچههای سرزمینش دست از تلاش برندارد: «در این دوران بود که در فضای مجازی با آگهی دعوت به همکاری و کمک به یکی از فعالان فرهنگی استان سیستانوبلوچستان در خصوص تامین هزینههای خرید کتاب و ساخت کتابخانه برای دانشآموزان این مناطق آشنا شدم. با جستوجوی کوچکی متوجه وضع فقر فرهنگی این مناطق و ضرورت انجام این کار شدم و طی تماسی با آن موسسه فعالیتهای ما در استان سیستانوبلوچستان شروع شد.»
شهرستان جالق؛ اولین ایستگاه
«جالق» اولین نقطهای بود که مامان پروانه سایه مهربانی خود را بر سر بچههای محروم آن انداخت و بساط کتاب و کتابخوانیاش را برای آنها پهن کرد: «وقتی وارد این روستا شدیم تازه فهمیدم قرار است در چه منطقهای کار کنم. مدارسی که نه دیوار داشتند، نه حداقل امکانات رفاهی، اعم از سرویس بهداشتی و آبخوری برای دانشآموزان. بچهها در کلاسهای چندپایه مشغول به تحصیل بودند و معلمان کمتجربه امکان رسیدگی کامل و آموزش دقیق به همه آنها را نداشتند. دانشآموزی که روی نیمکت کلاس سوم نشسته بود، از لحاظ سطح سواد و توانایی خواندن با دانشآموزان بیسواد فرقی نداشت و این شرایط، یعنی ما کار سختی را در منطقه پیش رو داشتیم.»
78 مدرسه صاحب کتابخانه شدند
کمک 20 میلیون تومانی مامان پروانه و دوستانش به مدرسه شهر جالق چراغ اولین کتابخانه در سیستانوبلوچستان توسط گروه فروغ مهربانی را روشن کرد تا چندسالی کمکها بهصورت پراکنده در این مناطق دنبال میشد، اما این مسأله رضایت قلبی پروانه را بههمراه نداشت: «دوست داشتم کار مستمر و با نتیجه دنبال شود، به همین علت تصمیم گرفتیم با انتخاب یک منطقه و تمرکز بر آن، کار را دنبال کنیم. از یک مدرسه عشایری در شهرستان سیب و سوران شروع کردیم. مطالعه محدود ما نشان داد بچههایی که وارد مدرسه میشوند، بلوچ زبانند و بهزبان فارسی آشنایی ندارند. تعداد بالای دانشآموزان و وقت محدود معلم هم امکان آموزش دقیق را نمیدهد، بنابراین لازم بود با تقویت کتابهای مدرسه آنها را به سمتوسوی مطالعه جذب کنیم. کمکم 78 مدرسه در این منطقه را صاحب کتابخانه کردیم. تامین کتابهای آموزش ریاضی با داستان و کتابهای قصه با تصاویر جذاب که بچهها را جذب مطالعه کند، شروع کار ما در منطقه بود. هر مدرسه صاحب 200 جلد کتاب متنوع شد. در یک برنامهریزی دقیق طرح گردش کتابها در مدارس را بهصورت سالیانه دنبال کردیم، این طرح رقابت بچهها برای مطالعه کتابها را افزایش داد و باعث شد تا هر دانشآموز از ابتدای ورود به مدرسه تا پایان دوره دبستان صدها جلد کتاب آموزشی ارزشمند در کنار کتابهای درسی بخواند.»
بزرگترین پروژه فرهنگی منطقه
بعد از گذشت یکسال تغییر سطح سواد بچهها بهطور کامل مشهود بود، بچههایی که تا یکسال پیش توانایی خواندن کتابهای درسی خود را نداشتند، حالا میتوانستند کتابهای غیردرسی را بخوانند، خلاصه آنها را روایت کنند و حتی با داستانهایی که آموخته بودند، نمایشهای زیبا را اجرا کنند. دستاوردی که اشک شوق را در چشمان پروانه نشاند و او را بر آن داشت تا این فعالیتها را با قدرت بیشتری در منطقه دنبال کند: «سال 99 بود که بزرگترین پروژه فرهنگی خود را در منطقه سیب و سوران اجرا کردیم و اولین کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان را در زمینی به وسعت 250متر مربع و بهرهگیری از تمام امکانات رفاهی و آموزشی برای بچهها در سوران راهاندازی کردیم. کتابخانهای که به اعتراف مسئولان استان سیستانوبلوچستان نمونهاش در استان وجود نداشت و حتی به جرات میتوان گفت که در تهران هم وجود ندارد. در این مرکز بزرگ فرهنگی که دارای 4هزار عنوان کتاب است، بچهها میتوانند علاوه بر مطالعه و استفاده از کتابها با لوازم کمک آموزشی بهروز و همچنین اسباببازیهای زیبا که همگی هدیه خیرین و همکاران بنده است، ساعت خوشی را سپری کنند. برخورداری این مرکز از پرده نمایش، وجود عروسکهای دستساز و همچنین قرائتخانههایی با فضای رنگی و شاد برای بچهها باعث میشود تا هر روز تعداد بیشتری از دانشآموزان از این ظرفیت بهرهمند شوند.»
نظارت دقیق بر مراکز
یکی از نقاط قوت فعالیتهای مامان پروانه در سیستانوبلوچستان صرفا اهدای کتاب و ساخت کتابخانه نیست. او با نظارت دقیق بر این مراکز میکوشد تا فعالیتهای علمی کتابخانهها بر اساس اهداف تعریفشده پیش برود و در این مسیر جدی است: «هر کتابخانه با هزینه زیادی ساخته میشود، بنابراین ساخت کتابخانهها تنها در صورت تعیین مسئول متعهد انجام میشود و طی قراردادی با مسئولان متذکر میشوم در صورت عدم ارایه طرح و برنامه ویژه برای آموزش بچهها و عدم بهرهمندی از این امکانات کتابخانه سریعا جمعآوری و به روستای دیگری منتقل میشود. این مسأله باعث میشود تا کار جدی دنبال شود. در این کتابخانهها بچهها با ضربالمثلهای ایرانی، قصههای اصیل ایرانی، روش کار با لوازم کمک آموزشی و نقاشی آشنا میشوند. این مسأله باعث میشود تا نگاه آنها به زندگی و دنیای پیرامونشان عوض شود، دقیقا همان کاری که من در آموزش فرزندان خودم دنبال کردم، برای این بچهها هم پیاده کردم و در این مسیر بسیار جدی هستم، چراکه معتقدم مناطق محروم سیستانوبلوچستان علاوه بر کمکهای معیشتی و درمانی نیازمند کمکهای فرهنگی هستند. چراکه فقر فرهنگی در این مناطق بیداد میکند.»
خانهام یک کارگاه فرهنگی است
او همه این کارها را در خانه 250 متری خودش میکند. خانهای که بیشتر شبیه یک کارگاه کار شده و همه اعضای خانواده از پدر و مادر سالخوردهاش گرفته تا فرزندان و همسرش او را در این کار همراهی میکنند: «گاهی اوقات در زمان اجرای یک پروژه جدید خانه ما از فرط کتابهای درحال مهرکوبی جای قدم زدن ندارد. در گوشهای اسباببازیهای اهدایی را شستوشو میکنیم و در گوشه دیگر بستههای فرهنگی آماده میشود، اما کار آنقدر با عشق و علاقه دنبال میشود که خستگی معنایی ندارد.»
امسال و سال قبل اگرچه کرونا کمی دست و پای همه را در اجرای طرحها و برنامههای آموزشی بست، اما مامان پروانه با قدرت به کار خودش ادامه داد؛ از راهاندازی 16 کتابخانه جدید در نیکشهر گرفته تا راهاندازی دومین کتابخانه تخصصی در روستای اورنگ: «این روستا یکی از روستاهای باسواد استان سیستانوبلوچستان است. خودم باورم نمیشود یک کتابخانه میتواند با چنین جدیتی در مسیر اعتلای فرهنگی مردم یک منطقه کار کند. ما با اهدای کتابهای اهدایی کنکور به بچههای محصل چند روستا در منطقه سیستانوبلوچستان شاهد قبولی قابل توجهی از دانشآموزان در کنکور امسال بودیم که همین مسأله باعث اتفاقات خوبی در منطقه خواهد شد.»
بخش قابل توجهی از فعالیتهای مامان پروانه و گروه فروغ مهربانی متوجه خوابگاههای دانشآموزی است: «اکثر بچههایی که در این خوابگاهها حاضرند دچار سوءتغذیه هستند. ما تلاش میکنیم با همکاری خیرینی که علاقهمند در حوزه تامین اقلام غذایی برای بچهها هستند در این بخش هم وارد شویم علاوه بر این، تامین امکانات اولیه زندگی در خوابگاه مانند لوازم خواب و … نیز از دیگر مواردی است که دنبال میکنیم.»