«تومان»؛ داستان یک ویرانی
مرتضی فرشباف، کارگردان «تومان» از قمار، نوید محمدزاده، فیلمسوزی و فیلم بحثانگیزش میگوید
«تومان» درباره قمار است. موضوعی که اصلیترین وجه تفاوت این فیلم با سینمای پاستوریزه -و ظاهرا اخلاقی- ایران است که سعی میکند خود را به چنین موضوعاتی نزدیک نکند و اگر هم در روند پیشرفت داستان این اتفاق افتاد، از آن برای دادن درسهای مختلف اخلاقی استفاده کند. «تومان» البته میخواهد نشان دهد که در قمار پایان همه -چه برنده و چه بازنده- ویرانی است. یا به عبارت بهتر ویرانی در ذات قمار است…
پولاد امین، شهروندآنلاین: «تومان» مرتضی فرشباف را اولبار حدود دو سال پیش در روزهای جشنواره 38 دیدم. فیلمی خوشساخت و جذاب درباره قمار یا بهتر است بگویم درباره جوانی که سعی میکند از راه قمار روی اسب و فوتبال طبقه اجتماعی خود را یکشبه تغییر دهد. این فیلم که کارگردانش پیشتر با فیلم «بهمن» نیز امیدهایی برانگیخته بود، در تمام این دو سال، بهواسطه آن انرژی شگفتانگیز پنهان در تکتک پلانهایش در خاطرم مانده بود. به واسطه قدرت روایی فیلمی که بهرغم اینکه داستان آنچنانی نداشت، اما ذرهذره در دل و جان تماشاگرش رخنه میکرد و او را به ضیافت داستان بدفرجام مردی میبرد که به جز هوس قماری دیگر، چیزی برای باختن برایش نمانده بود. بگذریم از اینکه خود موضوع فیلم، یعنی شخصیت قماربازی که میخواهد تا انتهای مسیر را طی کند، نیز، در تبدیل «تومان» به یکی از بهیادماندنیترین فیلمهای دو سه سال اخیر بیتاثیر نبود…
در تمام این دو سال، البته این ترس و تردید نیز وجود داشت که آیا «تومان» با گذر زمان و در دیدار بعدی نیز واجد آن انرژی و قدرت و جذابیت نخستین دیدار خواهد بود؟ پاسخ در اکران عمومی «تومان» داده شد: بله، فیلم سوم مرتضی فرشباف، بعد از «سوگ» و «بهمن»، هنوز و همچنان فیلمی سرپا و قدرتمند است و حتی میتوان گفت که به دلیل کوتاهتر بودن در قیاس با نسخه جشنواره کوبندگی بیشتری هم دارد. پس حالا، دو سال بعد از نخستین تماشای فیلم «تومان» با جرات و جسارت بیشتری میتوان فریاد زد که «تومان» یک فیلم اجتماعی نامتعارف جذاب قابل رقابت با نمونههای درخشان سینمای مستقل دنیاست. اعتباری که از همان اولین فیلمهای کارنامه مرتضی فرشباف نیز طلیعههای آن پیدا بود…
بنماند هیچاش الا هوس قمار دیگر
«تومان» درباره قمار است. موضوعی که اصلیترین وجه تفاوت این فیلم با سینمای پاستوریزه -و ظاهرا اخلاقی- ایران است که سعی میکند خود را به چنین موضوعاتی نزدیک نکند و اگر هم در روند پیشرفت داستان این اتفاق افتاد، از آن برای دادن درسهای مختلف اخلاقی استفاده کند. در «تومان» اما قمار موتور محرکه شخصیت اصلی فیلم است و دلیل پیش رفتنش در فضای زمانی فیلم، حتی اگر این پیش رفتن در اصل و بیشتر به معنای فرو رفتن باشد.
مرتضی فرشباف درباره اینکه چرا به قمار پرداخته، میگوید که «ذات قمار و البته ذات انسان در مواجهه با قمار همیشه نتایج مشترکی را به بار میآورند. یعنی در پایان قرار است همه -چه برنده و چه بازنده- ویران شوند. این ویرانی در ذات قمار است. حالا این قمار هر جا رخ دهد، تفاوتی در این صفر شدن ندارد. شاهد این مدعا تماشاگرانی هستند که بعد از تماشای فیلم به من پیام دادهاند که مانند داود کاراکتر اصلی فیلم تقریبا تمام زندگیشان را در قمار باختهاند»…
داستان فیلم «تومان» درباره جوانی به نام داود است که سعی میکند از راه قمار روی اسب و فوتبال طبقه اجتماعی خود را یکشبه تغییر دهد. این داستان که در چهار فصل رخ میدهد؛ با بهار آغاز میشود که در آن داود شرطبندی را با پیشبینی نتایج فوتبال شروع میکند و خیلی زود متوجه استعداد خود در پیشبینی نتایج میشود که باعث میشود کارش در کارخانه لبنیات را رها کرده و زندگیاش را صرف شرطبندی کند. در ادامه به تابستان میرسیم که داود و دوستانش با پول بردهایشان یک خانه میسازند. در پاییز داوود شرطبندی روی مسابقات اسبدوانی را نیز آغاز میکند و در زمستان نیز نوبت باخت میرسد…
مرتضی فرشباف میگوید که دلیل روایت فیلم در چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان و در واقع روایت اپیزودگونه فیلم جلوگیری از خستگی تماشاگر بوده است: «فکر میکنم این روایت از احساس خستگی تماشاگر کم میکند. از طرف دیگر رنگها و فضاسازی چهار فصل بیان فضا و پرداختن به محیط را بهتر ممکن میسازد. به عبارت بهتر در اغلب اوقات با کمک جنبههای بصری بهتر میتوان یک داستان را تصویر و تعریف کرد. بهخصوص داستانی مانند این فیلم را که ساختار پیچیدهای -مانند خود قمار- دارد و آدمهایی را نشان میدهد که از کنار هم رد میشوند و در پایان در نقطهای به هم میرسند. یا در واقع قمار آنها را به هم گره میزند.»
اینکه در «تومان» شاهد داستان به معنای مرسوم و کلاسیک آن نیستیم، کارگردان فیلم را در موقعیت بسیار دشواری قرار میدهد. مرتضی فرشباف البته با این پیشفرض موافق نیست و به تاکید میگوید که تومان بسیار دراماتیک است. پر از قصههای دراماتیک، از خودکشی و دیگرکشی تا عشق شکستخورده و عذاب وجدان. یعنی این فیلم عناصر آشنای درام را در خود دارد. اما چون از این مواد، در نقطههای آشنای همیشه استفاده نشده، تماشاگر موفق به دریافت و رمزگشایی آن نمیشود و جای خالی یک اتفاق دراماتیک را احساس میکند.
اما آیا موضوعی مانند قمار این قابلیت را دارد که ارتباط عمیق نسل امروز را با فیلم رقم بزند؟
به گفته مرتضی فرشباف؛ «تومان بخشی از زندگی خود من است. در حقیقت به عنوان یک گنبد کاووسی همیشه دوست داشتم در زادگاهم فیلمی بسازم که تومان حاصل این آرزو است. یک فضای رویایی که موضوعاتی مانند شرطبندی روی مسابقات اسبدوانی نیز آن را جذابتر میکند. در گنبد کاووس شرطبندی قانونی روی مسابقات اسبدوانی اتفاقی عجیبوغریب یا حتی قمار آنچنانی نیست. البته امروزه روز روی مسابقات فوتبال هم این اتفاق را شاهدیم. به همین دلیل هم دوست داشتم درباره مردمی که برای رفع مشکلات زندگیشان شرطبندی میکنند، فیلم بسازم.»
سه فیلم، سه دنیا

یکی از نکات مهم کارنامه مرتضی فرشباف تفاوت فیلمهایش با هم است. اولین فیلم فرشباف به نام «سوگ» یک فیلم موسوم به هنر و تجربه حاصل گسترش ایده فیلم «باد هر کجا بخواهد میوزد» است که برای کارگاه عباس کیارستمی ساخته شده. دومین فیلم بلندش «بهمن»، اما، یک فیلم آرام با شخصیتهای محدود درباره یک زن و شوهر میانسال است و «تومان» هم یک فیلم پرسروصدا و پرهیجان و شلوغ درباره قمار و قماربازی.
مرتضی فرشباف میگوید که دلیل تفاوت فیلمهایش، تفاوت موضوع فیلمهاست که ساختار خود را در هر فیلم به وجود میآورند: «اگر به این موضوع فکر کنید که خود بحث قمار به نوعی یادآور شلوغی و جمع شدن افراد مختلف در یک فضاست، پاسخ این سوال روشن میشود. همین مسأله هم باعث تفاوت این فیلم با مثلا بهمن میشود. این اتفاق البته چیزی نیست که تماشاگر متوجهاش نشده باشد. البته قصد خود من هم این بود که «تومان» نقطه مقابل «بهمن» باشد. یک اثر کاملا متفاوت با فیلم قبلیام که فضا و تجربه عجیب و جالبی برایم به وجود آورد. در کل بسیار خوشحالم که مسیر فیلمسازیام یکنواخت نیست. روندی که امیدوارم در آینده نیز ادامه داشته باشد و فیلم بعدیام ربطی به «بهمن» و «تومان» نداشته باشد.»
تئاتریها در جای خالی نوید محمدزاده و فرشته حسینی
یکی دیگر از ویژگیهای «تومان» بازیهای درخشان این فیلم است. بازیهایی که ارایه آنها توسط کسانی که بازیگر حرفهای نیستند، شگفتانگیز به نظر میرسد. مرتضی فرشباف اما میگوید که استفاده از بازیگران کمتر شناختهشده تئاتر یک استراتژی از پیش تعیینشده در این فیلم نبوده و در روند تولید فیلم به این سمت حرکت کرده است. یک توفیق اجباری برای کارگردانی که چهبسا در صورت موفقیت در استفاده از گزینههای اولش به فیلمی کاملا متفاوت از فیلم حال حاضر میرسید.
مرتضی فرشباف میگوید که «ابتدا قرار بود نوید محمدزاده در این فیلم بازی کند و برای نقش آیلین نیز به فرشته حسینی فکر شده بود. اما چون نوید محمدزاده با فیلم دیگری قرارداد داشت، موفق به حضور در این فیلم نشد و ما هم تصمیم گرفتیم از بازیگران تئاتر استفاده کنیم.»
امیدواری در اوج فیلمسوزی
اکران در چنین شرایطی تمام جسارتها و ویژگیهای شگفتانگیز «تومان» را تکمیل میکند. فیلمی که در شرایط نرمال هم کار راحتی برای موفقیت در اکران نداشت و حالا در شرایط کرونازده سینما، در کنار دهها فیلم جدید که موجب رواج واژه فیلمسوزی شدهاند، روی پرده آمده است. مرتضی فرشباف البته میگوید که شرایط فعلی اکران فیلم «تومان» در قیاس با ماههای گذشته به مراتب بهتر شده و گرنه این فیلم در ابتدا تنها قرار بود به صورت اینترنتی اکران شود، ولی چون سازندگان احساس کردهاند زمان پیک مناسب اکران آنلاین گذشته و تماشاگران دیگر به اکران آنلاین بیاعتماد شدهاند و ممکن است فیلم از دست برود، از اکران اینترنتی انصراف دادهاند.
فرشباف با اشاره به اینکه «تومان پخشکننده خارجی هم داشت، ولی به دلیل کرونا قراردادمان یکسالونیم به تعویق افتاد»؛ قاچاق فیلم را دلیل اصلی تردیدها و نگرانیشان درباره اکران آنلاین میداند: «به محض اینکه فیلمی در بستر آنلاین قرار میگیرد، نسخه غیرقانونی آن منتشر میشود. ما ولی نمیخواستیم زحمت بچهها و هزینههای تهیهکننده به هدر برود. به خصوص که قضیه اکران در حال حاضر خیلی پیچیده شده و فیلمهای روی پرده هم قاچاق میشوند، چه برسد به فیلمی مانند تومان که قرار بود تنها در بستر آنلاین منتشر شود.»