یک جرمشناس: آمار دختران فراری در ایران بالاست
سلمان کونانی در گفتوگو با «شهروندآنلاین» معضلی به نام فرار دختران از خانه را بررسی کرد
اگر مشکلات در خانوادهها وجود دارد، قطعا در جامعه نیز ریشه این مشکلات دیده خواهد شد. با یک بررسی میتوان آسیبها و معضلات اجتماعی درباره خانوادههای آسیبدیده را پیدا کرد و از سکوت و آسیبهای دختران در جامعه جلوگیری کرد.
سلمان کونانی، جرمشناس در گفتوگو با «شهروندآنلاین» معضلی به نام خانه وحشت و دختران فراری را اینگونه تحلیل میکند: «ما معمولا باید در درک مسائل اجتماعی تعریف صحیحی داشته باشیم و مشکلات را ریشهیابی کنیم. برپایی خانه فساد معمولا همیشه وجود داشته است. من خودم وکیل هستم و افزون بر صد پرونده تجاوز جنسی در تهران را بررسی کردهام. این مسأله جزو لایههای پنهان جامعه نیست و نباید بزرگنمایی شود. معمولا برپایی خانههای فساد و این نوع آسیبهای اجتماعی بخشی از اتفاقات عاصی در همه جای دنیا است و همیشه وجود داشته است. بنابراین ما با پدیدهای نوظهور مواجه نیستیم. ما با جریانی مواجه هستیم که از گذشته تا به امروز خودش را نشان داده است.»
درصد بالای فرار دختران از خانه
او در ادامه به چند پارامتر مختلف اشاره میکند و میگوید: «برای تحلیل خانههای وحشت باید به چند پارامتر توجه کرد. در ابتدا به همان صاحبخانهای که این خانه را اجاره و آنجا را تبدیل به چنین مکانی کرده است، باید توجه کرد. دوم اینکه چه کسانی به اینگونه فضاها به عنوان پناهگاه نگاه میکنند. چراکه دختران فراری در جامعه ما بسیار درصد بالا و خطرناکی دارند. ما یکی از بالاترین درصدهای فرار دختران از خانه را نسبت به همه جای دنیا داریم. بنابراین دختر فراری باید باشد که صاحب چنین خانههایی هم باشند و دست به چنین اتفاقات خطرناکی بزنند.»
در واقع مجموعهای از نیازهای غیرمشروع افراد مختلف دستبهدست هم میدهند. آنها که بسیار آسیب دیدهاند، در کنار هم قرار میگیرند و یک کلونی تشکیل میدهند، به سبک خاصی از زندگی روی میآورند و چنین آسیبهایی شکل میگیرد: «به عنوان مثال دخترخانمی با پسری غریبه صحبت میکند. خانوادهاش متوجه میشوند و او را شماتت میکنند. آن دختر هم از ترسش از خانه فرار میکند و درنهایت بهواسطه افراد سودجو به چنین خانههایی میرسد. در همین خانههاست که او را وادار به جرایم و آسیبهای مختلف میکنند. جرایمی مثل سرقت، زورگیری و گدایی؛ به آنها تفهیم شده است که اگر میخواهند در آن خانه بمانند، باید تن به هر کاری بدهند.»
ریشهیابی در جامعه
همین مجموعه اتفاقات است که به چنین جنایتهایی مثل خانه وحشت ختم میشود. به اعتقاد سلمان کونانی برای ریشهیابی چنین آسیبهایی باید به بطن جامعه برگشت: «باید بپرسیم که چه مشکلاتی در اجتماع و خانواده وجود دارد. پسر بزهکار و دختر فراری معمولا از بطن خانوادههای آسیبدیده بیرون میآیند. خانواده آسیبدیده نیز لزوما به خانواده فقیر نمیگویند. ممکن است که آسیب در خانوادههای مرفه هم وجود داشته باشد. دختر و پسر بزهکار یا فراری ممکن است از همین خانوادههای مرفه به وجود آمده باشند. از طرف دیگر اگر خانوادهها در تربیت فرزندان مشکل دارند، باید بدانیم در جامعه چه مشکلی وجود دارد. چون جامعه مشکل دارد، خانوادهها نیز مشکلات دارند. باید پارامترهای مختلف را بررسی کرد.»
مدیریت مسئولان
پارامترهایی مثل فقر، مسائل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی جغرافیایی در این موارد نقش دارد: «باید بازگردیم و درخت انحرافات را از ریشه بخشکانیم. با یک عامل نمیشود از چنین آسیبهایی جلوگیری کرد. با مجازات صاحبخانه قطعا این مشکلات و آسیبها کم نمیشود. سرکوبکردنها همیشه جواب نمیدهد. اینگونه مجازاتها بسیار کم پیشگیرانه است. به نظر من متولیان فرهنگی در کشور باید در سفره نزاکت بنشینند و آسیبهای اجتماعی را از منظر و نگرشهای مختلف بررسی کنند. قتل و تجاوز و بقیه آسیبها را صرفا نمیتوان با تنبیه مرتکبان مدیریت کرد. باید نیازهای انسان شناخته و حل شود. در این صورت است که نه دختر فراری وجود خواهد داشت و نه اینگونه سودجویان میتوانند به هدف خود برسند و کمتر شاهد چنین مواردی در جامعه خواهیم بود.»