ویدیو/ از منشور کوروش تا سازمان ملل متحد

به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ به گفته سازمان ملل متحد 30 اصل حقوق بشر وجود دارد که به اختصار حقوق بشر خوانده شده و در اعلامیه جهانی حقوق بشر فهرست شده‌اند. اما رسیدن به این اعلامیه جهانی راهی طولانی بود که قرن‌ها طول کشید.

در ابتدای تاریخ بشر چیزی به نام حقوق بشر وجود نداشت. گروهی که قوی‌تر بود بر دیگران برتری داشت و می‌توانست از تاخت و تاز دیگر اقوام مهاجم در امان بماند. اما پادشاهی ایرانی به نام کوروش بزرگ شرایط را تغییر داد. کاری که او پس از فتح بابل انجام داد در زمان خود انقلابی بزرگ محسوب می‌شد.

بر خلاف سایر اقوام فاتح، او تمام بردگان را آزاد کرده و اعلام کرد که تمام مردم فارغ از نژاد و ملیت خود آزاد هستند دین خود را آزادانه انتخاب کنند. بیانات کوروش روی کتیبه‌ای گلی حک شد که امروزه به منشور کوروش بزرگ معروف است و اینگونه بود که حقوق بشر متولد شد.

ایده حقوق بشر به دیگر مناطق نظیر یونان، هندوستان و در نهایت رم رسید. آنها متوجه شدند که مردم به طور طبیعی و بدون آنکه به آنها گفته شود از قوانین به خصوصی پیروی می‌کنند که به آنها قوانین طبیعی گفته می‌شود. اما این قوانین مدام توسط افرادی که در مسند قدرت بودند پایمال می‌شد. حدود 1000 سال پس از آن بود که در انگلستان اعلامیه حقوق ۱۶۸۹ توسط ویلیام سوم و همسرش ملکه مری امضا شد که بر اساس آن هیچکس نمی‌توانست حقوق مردم را زیر پا بگذارد، حتی خود پادشاه. سرانجام بیانیه حقوق مردم به رسمیت شناخته شده بود، حداقل تا حدی.

زیرا در سوی دیگر جهان آمریکایی‌ها، که مستعمره‌ بریتانیا بودند، نسبت به پرداخت مالیات به عناوین مختلف به مجلس بریتانیا معترض بودند چرا که هیچگونه نمایندگی مستقیمی در این مجلس نداشتند. اما اعتراضات آنان باعث سخت‌تر شدن قوانین تجارت و مالیات و سرکوب اعتراضات از سوی بریتانیا شد که به شورش، ناآرامی‌های مختلف و حتی جنگ انجامید. سرانجام بین سال‌های ۱۷۶۵ تا ۱۷۸۳ در مستعمرات آمریکای شمالی انقلابی رخ داد که در نهایت به استقلال سیزده ایالت آمریکای شمالی از پادشاهی بریتانیا و تأسیس ایالات متحده آمریکا منجر شد.

پس از آمریکایی‌ها، این فرانسوی‌ها بودند که به دنبال حقوق خود انقلاب 1789 فرانسه را با شعار برابری، برادری، آزادی رقم زدند. آنها خاندان سلطنتی بوربن را خلع کرده و اولین جمهوری فرانسه را بنا نهادند. اما از دل این جمهوری ژنرال ناپلئون بناپارت پا به عرصه قدرت گذاشت و با نقض دموکراسی جدید در فرانسه، خود را امپراتور فرانسه و جهان اعلام کرد. اما کشورهای اروپایی علیه او متحد شده و حقوق بشر دوباره به موضوع روز تبدیل شد.

اما تمام این اتفاقات در اروپا جریان داشت و همچنان حقوق بشر در دیگر نقاط جهان زیر پا گذاشته می‌شد. در این شرایط بود که وکیلی جوان در هندوستان به نان مهاتما گاندی به پا خاست و با وجود تمام درگیری‌ها با استعمارگران بریتانیایی اعلام کرد که تمام مردم نه تنها در اروپا بلکه در سرتاسر جهان حقوقی دارند. تلاش‌های او سرانجام به آزادی و استقلال هندوستان از استعمار بریتانیا انجامید.
اما همه چیز به همین سادگی تمام نشد. دو جنگ جهانی اتفاق افتاد که آتش آن بیشتر جهان را در خود بلعید. هیتلر تعداد زیادی از یهودیان را در اردوگاه‌های نازی به کام مرگ فرستاد. حدود 90 میلیون نفر طی جنگ جهانی دوم جان خود را از دست دادند. هیچگاه حقوق بشر تا این حد در معرض انقراض نبود. جهان ناامیدانه تشنه تغییر بود.

در میان ویرانه‌های پس از جنگ جهانی دوم بود که کشورهای جهان گرد هم آمده و در اکتبر 1945 سازمان ملل متحد را تشکیل دادند. هدف آنها بازگرداندن حقوق اولیه و کرامت انسانی بود.
در سال 1948 مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلامیه جهانی حقوق بشر را تصویب کرد. این اعلامیه، که توسط یک هیات بین‌المللی به ریاست الینور روزولت مکتوب شد، اولین بنیانگذار قوانین جهانی حقوق بشر مدرن است تا «ایمان به حقوق بنیادی بشر، عزت و ارزش انسان» را تأیید کند.

این بیانیه بر این اساس استوار است که تمام انسان‌ها آزاد زاده شده و در حقوق و عزت و کرامت انسانی برابر هستند. این اعلامیه شامل 30 ماده است که به توضیح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق همه انسان‌ها می‌پردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را که تمامی انسان‌ها در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند را مشخص کرده ‌است که از بین آنها می‌توان به عدم تبعیض، حق زندگی و آزادی اشاره کرد.

در دهه‌های گذشته قوانین حقوق بشر جهانی گسترش یافته و درک ما را از حقوق بشر و چگونگی محافظت از آنها عمیق‌تر و وسیع‌تر کرده است.

گوینده و مترجم: مهرناز الماسی
تدوینگر: عسل اصفهانی
منبع:

Scientology

TED-Ed